برو به محتوای اصلی
  • فکت‌نامه چیست؟
  • روش کار ما
English
پادکست
جستجو
خانهفکت‌خانهدرستی‌سنجی

فکت‌ها و ابهام‌ها درباره پرونده نیکا شاکرمی

درستی‌سنجی

زمان خواندن: ۲۱ دقیقه

اگر وقت ندارید …

  • نیکا شاکرمی، نوجوان ۱۷ ساله‌ای بود که در روز ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراضات پس از کشته‌شدن مهسا امینی در بلوار کشاورز تهران دیده شده، آخرین بار حدود ساعت ۱۱:۳۰ همان شب با نزدیکان تماس گرفته و گفته «ماموران به دنبالش هستند» سپس مفقود شد.
  • پلیس آگاهی تهران ۱۰ روز بعد، در ۸ مهر ۱۴۰۱ جسد نیکا شاکرمی را در سردخانه مرکز تشخیص و آزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران در کهریزک، به مادرش تحویل داد.
  • آتش شاکرمی، خاله نیکا دراین‌باره به بی‌بی‌سی گفت: «فکر می‌کردم نیکا به قصد رفتن به خوابگاه خواهرش از خانه بیرون رفته است برای همین به او شناسنامه را دادم که برای ورود به خوابگاه مشکلی نداشته‌باشد.»
  • آتش شاکرمی، می‌گوید پیش از این منابع غیر رسمی از داخل سپاه، به خانواده آنها گفته‌اند که نیکا چند روز در اختیار اطلاعات سپاه بوده و بازجویی شده و سپس به زندان اوین منتقل شده‌است.
  • بی‌بی‌سی فارسی سند تاییدشده‌ای را منتشر کرد که جواز دفن نیکا بود و روی آن علت مرگ را «صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت» اعلام کرده‌بود.
  • روز ۱۲ مهر، خاله و دایی نیکا، آتش و محسن شاکرمی دستگیر شدند. چند ساعتی بعد، اعترافات اجباری آنها در مصاحبه با بخش خبری ۲۰:۳۰ تلویزیون منتشر شد.
  • طبق گفته‌های آتش شاکرمی، خانواده نیکا حدود ۱۰ روز به‌دنبال او به همه بخش‌های مختلف پلیس سرزده‌اند اما در فیلمی که ۲۰:۳۰ نشان می‌دهد آتش شاکرمی به کوچه پشتی منزلش رفته و به ساختمانی اشاره می‌کند که فردای روز گم‌شدن نیکا، جسد فردی که از بالای آن سقوط کرده‌بود، در آن مکان پیدا شده‌است.
  • در بخشی از ویدیو ۲۰:۳۰ تصویر سایه فردی روی دیوار دیده می‌شود که همزمان با ادای کلمات از سوی محسن شاکرمی ، دایی نیکا حرکاتی را انجام می‌دهد. با این وجود نمی‌توان دقیقا گفت که آن فرد در حال چه حرکتی است.
  • قاضی شهریاری درباره ساختمانی که مدعی شده‌اند فردی از بالای آن به پایین پرتاب شده می‌گوید «ساختمانی که کوله‌پشتی این خانم در آن کشف شد مراحل ساخت پایانی را طی می‌کرد و دو کارگاه تولید پوشاک در آن فعال است و کارگرانی در ساختمان مشغول کار و نگهبانی بودند.» هم تصاویر ویدیویی ۲۰:۳۰ هم تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد که ساختمان تازه‌ساز نیست و سال ها از عمر آن می‌گذرد.
  • وحید اشتری، فعال سیاسی، معتقد است که این ماجرا یک خودکشی بوده‌است. او با اهالی محل صحبت کرده‌است و معتقد است اگر قضیه کشته‌شدن نیکا به‌دست فرد یا افرادی بود که در باز کردن در ساختمان نزدیک خانه خاله نقش داشتند، پاک‌کردن اکانت‌های تلگرام و اینستاگرام منطقی نیست.
  • اشتری می گوید با افرادی ملاقات کرده که آنها خود را به او «آهالی محل» معرفی کرده‌اند.
  • اشتری می‌گوید پاکت سیگار و فندک نیکا، روی پشت‌بام قرار داشته و از روی ته‌سیگارها می‌توان فهمید او چند ساعت آنجا بوده و سیگار کشیده‌است.
  • اما تصویری که صدا و سیما از محل قرارگیری کوله از موبایل مدیر ساختمان نشان می‌دهد اصلا نمی‌تواند موقعیتی باشد که همسایگان با بررسی آن چنین نتیجه‌گیری را بکنند. این مکان، یک تیرآهن در ارتفاعی معادل ۴ طبقه بلندی است.
  • در روایت اشتری، گفته شده که «همسایه‌ها مطمئن بودند با پیشانی زمین خورده و جمجمه‌اش کامل له شده ولی جنازه‌اش روی زمین برگشته‌است.» این‌ در صورتی است که هیچ کدام از همسایه‌ها شاهد این اتفاق نبوده‌اند، آنها حتی نتوانسته‌اند زمان تقریبی دقیقی از صدای برخورد جسم سنگین به زمین ارائه دهند.
  • اشتری در ابتدای سناریو خود مدعی می‌شود که نیکا با دعوت افرادی که هویتشان مشخص نیست وارد ساختمان مورد نظر شده است. اما در ادامه سناریو هیچ اشاره‌ای به نقش آن افراد در حوادث آن شب نمی‌کند.
  • نسرین شاکرمی در مصاحبه با ایران اینترنشنال می‌گوید که من شک ندارم که از جایی که کشته شده او را به محلی که عکس از او گرفته شده، بردند. می‌گوید یقین دارد که در هنگام طلوع آفتاب جسد نیکا پیدا شده و همان وقت از آن عکاسی کردند.

