صدا و سیما
رسانه
ادعای درمان نابینایی از طریق سلولهای بنیادی در شیراز
شاخدار
IRIB
در ۲۷ اسفند۱۴۰۰، برنامه استعدادیابی عصر جدید، میزبان دختری به نام تارا صبی و مادر او بود. احسان علیخانی مجری و تهیهکننده این برنامه تلویزیونی با بازخوانی ادعاهای این مادر و دختر مبنی بر انجام عمل سلولهای بنیادی در بیمارستان خدادوست شیراز، مدعی شد:
این خانم (تارا) بعد از ۲۱ سال بیناییش را بهدست آوردند و دنیا رو میتوانند ببینند. یک دست براشون بزنید. خیلی اتفاق فوق العادهایه برای کسی که ۲۱ سال محروم بوده از تماشای دنیا، تماشای عزیزاش.
جزییات پرونده پزشکی خانم «تارا صبی» و وضعیت بینایی او بعد یا قبل از عمل جراحی ادعایی مشخص نیست، اما بدون دسترسی به پرونده پزشکی میتوان با مرور برخی فکتها، ادعای مطرح شده را ارزیابی کرد.
مادر تارا در این برنامه تلویزیونی مدعی میشود که ۲۱ سال پیش او را در ۵ ماهگی و زمانی که تنها ۵۲۰ گرم وزن داشته، به دنیا آوردهاست. او میگوید پزشکان مجبور شدهاند تارا را تا ۷ ماهگی در دستگاه انکوباتور قرار دهند. به ادعای مادر تارا:
متاسفانه به علت سهلانگاری، پرستارها روی چشمانش را نبستند و (تارا) دچار مشکل بینایی شد… شبکیه چشم تارا نازک و به مرور که بزرگتر شد و پارگی ایجاد شد.
اگر این ادعا درست باشد مشخص میشود مشکل شبکیه چشم تارا صبی مادرزادی نبوده و او پس از تولد دچار این عارضه شدهاست. مجری مجددا از مادر تارا میپرسد: «بینایی را از دست دادند» و مادر هم این موضوع را تایید میکند.
تارا و مادرش اصرار دارند که تارا تا ۲۱ سالگی نابینا بوده، اما از لابلای خاطرات مادر تارا و اصرار او برای وادار کردن تارا به دیدن اجسام و یا فرستادن تارا به یک مدرسه «عادی» این گمان را تقویت میشود که او به طور کامل نابینا نبودهاست.
کمپین پیگیری حقوق افراد داری معلولیت در یادداشتی، مدعی شده که «که او به گواه همکلاسیها و همتیمیهایش در ورزش، باقیمانده بینایی قابل قبولی دارد و به همین استناد هم «کمبینا» و نه نابینا محسوب میشود.»
تارا صبی در برنامه عصر جدید در توضیح ماجرای بازیابی بینایی خود مدعی میشود که در ۲۱ سالگی به علت «فشار چشم» به بیمارستان خدادوست مراجعه کردهاست:
البته قبلشم شنیده بودم سلول بنیادی میشه استفاده کرد. بعضیها هم میتونن این عمل رو انجام بدهند. که حالا یا جواب میده سلول بنیادی یا جواب نمیده. خانواده، من رو (به بیمارستان خدادوست) بردند به خاطر فشار چشمم، بعدش گفتند هفته دیگه تارا را بیاورید شاید بتوانیم برای او کاری انجام دهیم.
تارا و مادرش البته هیچ توضیحی در مورد اینکه چه کسی و چگونه آنها را متقاعد به دریافت سلولهای بنیادی کرده نمیدهند.
مادر تارا در ادامه این گفتوگو در حالی که مدعیاست به واسطه داشتن گروه خونی O مثبت، او را به عنوان اهداکننده سلول بنیادی انتخاب کردهبودند، میگوید:
۲۵ مرداد (۱۴۰۰) اولین عملش رو انجام داد. چشم چپش رو انجام داد. که بعد از دو روز چشمش رو باز کردند و خدا رو شکر … صد درصد بیناییش رو بدست آورد.
بررسی منتشر شده در سایت «کمپین پیگیری حقوق افراد دارای معلولیت» نشان میدهد که تناقضات مهمی بین حرفهای مهمانان برنامه وجود دارد:
تارا صبی در این برنامه از چشمپزشکی به نام «جمشید یگانه» به عنوان جراح معالج یاد میکند که در بررسیها مشخص شده چشمپزشک نام برده در تاریخ مرداد و شهریور ۱۴۰۰ اصلاً در ایران حضور نداشتهاست.
بیمارستان خدادوست شیراز در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۴۰۱ و در پاسخ به تهمینه یگانه آسیابی مدیرعامل موسسه حمایت از بیماران چشمی آر پی (نوعی از آسیبهای شبکیه چشم) تکذیبهای صادر میکند:
این بیمارستان هیچ گونه عمل جراحی با استفاده از سلولهای بنیادی روی بیمار مذکور و هیچ بیمار دیگری انجام ندادهاست.
