ایرج حسابی
رئیس هیات امنای موسسه دکتر محمود حسابی
کاواساکی، پدر موتور ژاپن، در نمایشگاه ژنو، پشت تریبون، اسم قشقایی را به خاطر اسب رستم، روی اتومبیل نیسان که ماشین سال شدهبود، گذاشت.
شاخدار
ویدیویی به دست فکتنامه رسیده که در آن ایرج حسابی، رئیس هیات امنای موسسه دکتر محمود حسابی و فرزند او میگوید:
هشت سال پیش در نمایشگاه بینالمللی ژنو، نیسان به عنوان بهترین اتومبیل جهان انتخاب شد؛ [از لحاظ] ایمنی، اکونومیبودن، در تصادف کشتهندادن، رنگ بدون خش داشتن، جادار بودن و …
در ژنو سوئیس، اون پیرمرد، کاواساکی، پدر موتور ژاپن رو آوردند پشت تریبون و گفتند که آن اتومبیل را نامگذاری کن.
گفت: من اسم این را میگذارم «ایل قشقایی» چون اسب رستم را از آنجا آوردهاند. فقط از ایرانیان اجازه میگیرم چون این اسم طولانی است فقط بگویم «قشقایی».
ببینید تکیهگاه برای انتخاب یک اسم، برای اینکه خودش را معرفی کند، رفته یک پیشینه ۱۰هزار ساله را آورده و از آن استفاده کرده که پشتیبان آن کاری باشد که میخواهد انجام دهد. مقایسه کنید با اسم ماشینهای ما: تیتی و پیتی و چیچی و کوئیک. کاملا اتصال ما با فرهنگمان را قطع میکنند، بعد انتظار دارند که ما بتوانیم برویم بازارهای جهانی را بگیریم و انتظار دارند ما بتوانیم جلوی گسیل وحشتناک مهاجرت را بگیریم. نمیشود. برای اینکه بچههای ما تکیهگاه ندارند. بچههای ما ایران را نمیشناسند.
خیر! «نیسان قشقایی» نخستینبار به عنوان یک خودرو مفهومی در نمایشگاه ژنو ۲۰۰۴ معرفی شد. اما مدتها پیش از آغاز نمایشگاه، رسانهها از نام آن باخبر بودند.
نمایشگاه بینالمللی خودرو ژنو (Salon international de l'auto یا آنطور که در منابع انگلیسی گفته میشود International Geneva Motor Show) روز چهارم مارس ۲۰۰۴ (۱۴ اسفند ۱۳۸۲) در ژنو سوئیس آغاز شد. دو روز پیش از این همان روز، یعنی ۲ مارس ۲۰۰۴، کمپانی نیسان در وبسایتش تصاویر مفهومی قشقایی را که قرار بود دو روز بعد در نمایشگاه ژنو رونمایی شود، عرضه کرد.
اما پیش از این نمایشگاه نیز در بسیاری اخبار و گزارشها از از نام قشقایی برای کراس اوور جدید نیسان استفاده شده است. به عنوان نمونه مجله Car and Driver، مجله Motor Trend، شبکه تلویزیونی خودرو The Auto Channel و وبسایت The Car Connection که از منابع معتبر در زمینه خودرو به شمار میآیند، چند هفته پیش از برگزاری نمایشگاه به حضور «نیسان قشقایی» در نمایشگاه ژنو اشاره کردهاند.
نمایشگاه بینالمللی اتومبیل ژنو یکی از چهار نمایشگاه مهم خودرو در جهان (در کنار توکیو، پاریس و دیترویت) است. نمایشگاه ژنو از سال ۱۹۰۵ در ماه مارس برگزار میشود و البته در چندین سال هم به دلایل مختلف از جمله همهگیری کرونا در سالهای اخیر برگزار نشدهاست. بسیاری از خودروسازان جهان تلاش میکنند که نخستین نمایش عمومی محصولشان در یکی از این نمایشگاهها اتفاق بیفتد.
کمپانی ژاپنی نیسان، تاکنون چهار بار خودرو قشقایی را در این نمایشگاه عرضه کردهاست. نخستینبار مدل مفهومی قشقایی در ژنو ۲۰۰۴ عرضه شد. فیسلیفت دوم قشقایی هم در سال ۲۰۱۰ در ژنو به دید عموم گذاشته شد. همچنین یک مدل پرمیوم از نسل دوم قشقایی در ژنو ۲۰۱۶ به نمایش در آمدهاست. فیسلیفت اخیر قشقایی هم در ۸۷امین دوره نمایشگاه ژنو در سال ۲۰۱۷ عرضه شد.