نیکا شاکرمی، نوجوان ۱۷ ساله‌ای بود که در روز ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراضات پس از کشته‌شدن مهسا امینی در بلوار کشاورز تهران دیده شده، آخرین بار حدود ساعت ۱۱:۳۰ همان شب با نزدیکان تماس گرفته و گفته «ماموران به دنبالش هستند» سپس مفقود شده و ۱۰ روز بعد، در ۸ مهر جسدش در سردخانه مرکز تشخیص و آزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران در کهریزک، تحویل مادرش شد.

در چند روز گذشته، سناریوهای مختلفی از سوی رسانه‌های حکومتی مانند اخبار صدا و سیما، خبرگزاری تسنیم، خبرگزاری میزان یا وحید اشتری منتشر شده که با آنچه از سوی خانواده نیکا مطرح می‌شده‌است، تفاوت‌هایی دارد. در اینجا این سناریوهای مختلف را بررسی می‌کنیم:

روایت آتش شاکرمی، خاله نیکا

چند روز بعد از مفقود شدن نیکا شاکرمی، اطلاع‌رسانی در این‌باره توسط خاله او، آتش شاکرمی، در شبکه‌های اجتماعی به‌خصوص اینستاگرام و توییتر آغاز شد.

روزی که پیکر نیکا را به خانواده‌اش تحویل می‌دهند، خاله او، ماجرا را اینگونه شرح می‌دهد:

دیروز ۷ مهرماه مادر و دایی نیکا برای تکمیل پرونده مفقودی او به پلیس امنیت مراجعه می‌کنند و به آنها گفته می‌شود که جسدی پیدا شده که با مشخصات نیکا تطابق دارد.
خانواده، امروز،‌ جمعه ۸ مهرماه برای شناسایی جسد به کهریزک مراجعه می‌کنند. در آنجا به آنها اجازه داده نشده بود که زیپ کاور را بکشند و بدن او را ببینند و فقط روی صورت او را باز کرده و به خانواده نشان داده بودند.

خاله نیکا می‌گوید که در پرونده نیکا،‌ علت مرگ سقوط از ارتفاع نوشته شده و عکسی که از جسد نیکا در پیاده‌رو به آن ضمیمه بوده به گفته دایی و مادر نیکا شبیه عکس کسی که از بلندی سقوط کرده بوده، نیست و «به نظر می‌رسید که بطری آب و موبایل کنار دستش چیده شده است برای عکاسی.» آتش شاکرمی، خاله نیکا که در یک سال گذشته با او زندگی می‌کرد گفت:

نیکا قبل از اینکه در شب ۲۹ شهریور از خانه بیرون برود یک حوله و یک بطری آب در کوله‌اش گذاشت. فکر می‌کردم نیکا به قصد رفتن به خوابگاه خواهرش از خانه بیرون رفته است برای همین به او شناسنامه را دادم که برای ورود به خوابگاه مشکلی نداشته‌باشد. ‌

خاله او می‌گوید دوست نیکا به آنها گفته که شب ۲۹ شهریور،‌ استوری از نیکا دیده که روسری‌اش را در اعتراضات آن شب آتش زده‌است. وقتی دوست نیکا با او تماس می‌گیرد، نیکا می‌گوید در حال «فرار از دست ماموران امنیتی» است. این آخرین تماس نیکا بوده‌است. ‌‌اکانت تلگرام و اینستاگرام نیکا شاکرمی همان شبی که گوشی موبایلش خاموش و او پس از آن مفقود شده‌بود، پاک شده‌است. آتش شاکرمی، می‌گوید:

پیش از این منابع غیر رسمی از داخل سپاه، گفته‌اند که نیکا چند روز در اختیار اطلاعات سپاه بوده و بازجویی شده و سپس به زندان اوین منتقل شده‌است.

پیکر نیکا شاکرمی روز ۹ مهر تحویل خانواده‌اش شد. در حالی که قرار بود او را در خرم آباد به خاک بسپردند، جسد او از غسالخانه قبرستان خرم‌‌آباد (صالحین) به روستای «ویسیان» در ۵۰ کیلومتری خرم آباد منتقل شده و بدون حضور بستگان و نزدیکانش به خاک سپرده‌شد. در مراسم خاکسپاری نیکا در ۱۱ مهر نیز ماموران امنیتی به سوی حاضران شلیک کردند.

روز ۱۳ مهر،جواز دفن نیکا منتشر شد. این جواز که توسط بهشت زهرا تهران صادر شده علت مرگ را «صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت» اعلام کرده‌است

همچنین خبرنگار بی‌بی‌سی که این جواز دفن را منتشر کرد، اعلام کرد که منابعی در خانواده شاکرمی به او گفته‌اند آتش شاکرمی و محسن شاکرمی، خاله و دایی نیکا بازداشت و برای اعتراف تلویزیونی تحت فشار سنگین دستگاه‌های امنیتی بوده‌ و تهدید شده‌اند.

به گفته این منبع «ساعت‌ها» اعتراف اجباری از خاله و دایی نیکا شاکرمی ضبط شده که هنوز پخش نشده‌است.‌

تنها ساعتی بعد، تلویزیون ایران، بخش‌های کوتاهی از اعتراف تلویزیونی آتش شاکرمی و محسن شاکرمی، خاله و دایی نیکا را از اخبار ۲۰:۳۰ منتشر کرد.

روایت تسنیم و ۲۰:۳۰

روایت تسنیم از واقعه، با خاک‌سپاری نیکا آغاز شد و با پخش اعترافات و مصاحبه تلویزیونی آتش و محسن شاکرمی در تلویزیون ایران ادامه پیدا می‌کند. این روایت به‌دنبال این است که نشان دهد ماجرای قتل نیکا یک داستان جنایی است و ربطی به اعتراضات ندارد.