در این متن که ریاست بیمارستان خدادوست رونوشت آن را به شبکه سوم سیما، سازمان نظام پزشکی و انجمن چشم پزشکی ایران نیز ارسال کرده همچنین به صورت شفاف ذکر شده:
بیماری ایشان هیچ ارتباطی با موضوع اعلام شده در برنامه فوق الذکر نداشته و پرونده پزشکی فرد مزبور به صورت شفاف موجود است.
هر چند بیمارستان خدادوست احتمال انجام عمل در بیمارستانی دیگر و اشتباه در یادآوری نام بیمارستان را رد نکرده، اما در یادداشت کمپین پیگیری حقوق افراد داری معلولیت جزییات بیشتری از پرونده پزشکی تارا صبی ذکر شدهاست:
برای پیگیری جزئیات ماجرا با بیمارستان تماس گرفته شد و در نهایت شگفتی مشخص گردید تاریخهای فوقالاشاره، صرفاً تاریخهایی است که تارا صبی در این بیمارستان مورد عمل جراحی انحراف چشم قرار گرفته و چشمپزشک معالجش هم نه دکتر [جمشید] یگانه، که «زهرا کلانتری»، فلوشیپ چشمپزشکی بیمارستان خدادوست بوده است و طبق تماسی که با ایشان گرفته شد، جراحی انحراف چشم، هیچ تاثیری در بینایی تارا صبی نداشتهاست. همچنین صبی در آن بیمارستان، هیچ جراحی دیگری انجام ندادهاست.
بدن انسان انواع سلولهای مختلف با اندازه، شکل، عمر و عملکرد متفاوت دارد. اما همه آنها از یک سلول تخم به وجود آمدهاند. سلول بنیادی، مادر تمام سلولهاست و توانایی تبدیل به تمام سلولهای بدن را دارد. ۳ نوع سلول بنیادی وجود دارد:
پژوهشها برای بازسازی بافتهای بدن، با استفاده از سلولهای بنیادی بالغ «خود فرد» انجام میشود. یکی از فواید درمان با سلولهای بنیادی، کاهش آسیبهای ناشی از فرآیند جراحی است. علاوه بر این، سلولهای بنیادی از بدن خود بیمار میآیند، از این به عنوان یک درمان اتولوگ یاد میشود. تصور می شود که درمانهای اتولوگ ایمنترین هستند زیرا ریسک پسزدن بافت توسط بدن به احتمال زیاد، صفر است.
بسیاری از بیماریهایی که باعث نابینایی میشوند هنوز قابل درمان نیستند. نابینایی ممکن است به دلیل آسیب در عملکرد هرکدام از اجزای چشم مانند قرنیه، شبکیه، عصبهای بینایی و عدسی چشم ایجاد شود.
استفاده از سلولهای بنیادی برای ترمیم قرنیه چشم، هم اکنون از حالت پژوهشی خارج شده و بهصورت یک درمان تایید شده درآمده است. در این روش که با نام تجاری Holoclar شناخته میشود، با استفاده از سلولهای بنیادی لیمبال (حلقه مشکی نازکی که دور عنبیه چشم است)، قرنیه آسیبدیده، ترمیم میشود. این روش بیش از بیست سال طول کشید تا به یک درمان ایمن و موفق تبدیل شود.
آمار بیماریهای شبکیه چشم (Retina) رو به افزایش است (دژنراسیون ماکولا ناشی از افزایش سن AMD، رتینوپاتی دیابتی DR، رتینیت پیگمنتوزا RP و استارگارد Stargardt).
بیشتر درمانهای مرسوم برای درمان تخریب شبکیه، در ترمیم و بازسازی بافت شبکیه آسیبدیده شکست خورده است. چندین مطالعه در مدلهای حیوانی و آزمایشهای انسانی استفاده از سلولهای بنیادی را برای ترمیم بافت شبکیه برای بهبود بینایی در دست بررسی است.
در حال حاضر، هیچ درمان مبتنی بر سلول بنیادی موثر اثبات شدهای برای بیماریهای شبکیه وجود ندارد. اگرچه چندین کارآزمایی بالینی در دست مطالعه در فاز اولیه هستند.
در مورد انواع روشهای درمان با سلولهای بنیادی به عنوان درمانی برای کاهش بینایی هیجان زیادی وجود دارد، زیرا یک درمان با سلولهای بنیادی ممکن است بتواند بیماریهای مختلف چشم را درمان کند.
همچنین ممکن است بتواند برای افرادی که بیماری آنها بسیار پیشرفته است و آسیبهای سلولی زیادی دارند نیز مفید باشد. اما این روشها فعلا در حد نظریه یا کارآزمایی بالینی روی حیوانات باقی مانده و نه کارآزماییهای بالینی مراحل بالاتر را نگذراندهاند مورد تایید نیستند.