اما در حقیقت آن مدل تجاری (نه مفهومی) قشقایی که از سال ۲۰۰۷ به بازار عرضه شد و ویژگیهای خوبی داشت که تبدیل به یکی از موفقیتهای تاریخ نیسان شد، اولین بار در نمایشگاه پاریس ۲۰۰۶ به نمایش عموم درآمد.
قشقایی نخستین محصول نیسان است که در دفتر طراحی اروپایی این شرکت در لندن خلق شدهاست. این خودرو کاملا اروپایی است و مهندسی آن هم در مرکز فنی اروپایی نیسان در شهر کرنفیلد در منطقه بدفوردشایر بریتانیا انجام شدهاست. قشقایی در کارخانجات خودروسازی بریتانیایی نیسان (NMUK) در ساندرلند نزدیکی نیوکاسل در بریتانیا تولید میشود.
کراساوور مشهور نیسان، هم مزایای یک SUV را دارد هم قابلیتهای یک هاچبک را و با هدف فروش ۱۰۰هزار نسخه در سال از ۲۰۰۷ تاکنون در مدلهای مختلفی عرضه شدهاست. قشقایی در ایران با موتور ۴ سیلندر ۱۶ سوپاپه ۲ لیتری با ۱۴۰ اسب قدرت (در دور موتور ۶۰۰۰) و گشتاور ۱۹۶ نیوتون متر (در دور موتور ۴۸۰۰) با ۱/۵ تن وزن و شتاب صفر تا ۱۰۰ حدود ۱۱ ثانبه عرضه شده و قیمت آن برای مدل ۲۰۱۲ فول در بهمن ۱۴۰۰، بین ۷۰۰ میلیون تا ۱ میلیارد است.
منابع مختلف در مورد علت انتخاب نام قشقایی چیزی بیشتر از آنچه موتور ترند در مقاله ۲ مارس ۲۰۰۴ (۲ روز پیش از رونمایی در ژنو) نوشته، نگفتهاند. وبسایت نیوز ویل در اینباره نوشته: «مردم قشقایی به خاطر رزمندگان دلیر و منسوجات زیبای خود شهرت دارند. نیسان این نام را به این دلیل انتخاب کرد که خودروساز معتقد بود رانندگان آن روح عشایری و ماجراجو خواهند داشت.» تقریبا همه منابع خودرویی دنیا به این مفهوم به نوعی اشاره کردهاند و اسمی از رستم و اسب آن نیاوردهاند.
با اینحال قشقایی در همهجای دنیا هم به این نام شناخته نمیشود. برای مثال در چین قرار بود ابتدا با نام CCUV (خودرو کراساور کامپکت شاسیبلند) عرضه شود. اما نسخه اولیه آن با همان نام قشقایی عرضه شد و نسخه دوم آن با نام xiaoke عرضه شد. در استرالیا نیسان این محصول قشقایی خود را با نام دوالیس (Dualis) عرضه کرد. زیرا قشقایی در لهجه استرالیایی شبیه واژه Cash Cow تلفظ میشود. در متون حوزه کسبوکار Cash Cow یا «گاو شیرده» (در ماتریس بوستون) به محصول تجاری گفته میشود که پس از طی فرایندهای مهم در بازار به مراحل پایانی بلوغش رسیده و منبع اصلی درآمد یک شرکت است اما دیگر خلاقیتی در آن دیده نمیشود. در ایالات متحده آمریکا هم قشقایی با نام روگ اسپورت (Rogue Sport) فروخته میشود.
از سال ۱۹۶۴ در حاشیه نمایشگاه ژنو مراسم اهدای نشان «ماشین سال اروپا» برگزار میشود. برنامه ماشین سال را بیش از ۶۰ روزنامهنگار عضو تحریریه ۹ مجله خودرویی اداره میکنند و جز هیات ژوری آن هستند. مشهورترین خودرو برنده این عنوان در ایران، پژو ۴۰۵ است که در ۱۹۸۸ این عنوان را از آن خود کرد. ملاک این انتخاب تنها رای خبرگان صنعت خودرو است و برخلاف آنچه ایرج حسابی میگوید، معیارهای دقیقی برای سنجش و ارزیابی (پرفورمنس) وجود ندارد که بر آن اساس خودروها را ردهبندی کنند و صرفا نظر و رای افراد متخصص در این زمینه موثر است.