تسنیم در روز ۱۲ مهر در گزارشی با عنوان «دستگیری ۸ نفر در رابطه با درگذشت نیکا شاکرمی» می‌نویسد:

روز ۳۰ شهریور، کشف پیکر بی‌جان دختر ۱۷ساله‌ای در حیاط خلوت یک خانه در خیابان لبافی چهارراه امیراکرم در منطقه انقلاب، به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ گزارش داده شد.
بازپرس ویژه قتل دادسرای ناحیه ۲۷ (امور جرائم جنایی)، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی و تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی به‌همراه متخصصان پزشکی قانونی راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تیم جنایی پس از حضور در محل حادثه با جسد دختر ۱۷ساله‌ مجهول‌الهویه ‌مواجه شدند ‌که بر اثر سقوط از پشت‌بام خانه‌ مجاور به حیاط خلوت خانه موردنظر فوت کرده بود.
تحقیقات ابتدایی نشان داد کوله‌پشتی و گوشی موبایل متوفی، روی سکوی پشت‌بام خانه چهار طبقه مجاور قرار دارد که در ادامه با اقدامات دایره تشخیص هویت پلیس آگاهی و با توجه به اعلام فقدانی خانواده متوفی به پلیس آگاهی، مشخص شد که نام دختر فوت‌شده «نیکا شاکرمی» است.
تیم جنایی که در جریان تحقیقات متوجه دوربین‌های مداربسته خیابان لبافی شده بودند به بازبینی آن پرداخته لحظه به لحظه تردد این دختر جوان را مشاهده کردند که در ادامه مشخص شد متوفی ساعت ۲۲ شب حادثه (۲۹ شهریور ماه) رو‌به‌روی خانه مورد نظر قرار گرفته و پس از زدن زنگ یکی از واحدها، لحظه‌ای بعد درب باز شده و او وارد ساختمان مذکور شده‌است.
در ادامه مشخص شد ۸ نفر به‌عنوان کارگر داخل این ساختمان که کاربری تجاری (تولیدی پوشاک) و مسکونی دارد، حضور داشتند و در پارکینگ در حال استراحت بودند که این ۸ مرد در تحقیقات ابتدایی عنوان کردند از طریق همسایه‌ها و حضور مأموران پلیس از این حادثه مطلع شدند و دختر جوان را مشاهده نکرده‌اند.

تسنیم همچنین با فردی به‌نام سعید خیراللهی که ادعا شده داییِ مادر نیکا است مصاحبه کرد. تسنیم از قول این فرد نوشته‌بود:

نیروی امنیتی یا نظامی بعید است این انگیزه را داشته باشد که یک بچه 16 ساله را بخواهد بکشد. به چند دلیل، یکی اینکه به هر حال آن نیروی امنیتی اعتقادات دینی دارد که مانع آن است و اصلاً مجوز قانونی و شرعی این کار را با یک بچه کم سن و سال هم ندارد. به‌لحاظ اخلاقی هم یک نیروی امنیتی خودش خانواده و بچه دارد و هیچ‌وقت وجدانش اجازه نمی‌دهد...
نوجوانی که تحت تأثیر احساس، فضای مجازی یا جوّ خیابان‌ و چیزهایی که دیده ممکن است در محلی حضور داشته‌باشد اما به هر حال دستگاه نظامی و امنیتی این‌قدر درک و فهم دارد که بداند هر کشته برای این نظام هزینه دارد. پس بعید است خودش دست به چنین اقدامی بزند.

تسنیم همچنین در مصاحبه دیگری از قول فردی به‌نام «کیانوش شاکرمی» که مدعیست عموی نیکا است، مطالبی را نقل می‌کند که متناقض است. مثلا در جایی می‌گوید:

برخلاف گفته‌های خاله نیکا، او را در قبرستان روستای پدری دفن کرده‌اند. آن قبرستان ۲۰۰ سال است که محل دفن اموات خانواده ما بوده و پدربزرگم آنجا را خریده‌است و به همین دلیل تصمیم گرفتیم نیکا را آنجا دفن کنیم.

اما از سوی دیگر از قول همین فرد در جایی دیگر می‌گوید: «مادر نیکا به لحاظ قانونی قیم او است و شکایت کیفری هم برای پیگیری تعیین علت فوت و شناسایی عامل آن انجام شده‌است.» بنابراین توضیح نمی‌دهد چرا نیکا باید در جایی خاک شود که قیم قانونی او راضی نبوده و حتی اطلاع هم نداشته‌است.

اخبار ۲۰:۳۰ چند ساعت بعد از اعلام خبر بی‌بی‌سی مبنی بر تایید اصالت جواز دفن نیکا که در آن علت مرگ را «صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت» اعلام کرده بود، منتشر شد:

در این گزارش ابتدا خاله نیکا را می‌بینیم که به همراه مامور صداوسیما، به یک کوچه بن‌بست در نزدیکی خیابان لبافی‌نژاد در امیراکرم وارد می‌شوند. در منابع مختلف گفته شده که این ساختمان تنها یک کوچه با منزل خاله نیکا فاصله دارد. در این محل، روز ۳۰ شهریور، سقوط یک دختر نوجوان گزارش شده‌است. اما به‌نظر می‌رسد خاله نیکا تا زمان پخش فیلم ۲۰:۳۰ یعنی ۱۰ روز بعد از این موضوع اطلاعی نداشته‌است.

فرزاد صیفی‌کاران خبرنگار رادیو زمانه، براساس تصویر بانک ایران‌زمین در خیابان لبافی‌نژاد و تصویر مرکز خرید بهار که از سقف ساختمان ۵طبقه دیده می‌شود، مکان را راستی‌آزمایی کرده که نشان می‌دهد آن محل، خیابان لبافی‌نژاد، کوچه خادم، بن‌بست یکم است (عرض: 35.697635 شمالی، طول: 51.400797 شرقی).

ساختمان سیاه رنگ (۵ طبقه) و ساختمان روبرویی (۳ طبقه) که نیکا در حیاتش پیدا شده نیز در نقشه مشاهده می‌شوند. 

