علی خامنهای
رهبر جمهوری اسلامی ایران
در ایران روسای جمهوری با سلایق مختلف سر کار آمدهاند که این نشاندهنده سلامت انتخابات است.
نادرست
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران روز ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ و دو روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفته است:
«در طول این دهها سال، در انتخاباتهای ریاست جمهوری، رؤسای جمهوری آمدهاند سر کار که مذاقهای کاملاً متفاوتی با هم داشتند، سلایق سیاسی متفاوتی داشتند؛ خب این نشاندهندهی این است که انتخابات، سالم انجام گرفته؛ یعنی این جور نبوده است که انتخابات تابع یک فکر سیاسی خاص یا یک مذاق سیاسی خاصّی باشد؛ نه، طبق قانون انجام گرفته؛ گاهی رئیس جمهوری با یک مذاق سیاسی سر کار آمده، گاهی رئیسجمهوری با مذاق سیاسی کاملاً متفاوت با او سر کار آمده. بنابراین انتخاباتها انتخاباتهای سالمی است.»
گفته آقای خامنهای دو بخش دارد، در بخش اول او مدعی وجود سلایق متفاوت در میان روسای جمهور پیشین است و در بخش دوم این اختلاف سلایق را نشانهای از سلامت انتخابات عنوان میکند.
اولا، تشخیص تنوع سلایق نسبی است، یعنی ممکن است چیزی که از نگاه بسیاری یک پدیده همگن و یکدست به نظر بیاید از دید رهبر جمهوری اسلامی مصداق تنوع سلیقه باشد. ممکن است آقای خامنهای حتی ترکیب شورای نگهبان را هم ترکیب سلایق متفاوت و متنوع بداند، اما باید دید با توجه به سازوکار انتخابات ریاست جمهوری در ایران آیا سلیقههای متنوع شانس ریاست جمهوری دارند؟
از زمان آغاز رهبری علی خامنهای در سال ۶۸ تا امروز ۸ انتخابات ریاست جمهوری در کشور برگزار شده که در مجموع منجر به انتخاب ۴ رئیس جمهور شده است. در این مدت اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، محمود احمدی نژاد و حسن روحانی هر کدام در دو دوره ۴ ساله توانستهاند بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزنند. مواضع سیاسی این چهار نفر در طول زمان تغییرات نسبی داشته، اما اشتراکات زیادی هم در خاستگاه سیاسی هر چهار نفر وجود دارد.
اما در همین مدت گروههای زیادی، حتی به رغم برخورداری از پایگاه اجتماعی نسبتا بزرگ از انتخابات حذف شدهاند.
۶ مرداد ۱۳۶۸: در پنجمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که همزمان با آغاز رهبری علی خامنهای بود شورای نگهبان از میان ۷۹ کاندیدای موجود تنها صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس و عباس شیبانی سیاستمدار گمنام آن سالها را تایید کرد تا در یک انتخابات یک طرفه هاشمی با کسب ۹۶٪ آرا به مقام ریاست جمهوری برسد. نرخ رد صلاحیت در این دوره از انتخابات ۹۷/۵ درصد بود.
۲۱ خرداد ۱۳۷۲: ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با تایید صلاحیت ۴ نفر از میان ۱۲۸ کاندیدای انتخاباتی برگزار شد. نرخ رد صلاحیت در این دوره ۹۶/۹ درصد بود.
عبدالله جاسبی (رئیس دانشگاه آزاد که به درخواست هاشمی برای این کاندیدا شد که صحنه «بیرقیب» به نظر نرسد)؛ رجبعلی طاهری (نماینده مردم کازرون در دوره اول مجلس شورای اسلامی) و احمد توکلی وزیر اسبق کار در دولت اول میرحسین موسوی، رقبای هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور وقت بودند. در این دور، تفاوت فاحشی میان دیدگاههای طاهری و جاسبی با سیاستهای هاشمی وجود نداشت و احمد توکلی را میتوان تنها رقیب او محسوب کرد.