نیسان قشقایی دو بار به مرحله نهایی این رایگیری رسید. نخستین بار سال ۲۰۰۸ بود. در این سال ۳ ماشین اول، به ترتیب فیات ۵۰۰، مزدا ۲ و فورد موندئو شدند. بار دوم قشقایی در سال ۲۰۱۵ توانست وارد فهرست نامزدان نهایی شود. این بار نیز فولکسواگن پاسات، سیتروئن C4 و مرسدس کلاس C، عناوین اول تا سوم بهترین ماشین سال را به انتخاب داوران، از آن خود کردند. نیسان تنها در ۱۹۹۳ (مدل میکرا) و ۲۰۱۱ (مدل لیف) برنده این عنوان شدهاست.
جایزه دیگری با عنوان «ماشین سال» (COTY) توسط مجله Motor Trend با تمرکز بر بازار داخلی ایالات متحده آمریکا اهدا میشود که ربطی به نمایشگاه ژنو ندارد. قشقایی نیز نتوانستهاست تاکنون این جایزه را از آن خود کند. نیسان تنها یکبار برای GT-R در سال ۲۰۰۹ برنده این عنوان شدهاست. هرچند مدلهای ماکسیما در سال ۱۹۹۵ و ۳۰۰ ZX در ۱۹۹۰ در بخش فرعی خودروهای سواری و اکسترا (Xterra، در ایران معروف به رونیز) در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ در بخش فرعی SUV برنده این عنوان شدهاند.
کسی که ایرج حسابی، به عنوان «پدر موتور ژاپن» معرفی میکند «شوزو کاواساکی» سیاستمدار و کارآفرین ژاپنی، بنیانگذار صنایع سنگین کاواساکی، در سال ۱۸۳۷ میلادی به دنیا آمده و در سال ۱۹۱۲ در ۷۵سالگی از دنیا رفتهاست. پس از او هیچ کاواساکی دیگری تا به امروز در این کمپانی نقش جدی نداشته است. صنایع کاواساکی نه تنها در ساخت موتور بلکه در ساخت تجهیزات بسیار مهم دیگری از کشتی اقیانوسپیما و حفار تونل زیرزمینی تا جت جنگنده و ماژول تحقیقاتی ایستگاه فضایی بینالمللی نقش داشتهاست. اما بخش موتور سیکلت آن شرکت سالها پس از فوت شوزو کاواساکی در سال ۱۹۵۳ تاسیس شدهاست. بنابراین عنوان پدر موتور ژاپن هم به او تعلق نمیگیرد. هیچ فرد مشهوری با نام خانوادگی کاواساکی به عنوان چهره درخشانی در تاریخ مهندسی موتور خودرو دیده نمیشود.
در دنیای خودروسازی، کمپانی هوندا به موتورهایش معروف است. اصولا هوندا را بهترین موتورساز خودرو دنیا میدانند هرچند این عنوان نسبی است و اصلا رسمی هم نیست و بیشتر یک عنوان ژورنالیستی است. اما سویشیرو هوندا، بنیانگذار هوندا موتورز هم در سال ۱۹۹۱ از دنیا رفتهاست. بنابراین بعید است ایرج حسابی در این مورد هم اشتباه لپی کردهباشد.
یکی از مهمترین مهندسان ژاپنی در تاریخ موتور خودرو کنیچی یاماموتو، خالق موتور روتاری کمپانی مزدا است. شاید عنوان پدر موتور ژاپن برازنده او باشد اما اصولا چنین عنوانی در هیچ منبعی دیده نمیشود.
لذا به نظر نمیرسد فردی با عنوان «پدر موتور ژاپن» روی سن اهدای جایزه خودرو سال آمده باشد. همچنین هیچ فرد مشهوری با نام خانوادگی کاواساکی به عنوان چهره درخشانی در تاریخ مهندسی موتور خودرو دیده نمیشود.
مطابق شاهنامه زمانی که رستم میخواهد اسبی را انتخاب کند، زال دستور میدهد هرچه گله اسب در زابلستان و کابلستان بود از برابر رستم بگذرانند تا او اسبی به دلخواه انتخاب کند:
گله هرچه بودش به زابلستان / بیاورد لختی به کابلستان
و رخش اینگونه انتخاب میشود.
فردوسی، شاهنامه را در اواخر قرن چهارم هجری شمسی (احتمالا سال ۳۸۸ ه.ش) به اتمام رساندهاست. منابع اصلی او مجموعه تاریخی باقیمانده از حدود ۵۰۰ سال قبلاز او و در زمان ساسانیان (حدود ۱۵۰۰ سال پیش) بهنام خوَداینامگ (به معنی کتاب شاهان) بودهاست. برخی از محققان پذیرفتهاند که خداینامه ابتدا در روزگار خسرو انوشیروان تدوین و سپس در زمان یزدگرد سوم تکمیل شد.