در ادامه خبر ۲۰:۳۰ روایت فردی که مدیر ساختمان ۵ طبقه معرفی می‌شود، منتشر می‌شود. او محل «کیف و موبایل» نیکا شاکرمی را نشان می‌دهد. براساس تصویری که او نشان می‌دهد، این اشیا روی تیرآهن‌هایی قرار دارد است که بین حیاط خلوت ساختمان ۵طبقه و حیاط پشتی ساختمان ۳ طبقه قرار دارد و ارتفاع‌شان حدود ۴ طبقه است. محل قرارگیری آنها فضای بسیار پر ریسکی است.

محل قرارگیری کیف و موبایل نیکا شاکرمی در ارتفاع طبقه چهارم روی یک تیرآهن مشرف به حیاط پشتی.

محل قرارگیری کیف و موبایل نیکا شاکرمی در ارتفاع طبقه چهارم روی یک تیرآهن مشرف به حیاط پشتی دیده می‌شود. فرض کنیم این ادعا صحیح باشد، بنابراین آنگاه ادعای اینکه همسایگان، به همراه پلیس کیف و محل را بررسی کرده‌اند (ادعای وحید اشتری) بعید است. دسترسی به کیف در آن موقعیت نیاز به تمهید اقدامات ویژه‌ای است. برفرض صحت داستان، پلیس ۱۱۰ مانع از هر تغییری در صحنه جرم و کیف مقتول پیش از حضور پلیس آگاهی و کارشناس صحنه جرم خواهد شد. ادعای دیگر اشتری مبنی بر خودکشی هم براساس مشاهده بقایای چندین سیگار کشیده‌شده در آن شب در این مکان است که در ادامه به آن می‌پردازیم. 

در این ویدیو تصویری از حیاط پشتی خانه ۳ طبقه که ادعا شده جسد در آنجا پیدا شده، نشان داده نشد اما به‌نظر می‌رسد، حداقل درختی که در تصویر نشان داده شده، با عکسی که منتشر شده هم‌خوانی دارد.

فردی که مدیر ساختمان ۵ طبقه معرفی می‌شود، از صحنه جسد در حیاط پشتی خانه روبرویی و همچنین از محل قرارگیری کیف روی تیرآهن، عکس نگرفته بلکه «ویدیو» گرفته اما آن را نشان نمی‌دهد.

گزارش ۲۰:۳۰ در ادامه صحنه‌هایی از دوربین مدار بسته جلوی در خانه ۵ طبقه را نشان می‌دهد.

دوربین مداربسته‌ای که ورود شخصی به یک ساختمان را نشان می‌دهد. خاله نیکا در اعترافات تلویزیونی گفته این فرد نیکا است.

در تصویر واضح است که زمان ساعت ۳ دقیقه بامداد روز ۳۰ شهریور ثبت شده که با ادعای تسنیم که ۲۲ شب ۲۹ شهریور اعلام شده‌بود حدود ۲ ساعت اختلاف دارد. همچنین چهره شخصی که وارد خانه می‌شود معلوم نیست. اما خاله نیکا جلوی دوربین ۲۰:۳۰ تایید می‌کند که این فرد نیکا است.

نکته دیگری که در شبکه‌های اجتماعی جلب توجه کرده‌بود، مربوط به بخش پایانی این گزارش است که گفته‌های محسن شاکرمی، دایی نیکا پخش می‌شود. در این قسمت از تصویر سایه فردی روی دیوار دیده می‌شود که همزمان با ادای کلمات از سوی محسن شاکرمی حرکاتی را انجام می‌دهد. با این وجود نمی‌توان دقیقا گفت که آن فرد در حال چه حرکتی است.

بی‌بی‌سی به چند مورد از اختلافات این روایت با روایت خانواده نیکا اشاره می‌کند.

روایت مقامات قضائی

روایت مقامات قضایی، براساس جنایت و مستقل از حضور نیکا شاکرمی در اعتراضات آن روز است. در گزارش ۲۰:۳۰ صحبت‌هایی از علی صالحی، دادستان عمومی و انقلاب تهران پخش می‌شود همچنین تسنیم نیز مصاحبه‌هایی با علی صالحی و با محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی استان تهران (به‌نقل از خبرگزاری میزان) انجام داده‌است که هر دو را روز ۱۳ مهر منتشر کرده‌است.

قاضی شهریاری درباره زمان می‌گوید:

ساعت ۷:۳۰ روز چهارشنبه ۳۰ شهریور ماه، ساکنین ساختمانی در چهار راه امیراکرم متوجه جسد خانم جوانی در حیاط منزل خود می‌شوند که بلافاصله موضوع را به کلانتری منطقه اطلاع می‌دهند.

قاضی شهریاری درباره مکان می‌گوید:

ساختمانی که کوله‌پشتی این خانم در آن کشف شد مراحل ساخت پایانی را طی می‌کرد و دو کارگاه تولید پوشاک در آن فعال است و کارگرانی در ساختمان مشغول کار و نگهبانی بودند.
با بررسی فیلم دوربین‌های محل مشخص شد در بامداد روز حادثه خانم نیکا شاکرمی با کوله‌پشتی همراه وارد ساختمان می‌شود و زنگی زده نمی‌شود زیرا ساختمان نیمه‌کاره بوده و درب با هل دادن باز شده است.
بررسی‌ها نشان داده است منزل خاله خانم شاکرمی در کوچه مجاور این ساختمان و ۲ پلاک بالاتر از محل کشف جسد است. هنوز انگیزه ورود این خانم به ساختمان نیمه‌کاره مشخص نشده‌است.

قاضی شهریاری درباره نوع مرگ می‌گوید:

در آزمایش‌های کالبدشکافی و معاینه جسد، آثار شکستگی‌های متعدد در ناحیه لگن، سر، اندام‌های فوقانی و تحتانی، دست‌ها و پاها و در رفتگی لگن مشاهده شد که نشان می‌دهد فرد از بلندی پرت شده است.