۲ خرداد ۱۳۷۶: این دور از انتخابات از میان ۲۳۸ کاندیدای موجود تنها صلاحیت ۴ نفر تایید شد و سرانجام محمد خاتمی گوی رقابت را از علی اکبر ناطق نوری، محمد ریشهری و رضا زوارهای ربود و وارد ساختمان ریاست جمهوری شد. در این دوره هر سه نامزد مقابل خاتمی، وابسته به جریانهای نزدیک به قدرت بودند. نرخ رد صلاحیت در این دوره انتخابات ۹۸/۳درصد بود.
۱۸ خرداد ۱۳۸۰: هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با رد صلاحیت ۸۰۴ نفر از ۸۱۴ کاندیدای انتخاباتی (۹۸/۸ درصد رد صلاحیت) همراه بود. در این انتخابات احمد توکلی، عبدالله جاسبی، محمود کاشانی، حسن غفوری فرد، منصور رضوی، علی فلاحیان، علی شمخانی و شهابالدین صدر و مصطفی هاشمی طبا با محمد خاتمی به رقابت پرداختند. در این دور از انتخابات تمامی کاندیداها یا به نوعی وابسته به دولت اصلاحات بودند یا بخشهایی از حاکمیت را نمایندگی میکردند و فرصتی برای افکار متفاوت وجود نداشت.
۴ تیر ۱۳۸۴: از ۱۰۱۴ نفری که برای انتخابات ریاست جمهوری نهم ثبت نام کرده بودند در ابتدا تنها صلاحیت این ۶ نفر (علی اکبر هاشمی رفسنجانی، محمود احمدینژاد، محمدباقر قالیباف، محسن رضایی، علی لاریجانی و مهدی کروبی) تایید شده بود ولی پس از حکم حکومتی رهبر جمهوری اسلامی صلاحیت ۲ تن دیگر (مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده) نیز تایید شد. نرخ رد صلاحیت در این دوره ۹۹/۲ درصد بود.
تمامی افراد حاضر در این انتخابات در نهایت وابسته به یکی از طیفهای قدرت در کشور بودند و خارج از دوگانه اصلاح طلب و اصولگرا جریانهای سیاسی دیگر امکانی برای ظهور و بروز نداشتهاند. در این دور از انتخابات اتهامات جدیای از سوی مهدی کروبی مبنی بر تقلب گسترده به نفع محمود احمدی نژاد در دور اول رای گیری مطرح شد، او مجتبی خامنهای فرزند رهبر جمهوری اسلامی را به عنوان یکی از آمران این تقلب معرفی کرد اما در نهایت احمدی نژاد بدون بازشماری آرا و تنها با تفاوت حدود ۶۷۰ هزار رای به همراه هاشمی به دور دوم رفت و در نهایت به سمت ریاست دولت انتخاب شد.
۲۲ خرداد ۱۳۸۸: انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری با رد صلاحیت ۴۷۱ داوطلب و تنها تایید ۴ نفر (محمود احمدی نژاد، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محسن رضایی) آغاز شد. نرخ رد صلاحیت در این دوره ۹۹/۲ درصد بود.
ساعاتی پس از پایان انتخابات اعلام شد احمدینژاد را با کسب ۶۳ درصد آرا برنده انتخابات شده است. موسوی و کروبی هیچگاه نتایج انتخابات را نپذیرفتند و به این روند اعتراض کردند. گروهی از مردم معترض با شعار «رای من کو» به خیابانها آمدند و جنبش موسوم به جنبش سبز را در اعتراض به تغییر آرا خلق کردند. این انتخابات را میتوان پرحاشیه ترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی دانست که به کشته شدن معترضان و صدور حکم زندان برای فعالین سیاسی و مدنی منجر شد.