مقالهای که در دیماه ۱۴۰۰ توسط پژوهشگران اسپانیایی منتشر شده وضعیت کلی و چشمانداز این روش درمان را دوره کردهاست:
تحقیقات سلولهای بنیادی در سالهای اخیر پیشرفت سریعی را تجربه کردهاست و محققان و چشم پزشکان بالینی در تلاش هستند تا این فناوری امیدوارکننده را برای درمان تخریب شبکیه پیادهسازی کنند.
… تا به امروز، هیچ درمان در دسترس مبتنی بر پیوند سلولهای بنیادی برای استفاده در بیماران تایید نشده است. با این حال، آزمایشهای بالینی متعدد در حال حاضر مراحل اولیه خود را به پایان میرسانند و به طور کلی، نتایج مربوط به تکنیکهای کاشت و ایمنی طولانیمدت آنها امیدوارکننده به نظر میرسد. در چند سال آینده، ما انتظار داریم که نتایج قابل سنجش مربوط به بهبود عملکرد بینایی را ببینیم.
هرچند مسائل متعددی پیش از تایید رواج روشهای احیا کننده بافت شبکیه بهوسیله سلولهای بنیادی به خاطر ویژگیهای پیچیده شبکیه باقی ماندهاست اما مقالهای که یک هفته پیش از نوشتن این مقاله (اول آوریل ۲۰۲۲) توسط گروهی از پژوهشگران ژاپنی منتشر شده هم مدعیست «ممکن است در آینده این روش مفید باشد.»
در برنامه تلویزیونی «عصر جدید» که با اجرای احسان علیخانی مجری معرف از صدا و سیما پخش میشود، ادعاهایی درباره درمان نابینایی از طریق سلولهای بنیادی در شیراز مطرح شده است. فردی به نام تارا صبی به همراه مادرش با حضور در این برنامه مدعی شدهاند نابینایی تارا با استفاده از سلولهای بنیادی مادر تارا در بیمارستان خدادوست شیراز درمان شده و او پس از ۲۱ سال بینایی خود را به دست آورده است.
این روایت پیشتر از سوی بیمارستان خدادوست شیراز و کمپین دفاع از حقوق معلولان رد شده است.
به دلیل عدم دسترسی به پرونده پزشکی نمیدانیم دقیقا چه اتفاقی افتاده، سطح بینایی تارا پیش از مراجعه احتمالی او به بیمارستان چقدر بوده، در بیمارستان دقیقا چه اتفاقی رخ داده و… اما میدانیم ادعاهای مطرح شده درباره استفاده از سلولهای بنیادی از نظر علمی متناقض و غیرمنطقی است.
در این برنامه گفته شده سلولهای بنیادی از مادر تارا گرفته شده، در حالی که برای درمان بافت آسیبدیده بدن انسان از سلولهای بنیادی خود فرد استفاده میشود.
ادعا شده تارا به دلیل آسیب شبکیه نابینا شده است، در حالی که تاکنون برای هیچکدام از بیماریهای شبکیه چشم هیچ درمان موثری با استفاده از سلولهای بنیادی وجود ندارد و تایید نشدهاست.
عوامل زیادی باعث نابینایی میشوند. اما فناوری سلولهای بنیادی تنها برای آسیبهای قرنیه چشم، مورد تایید است. در این روش که ۲۰ سال پژوهش روی آن طول کشیده، سلولهای بنیادی بخش خارجی عنبیه را برای بازسازی قرنیه استفاده میکنند. اما تاکنون هیچ روشی برای درمان آسیبهای شبکیه چشم با استفاده از سلولهای بنیادی، نتوانسته کارآزماییهای بالینی را به سرانجام برساند. هرچند آینده روشنی در چندسال آینده در چشمانداز آن وجود دارد.
استفاده از سلولهای بنیادی برای درمان بافتهای آسیبدیده بدن انسان، یکی از فناوریهای نوین در درمان است که روزبهروز توسعه پیدا میکند. در این فناوری که با کاهش آسیبهای ناشی از فرآیند جراحی همراه است، ریسک پسزدن بافت توسط بدن به احتمال زیاد، صفر است. زیرا سلول بنیادی از بدن خود فرد برداشته میشود.
با این اوصاف فکتنامه،ضمن تاکید بر اینکه مسئولیت طرح چنین ادعاهایی، بدون اطمینان از اعتبار آنها بر عهده رسانه است، به ادعای «ادعای درمان نابینایی از طریق سلولهای بنیادی در شیراز» نشان شاخدار میدهد.
شاخدار
گفته یا آمار، به قدری نادرست و مضحک است که حتی مرغ پخته هم به خنده میافتد!
درباره نشانهای میرزاروش کار ما