علی صالحی، دادستان تهران هم در مصاحبه با تسنیم می‌گوید:

تحقیقات ابتدایی نشان داد کوله‌پشتی و گوشی موبایل متوفی، روی سکوی پشت‌بام خانه چهار طبقه مجاور قرار دارد که در ادامه با اقدامات دایره تشخیص هویت پلیس آگاهی و با توجه به اعلام فقدانی خانواده متوفی به پلیس آگاهی، مشخص شد که نام دختر فوت‌شده نیکا شاکرمی است.
در ادامه مشخص شد ۸ نفر به‌عنوان کارگر داخل این ساختمان که کاربری تجاری (تولیدی پوشاک) و مسکونی دارد، حضور داشتند و در پارکینگ در حال استراحت بودند که این ۸ مرد در تحقیقات ابتدایی عنوان کردند از طریق همسایه‌ها و حضور مأموران پلیس از این حادثه مطلع شدند و دختر جوان را مشاهده نکرده‌اند.

صالحی در مصاحبه با خبرگزاری صداوسیما که از ۲۰:۳۰ پخش شد هم می‌گوید:

صبح، همسایه کناری این ساختمان جسد ایشان را در حیاط منزل‌شان مشاهده کرده‌اند و بلافاصله به پلیس اطلاع داده‌اند. پلیس هم جسد ایشان را به محل پلیس منتقل کرده و مادر ایشان هم آمده و ایشان را شناسایی کرده سپس جسد به سردخانه پزشکی قانونی منتقل شده و آنجا هم تحویل مادرش شده‌است. 

او اصلا اشاره‌ای نمی‌کند که چرا بین این دو اتفاق ۱۰ روز فاصله است. علت مرگ که توسط هر دو مقام قضایی به‌نقل از گواهی پزشکی قانونی گفته می‌شود با جواز دفن (که بی‌بی‌سی فارسی امضاکننده آن را تایید کرده‌است) متفاوت است.

اما قاضی شهریاری بسیار تاکید بر «نیمه‌کاره بودن» ساختمان (۵ طبقه) که در تصویر دیده می‌شود که دختری وارد آن می‌شود، دارد. حداقل در تنظیم خبر میزان چند با روی نیمه‌کاره‌بودن آن تاکید شده‌است.

اولا از تصاویر ۲۰:۳۰ پیداست که این ساختمان نیمه‌کاره نیست و چند سالی از ساخت آن می‌گذرد. حتی در روی سقف آن یک کولر مستعمل قرار دارد که نشان می‌دهد چندین سال است از آن استفاده شده‌است. ثانیا ساختمان مدیر دارد که خودش نشان می‌دهد در آن فعالیت‌های عادی در جریان است. ثالثا ممکن است کار تعمیرات داخلی در نقشه گوگل دیده نشود اما ظاهر ساختمان حداقل از سال ۱۳۹۵ به بعد همین است.

این تصویر ماهواره‌ای مربوط به زمستان ۱۳۹۸ است. اما تا سال ۱۳۹۵ هم معلوم است که این ساختمان با همین ظاهر در این مکان قرار داشته و تازه‌ساز نیست.

ساختمان سیاه رنگ (۵ طبقه) و ساختمان روبرویی (۳ طبقه) که نیکا در حیاتش پیدا شده و ۴ ساختمانی که از اطراف به آنها چسیده‌اند، هیچ‌کدام تازه‌ساز نیستند و در همه تصاویر ماهواره‌ای تا ژانویه ۲۰۱۶ ترکیب همین است. 

اما زمان‌بندی روایت دادستانی هم با یکی دیگر از شواهد قابل بررسی مغایرت دارد.

وحید اشتری، فعال سیاسی ساکن ایران، در رشته توییتی مدعی شد که مصاحبه‌هایی با اهالی محل و شاهدان دست اول ماجرا انجام داده‌است. او زمان گزارش به پلیس را ساعت ۱ بعد از ظهر روز  چهارشنبه ۳۰ شهریور اعلام کرده‌است.

اما این تنها زمان نیست که تفاوت این دو روایت است. آنها از اساس با هم متفاوت هستند.

روایت وحید اشتری

وحید اشتری، مسئول اسبق بسیج دانشگاه تهران و عضو پیشین جنبش عدالتخواه است که به‌خاطر افشاگری در پرونده‌های مربوط به باقر قالیباف و حسین طائب (که گفته می‌شود از نزدیکان مجتبی خامنه‌ای هستند) مشهور شده‌است. او معتقد است که این ماجرا یک خودکشی بوده‌است.

اشتری ادعا می‌کند که با افرادی ملاقات کرده که آنها خود را به او «آهالی محل» معرفی کرده‌اند. او مدعیست می‌تواند هم‌زمان به این دو سوال پاسخ دهد که چرا این یک قتل مربوط به اعتراضات نبوده و چرا در بامداد، اکانت‌های نیکا از اینستاگرام و تلگرام پاک شده‌است.

اما نکته سوال‌برانگیز رشته‌توییت اشتری آنجا بود که برای تقویت ایده خودکشی، نکته‌ای را ذکر کرد که از آن «تصویر» موجود است. او می‌گوید:

کیف و موبایل طفل معصوم کنار فندک و پاکت سیگارش روی پشت بام مانده بود و خودش افتاده بود پایین.
از فیلترهای سیگارش می‌شد فهمید که طفلی دو ۳ ساعت آن بالا نشسته و سیگار کشیده‌است.
من شخصا با همسایه‌ها صحبت کردم...

از ماجرا، تنها دو عکس نمایش داده شده‌است، که هر دو را  فردی که مدیر ساختمان ۵طبقه معرفی شده با موبایلش گرفته است (همان دو تصویری که ظاهرا ویدیو بود.) یکی از آنها موقعیت کیف و موبایل روی تیرآهنی است که در ارتفاع طبقه چهارم قرار داشت. محل بسیار دور از دسترسی که هیچ کس به عجیب بودن آن اشاره نمی‌کند اما به‌هرحال با آن موقعیتی که وحید اشتری، با تاکید برای تایید روایت خودش مطرح می‌کند، هم‌خوانی ندارد.