ایل قشقایی در زاگرس جنوبی ساکن است. این قوم عموما در استانهای فارس و کهکیلویه به ییلاق و قشلاق میپرداختند، سرزمینهایی که بسیار از زابل و کابل دور هستند. مهمترین منبع برای تاریخ قشقایی کتاب «فارسنامه ناصری» تالیف میرزا حسن فسایی است. در منابع دیگری مانند «ناسخ التواریخ»، «تاریخ مسعودی»، «حقایق الاخبار» و «حبیب السیر» هم نامهایی شبیه ایل قشقایی ذکر شدهاست. براین اساس قشقاییها عموما بر این باورند که اجدادشان به عنوان قراولان لشکر هلاکوخان و تیمور از ترکستان به ایران آمدهاند. این ورود حداقل ۲۰۰ سال بعد از نگارش شاهنامه اتفاق افتادهاست. یعنی قشقاییها حدود ۸۰۰ سال است که در این نواحی ساکن هستند درحالی که ریشه منابعی که در نگارش شاهنامه ذکر شده به ۷۰۰ سال قبل از حمله تیمور برمیگردد.
سناتور ناصر قشقایی، آخرین رئیس ایل قشقایی، در مجموعه تاریخ شفاهی هاروارد (ابتدای نوار یکم)، همه ادعاهای قبلی در مورد تاریخ قشقایی را ناکامل میداند و در مورد خاستگاه این قوم، با ذکر منابعی از مشیرالدوله پیرنیا، طایفه قشقایی را به یکی از دختران اوزون حسن (۱۴۲۳ تا ۱۴۷۸ میلادی)، حاکم آققویونلو و پدربزرگ مادری شاه اسماعیل صفوی منسوب میداند. بنا به روایت ناصرخان، تاریخ قشقایی به حداکثر ۵۰۰ سال میرسد.
بنابراین این نکته که اسب رستم، رخش، از ایل قشقایی بودهاست، محلی از اعراب ندارد. ضمن اینکه اصلا در هیچ منبعی ذکر نشده که کمپانی نیسان، اسم قشقایی را بهخاطر اسب «رستم» انتخاب کردهاست.
ایرج حسابی در ادامه ویدیو، یک داستان دیگر هم نقل میکند:
در نیویورک بودم… در فستیوال عطرهای جهانی، عطر ژیوانشی از فرانسه بهعنوان بهترین عطر جهان انتخاب شد. اون خانم مسن رو آوردند پشت تریبون، مادر عطرهای جهان، که شما این را نامگذاری کن.
گفت: به من گفتهاند اسم این را بگذار ژوزفین. طبیعی است یک شناسه و برند است، اسم همسر ناپلئون است. اما من اسم این را میگذارم «سایرس» (Cyrus - سیروس، کوروش) چون او اولین کسی است که در جهان راجعبه حقوق بشر صحبت کردهاست.
چطور میشود که آن فرانسوی یاد این موضوع اصل کاری در جهان امروز است، اما ما اسم یک چالهمان هم کوروش نیست.
اینجا هم دقیقا روایت قبلی قدم به قدم تکرار میشود، انگار با یک تمپلیت روایت مواجه هستیم:
اما اینبار برخلاف نیسان قشقایی، ژیوانشی ادکلنی با نام سایروس (Cyrus) ندارد. ژیوانشی ادکلنی با نام xeryus دارد که هم املا و تلفظ آن متفاوت است و به نظر نمیرسد ربطی به کوروش یا سایروس داشته باشد. یک ادکلن دیگر به نام Cyrus وجود دارد که محصول شرکتی بهنام Yves de Sistelle است که در هیچ کدام از فروشگاههای مشهور لوازم آرایشی مانند Sephora یا Ulta چیزی از آن یافت نمیشود.
ایرج حسابی، فرزند محمود حسابی، در ویدئویی داستانی درباره نامگذاری خودروی نیسان قشقایی تعریف میکند که یک داستان تخیلی است.
او میگوید: «در نمایشگاه بینالمللی ژنو، نیسان به عنوان بهترین اتومبیل جهان انتخاب شد؛ [از لحاظ] ایمنی، اکونومیبودن، در تصادف کشتهندادن، رنگ بدون خش داشتن، جادار بودن و … اون پیرمرد، کاواساکی، پدر موتور ژاپن رو آوردند پشت تریبون و گفتند که آن اتومبیل را نامگذاری کن. گفت: من اسم این را میگذارم «ایل قشقایی» چون اسب رستم را از آنجا آوردهاند.»
بنابراین فکتنامه به این روایت ایرج حسابی، نشان «شاخدار» میدهد.
شاخدار
گفته یا آمار، به قدری نادرست و مضحک است که حتی مرغ پخته هم به خنده میافتد!
درباره نشانهای میرزاروش کار ما