با فرض پذیرفتن محل کیف براساس آنچه در روایت تسنیم و ۲۰:۳۰ گفته شده و دیده شده، یکی دیگر از چیزهایی که اساس شواهد وحید اشتری را زیر سوال می‌برد، گفته‌های همسایگان درباره محتویات کیف است.

اولا کیف در محل در دسترسی نیست که هر همسایه بتواند به‌راحتی برود و آن را ببیند. کسی که بخواهد کیف را مشاهده کند باید ریسک زیادی را بپذیرد و از ارتفاع سه متری روی تیرآهنی به پهنای ۳۰ سانتی‌متر در ارتفاع ۴ طبقه ساختمان فرود بیاید.

از سوی دیگر هر پلیسی که سر صحنه جنایت می‌رسد، می‌داند که اولین کاری که باید بکند دور کردن سایر عوامل از صحنه جرم برای دست نخوردن شواهد است. با این حال او می‌گوید که همسایه‌ها به‌همراه پلیس، کیف را باز کردند و هیچ شناسنامه یا مدارک هویتی در کیف مشاهده نکرده‌اند.

اهمیت این موضوع در این است که با ادعای عدم احراز هویت جسد، ۹ روز بین زمان کشته شدن نیکا و شناسایی جسد، زمان برده‌است. اشتری از این موضوع خیلی سریع می‌گذرد و تنها به این اشاره می‌کند که در این روزها سر پلیس خیلی شلوغ است.

اما بعید است پلیس آگاهی و دایره جنایی در سرکوب معترضان نقشی داشته‌باشد. به‌نظر می‌رسد بررسی سیم‌کارت موبایل یک جسد مجهول‌الهویه که تنها راه کشف هویت او باشد باید برای بازپرس آگاهی در اولویت باشد.

به‌هرحال تنها بدیل برای ادعای آتش شاکرمی، که گفته بود: «منابع غیر رسمی از سپاه، گفته‌اند که نیکا چند روز در اختیار اطلاعات سپاه بوده و بازجویی شده و سپس به زندان اوین منتقل شده‌است.» این است که آن ادعا دروغ بوده و جسد او در تمام این مدت در سردخانه بوده و پلیس آگاهی راهی برای شناخت او نداشته‌است.

این روایت همچنین نمی‌تواند به این موضوع پاسخ بدهد که چرا آتش شاکرمی که در پشت منزلش یک دختر خودکشی کرده‌است، از این اتفاق با خبر نشده‌است.

در روایت اشتری، گفته شده که «همسایه‌ها مطمئن بودند با پیشانی زمین خورده و جمجمه‌اش کامل له شده ولی جنازه‌اش روی زمین برگشته‌است.» این‌ در صورتی است که هیچ کدام از همسایه‌ها شاهد این اتفاق نبوده‌اند، آنها حتی نتوانسته‌اند زمان تقریبی دقیقی از صدای برخورد جسم سنگین به زمین ارائه دهند (بین ساعت ۴:۰۰ تا ۵:۳۰ صبح).

اشتری مدعی شده «مطمئن شدم که زنده از بالا خودش پریده است.» اما اطمینان او از دو فرضیه غیر قابل اطمینان نشات گرفته است. 

۱- جابجا شدن جنازه بر روی زمین بر اثر تقلای قربانی. 

اگر بپذیریم که پیکر نیکا بر روی زمین جابجا شده است باز هم نمی‌توانیم با اطمینان احتمال جابجایی پیکر نیکا توسط افراد دیگر را رد کنیم.

۲- شنیده نشدن صدای درگیری و جیغ داد در زمان سقوط

اگر فرد یا افراد دیگر در زمان مرگ نیکا آنجا حضور داشته‌اند آنگاه احتمال که او پیش از سقوط از ارتفاع به قتل رسیده باشد افزایش می‌یابد. در این صورت دلیل شنیده نشدن صدای جیغ مشخص است.

اشتری در ابتدای سناریو خود مدعی می‌شود که نیکا با دعوت افرادی که هویتشان مشخص نیست وارد ساختمان مورد نظر شده است. اما در ادامه سناریو هیچ اشاره‌ای به نقش آن افراد در حوادث آن شب نمی‌کند. تنها نقش این افراد آدرسی دهی و بازکردن در برای دختری بوده که در دو ساعت آینده قصد خودکشی دارد.

«نیکا در حال تعقیب و گریز نیست و دنبال آدرس جایی می‌گردد که تا حالا به آنجا نرفته است. اول از کوچه عبور می‌کند بعد در تلفن می‌گویند برگرد. به درب خانه هم که می‌رسد درب را برایش باز گذاشته‌اند»

در سناریو اشتری همه ۸ نفر ساکن ساختمان در بازداشت هستند اما در گزارش خبری ۲۰:۳۰ شخصی با عنوان مدیر ساختمان حال مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما دیده می‌شود. 

روایت نسرین شاکرمی، مادر نیکا

نسرین شاکرمی، مادر نیکا که با پخش پیامش در اینستاگرام در روز خاکسپاری نیکا که با روز تولدش یکی شده‌بود شناخته می‌شود، روز ۱۴ مهر پیامی ویدیویی را از طریق رادیو فردا منتشر کرد و وقایع را شرح داد.

مادر نیکا در گفتگو با رادیو فردا تاریخ مفقودی را ۲۸ شهریور اعلام کرد که در مصاحبه بعدی با ایران اینترنشنال آن را تصحیح کرد. نسرین شاکرمی گفت:

نیکا روز ۲۸ شهریور در تظاهرات کشته و جنازه‌اش همان روز به سردخانه کهریزک تحویل داده شد. من با او در تماس بودم و از او خواستم برگرده خونه، چند بار جواب داد و چند بار هم جواب نداد، در شلوغی و تظاهرات بود، آخرین بار بعد از ۱۱و نیم شب بود، تا حدود ساعت ۱۱:۴۰، موبایل نیکا همان وقت قطع شد و هنوز هم خاموش است.
ما فکر کردیم نیکا ر‌ا گرفتند به ارگانهای مختلف، زندان‌ها، اداره آگاهی و همه جا رفتیم، فقط یک نفر به من اطمینان می داد که «شماره ملی نیکا را دارم، سپاه او را گرفته، سپاه آمار نمی‌دهد چون تعداد زیاد است.»

نسرین شاکرمی می‌گوید در نهمین روز ناپدید شدن نیکا با برادرش (دایی نیکا) اداره آگاهی رفت و در آنجا چند عکس از جنازه نیکا را دیده و سرانجام هویت او را شناسایی کرده‌اند:

شناسنامه‌ و موبایل نیکا همراهش بود که به ما تحویل ندادند، ما در آگاهی پرسیدیم که چرا زودتر به ما اطلاع ندادید گفتند مفقودالاثر بوده، گفتیم شناسنامه توی کیفش بود... گفتند چون اوضاع به هم ریخته است گذاشتند شلوغی بخوابد بعد.
من جنازه را رویت کردم، بدن دخترم کاملا سالم بود، فقط شکاف و بخیه‌های کالبد شکافی بود، صورتش و گونه‌هاش، دندان‌هایش، شکسته بود، پشت سرش یک ضربه خیلی شدید خورده بود و جمجمه اش رفته بود تو. صدمات از ناحیه سر بود.

شرحی که نسرین شاکرمی درباره وضعیت جسد می‌دهد با ادعای اشتری که می‌گوید همسایه‌ها آن را دیده‌اند، متفاوت است.

نسرین شاکرمی در مصاحبه با ایران اینترنشنال می‌گوید که من شک ندارم که از جایی که کشته شده او را به محلی که عکس از او گرفته شده، بردند. می‌گوید یقین دارد که در هنگام طلوع آفتاب جسد نیکا پیدا شده و همان وقت از آن عکاسی کردند.

سابقه جمهوری اسلامی در پخش اعتراف اجباری از خانواده قربانیان

این روزها صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، چند اعتراف اجباری را با عنوان «مصاحبه» پخش کرده است. مریم افشنگ، خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی در گزارشی، تعدادی از این موارد را فهرست کرده‌است.

۱-  نیکا شاکرمی: نیکا شاکرمی، یکی از معترضانی بود که در اعتراض به کشته‌شدن مهسا امینی به خیابان رفت و در تاریخ ۲۹ شهریور، ناپدید شد. جسد او ده روز بعد از سوی خانواده‌اش شناسایی شد. روایتی که در برنامه ۲۰:۳۰ به آن تاکید می‌شود این است که او خودکشی کرده است. پیش از پخش گزارش ۲۰:۳۰ خبرهایی از سوی افراد نزدیک به خانواده نیکا شاکرمی منتشر شده بود که بیان می‌کرد دایی و خاله او در بازداشت و تحت فشارند و به کشته شدن اعضای خانواده تهدید شده‌اند؛ زن و مردی که در گزارش ۲۰:۳۰ نیز روبروی دوربین قرار گرفته‌اند. 

بی‌بی‌سی فارسی تایید کرده به نامه‌ای از آرامستان بهشت زهرا دسترسی دارد که علت مرگ را «صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت» اعلام کرده است.

۲- سارینا اسماعیل‌زاده، اهل مهرشهر کرج، دختر نوجوان دیگری است که روز ۳۰ شهریور توسط نیروهای امنیتی با ضربات باتون از ناحیه سر کشته شد. گزارشی که از ۲۰:۳۰ پخش شده زنی را به عنوان مادر او معرفی می‌کند که می‌گوید او در اعتراض‌ها نبوده. گزارش تلاش می‌کنند بگوید سارینا از ساختمان افتاده و در اعتراضات کشته نشده است. رییس کل دادگستری استان البرز نیز گفته است او از ساختمان سقوط کرده و کشته شده است.

۳- حنانه کیا دختر ۲۳ ساله‌ای است که ۳۰ شهریور بر اثر اصابت گلوله در نوشهر جان باخت. خانواده او تحت فشارند که درباره مرگ دخترشان اطلاع‌رسانی نکنند.

۴- مهسا موگویی ۱۸ ساله جوان دیگری است که در فولادشهر اصفهان کشته شد. برنامه ۲۰:۳۰ به سراغ پدر او رفت تا جلوی دوربین تلویزیون بگوید که دخترش توسط نیروی انتظامی کشته نشده است.

۵- حدیث نجفی دیگر جوانی است که در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در مهرشهر کرج با اصابت گلوله‌های ساچمه‌ای متعدد جان خود را از دست داد.

پدر حدیث نجفی هم در مقابل دوربین تلویزیون گفت بعید است دختر جوانش را پلیس کشته باشد. مادر حدیث نجفی فردای این مصاحبه ویدئویی را منتشر کرد و گفت که دخترش در اعتراض‌ها و به دست نیروهای امنیتی کشته شده است. او اعلام کرد که خانواده‌اش تحت فشارهای امنیتی بوده‌اند.

۶- غزاله چلابی نیز دختر جوان دیگری بود که در روز ۲۹ شهریور با اصابت گلوله به سرش کشته شد. خانواده برای تحویل گرفتن جسد تعهد دادند که اطلاع‌رسانی نخواهند کرد. ضمن اینکه درخواست آنها برای اهدای عضو، به جایی نرسید.

اینها چند نمونه از مواردی است که نشان می‌دهد خانواده کشته‌شدگان، جلوی دوربین‌های تلویزیون و همچنین زیر فشارهای امنیتی بوده‌اند؛ روندی که تکرار آن، اعتماد به روایت رسمی از دلیل کشته‌شدن معترضان را بیش از پیش از بین می‌برد.

توضیح دیگر اینکه این موارد، تنها مربوط به چند روز اخیر است و گزارش‌های مربوط به اعتراف‌های تلویزیونی در چند دهه گذشته، نیاز به بررسی جداگانه‌ای دارد.

جمع‌بندی

نیکا شاکرمی، نوجوان ۱۷ ساله‌ای بود که در روز ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراضات پس از کشته‌شدن مهسا امینی در بلوار کشاورز تهران دیده شده، آخرین بار حدود ساعت ۱۱:۳۰ همان شب با نزدیکان تماس گرفته و گفته «ماموران به دنبالش هستند» سپس مفقود شد.

پلیس آگاهی تهران ۱۰ روز بعد، در ۸ مهر ۱۴۰۱ جسد نیکا شاکرمی را در سردخانه مرکز تشخیص و آزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران در کهریزک، به مادرش تحویل داد.

آتش شاکرمی، خاله نیکا دراین‌باره به بی‌بی‌سی گفت: «قبل از اینکه در شب ۲۹ شهریور از خانه بیرون برود یک حوله و یک بطری آب در کوله‌اش گذاشت. فکر می‌کردم نیکا به قصد رفتن به خوابگاه خواهرش از خانه بیرون رفته است برای همین به او شناسنامه را دادم که برای ورود به خوابگاه مشکلی نداشته‌باشد.»

آتش شاکرمی، می‌گوید پیش از این منابع غیر رسمی از داخل سپاه، به خانواده آنها گفته‌اند که نیکا چند روز در اختیار اطلاعات سپاه بوده و بازجویی شده و سپس به زندان اوین منتقل شده‌است.

بی‌بی‌سی فارسی سند تاییدشده‌ای را منتشر کرد که جواز دفن نیکا بود و روی آن علت مرگ را «صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت» اعلام کرده‌بود.

روز ۱۲ مهر، خاله و دایی نیکا، آتش و محسن شاکرمی دستگیر شدند. چند ساعتی بعد، اعترافات اجباری آنها در مصاحبه با بخش خبری ۲۰:۳۰ تلویزیون منتشر شد.

طبق گفته‌های آتش شاکرمی، خانواده نیکا حدود ۱۰ روز به‌دنبال او به همه بخش‌های مختلف پلیس سرزده‌اند اما در فیلمی که ۲۰:۳۰ نشان می‌دهد آتش شاکرمی به کوچه پشتی منزلش رفته و به ساختمانی اشاره می‌کند که فردای روز گم‌شدن نیکا، جسد فردی که از بالای آن سقوط کرده‌بود، در آن مکان پیدا شده‌است.

در بخشی از ویدیو ۲۰:۳۰ تصویر سایه فردی روی دیوار دیده می‌شود که همزمان با ادای کلمات از سوی محسن شاکرمی ، دایی نیکا حرکاتی را انجام می‌دهد. با این وجود نمی‌توان دقیقا گفت که آن فرد در حال چه حرکتی است.

قاضی شهریاری درباره ساختمانی که مدعی شده‌اند فردی از بالای آن به پایین پرتاب شده می‌گوید «ساختمانی که کوله‌پشتی این خانم در آن کشف شد مراحل ساخت پایانی را طی می‌کرد و دو کارگاه تولید پوشاک در آن فعال است و کارگرانی در ساختمان مشغول کار و نگهبانی بودند.» هم تصاویر ویدیویی ۲۰:۳۰ هم تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد که ساختمان تازه‌ساز نیست و سال ها از عمر آن می‌گذرد.

وحید اشتری، فعال سیاسی، معتقد است که این ماجرا یک خودکشی بوده‌است. او ادعا می‌کند که با افرادی ملاقات کرده که آنها خود را به او «آهالی محل» معرفی کرده‌اند. او معتقد است اگر قضیه کشته‌شدن نیکا به‌دست فرد یا افرادی بود که در باز کردن در ساختمان نزدیک خانه خاله نقش داشتند، پاک‌کردن اکانت‌های تلگرام و اینستاگرام منطقی نیست.

اشتری می گوید در صحبت با اهالی محل متوجه شده که پاکت سیگار و فندک نیکا، روی پشت‌بام قرار داشته و از روی ته‌سیگارها می‌توان فهمید او چند ساعت آنجا بوده و سیگار کشیده‌است. اما تصویری که صدا و سیما از محل قرارگیری کوله از موبایل مدیر ساختمان نشان می‌دهد اصلا نمی‌تواند موقعیتی باشد که همسایگان با بررسی آن چنین نتیجه‌گیری را بکنند. این مکان، یک تیرآهن در ارتفاعی معادل ۴ طبقه بلندی است.

در روایت اشتری، گفته شده که «همسایه‌ها مطمئن بودند با پیشانی زمین خورده و جمجمه‌اش کامل له شده ولی جنازه‌اش روی زمین برگشته‌است.» این‌ در صورتی است که هیچ کدام از همسایه‌ها شاهد این اتفاق نبوده‌اند، آنها حتی نتوانسته‌اند زمان تقریبی دقیقی از صدای برخورد جسم سنگین به زمین ارائه دهند.

اشتری در ابتدای سناریو خود مدعی می‌شود که نیکا با دعوت افرادی که هویتشان مشخص نیست وارد ساختمان مورد نظر شده است. اما در ادامه سناریو هیچ اشاره‌ای به نقش آن افراد در حوادث آن شب نمی‌کند. تنها نقش این افراد آدرسی دهی و بازکردن در برای دختری بوده که در دو ساعت آینده قصد خودکشی دارد.

نسرین شاکرمی در مصاحبه با ایران اینترنشنال می‌گوید که من شک ندارم که از جایی که کشته شده او را به محلی که عکس از او گرفته شده، بردند. می‌گوید یقین دارد که در هنگام طلوع آفتاب جسد نیکا پیدا شده و همان وقت از آن عکاسی کردند.

پرش به فهرست

گزارش‌های مرتبط

فکت‌نامه

فکت‌نامه اولین سایت درستی‌سنجی (فکت‌چکینگ) سیاسی درباره ایران است.

درباره ما

  • فکت‌نامه چیست؟
  • روش کار ما
  • نشان‌های میرزا
  • تیم ما

پروژه‌ای از

حریم خصوصی

این وبسایت تحت پروانه کریتیو کامنز اختیار-غیرتجاری اشتراک همانند 4.0 بین المللی است.