۲۴ خرداد ۱۳۹۲: در این دور از میان ۶۸۶ کاندیدای موجود تنها صلاحیت ۸ کاندیدا تایید شد. ۹۸/۸ درصد نامزدها در این دوره رد صلاحیت شدند. علیاکبر هاشمی رفسنجانی سرشناسترین چهرهای بود که در این انتخابات رد صلاحیت شد. حیدر مصلحی وزیر اطلاعات وقت مدعی شد که او با ارائه تحلیلی به شورای نگهبان مضرات و مزایای رد و یا تایید صلاحیت هاشمی را ارائه داده و شورا بر اساس نظر او تصمیم به حذف هاشمی از رقابتهای انتخاباتی گرفته است. ادعایی که با گفتههای هاشمی در همان سال همخوانی دارد و حاکی از مهندسی انتخابات در میان کاندیداهای وابسته به نظام است. در این دور رقابت بین حسن روحانی، محمد باقر قالیباف، سعید جلیلی، علیاکبر ولایتی، محسن رضایی، محمد غرضی، غلامعلی حداد عادل و محمد رضا عارف بود که البته در نهایت با انصراف عارف و حدادعادل از رقابتها، حسن روحانی توانست رئیس جمهور شود. سوابق تمامی کاندیداهای این دوره نیز نشان میدهد که همگی در سالهای گذشته به سختترین لایه های قدرت در کشور نزدیک بودهاند.
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶: دوره دوازدهم با رد صلاحیت ۱۶۳۰ نفر و تایید تنها ۶ نفر همراه بود. در این انتخابات حتی صلاحیت محمود احمدینژاد که زمانی به گفته خودِ علی خامنهای نظر و سلیقهاش به رهبر جمهوری اسلامی نزدیکتر از هاشمی بود تایید نشد. در نهایت با انصراف محمدباقر قالیباف و اسحاق جهانگیری، انتخابات با آقایان مصطفی هاشمیطبا و مصطفی میرسلیم، حسن روحانی و ابراهیم رئیسی برگزار و منجر به ادامه ریاست جمهوری حسن روحانی شد.
نتیجه این که در ۸ دوره گذشته سلامت انتخابات حداقل در دورههای نهم و دهم با تردیدهای جدی مواجه بوده است و افراد مختلفی از بیت رهبر ایران تا فرماندهان سپاه و بسیج و اعضای شورای نگهبان به تقلب و تخلف در انتخابات متهم شدهاند. بدین ترتیب ادعا سلامت انتخابات در دورههای پیشین مردود است.
چنانکه گفته شد تشخیص تنوع سلیقه یک امر نسبی است و بستگی به نگاه و تعریف شخصی افراد از تنوع و سلیقه دارد. اما میتوان با استناد به آمار گفت که در هشت دوره پیشین انتخابات ریاست جمهوری بین ۹۷ تا بیش از ۹۹ درصد نامزدهای انتخاباتی رد صلاحیت شدهاند. همه این افراد رد صلاحیت شده لزوما چهرههای ناشناخته و گمنام نبودهاند، بعضا پایگاه اجتماعی داشتهاند. دایره رد صلاحیت حتی حلقه مسئولان عالیرتبه جمهوری اسلامی، از وزیر و نماینده مجلس گرفته تا سران قوا در برگرفته است.
علی لاریجانی ۱۳ سال رئیس مجلس بود. اکبر هاشمی رفسنجانی و محمود احمدینژاد هر کدام ۸ سال رئیسجمهور بودند و در زمان رد صلاحیت مسئولیتهای مهمی در اختیار داشتند، اما این افراد هم به دلایلی رد شدهاند. اگرچه دلیل رسمی رد صلاحیت این افراد به طور رسمی اعلام نشده، اما این شائبه وجود دارد که تفاوت سلیقه و ذائقه آنها با رهبر جمهوری اسلامی دلیل اصلی رد صلاحیتشان بوده است.
به عبارتی در ۳۲ سال گذشته هیچگاه کاندیداهای موجود نتوانستهاند تفاوت سلایق سیاسی و اجتماعی موجود در جامعه را نمایندگی کنند و همواره گروههای مختلف ملی، مذهبی، جنسیتی و قومیتی از حضور مستقیم در رقابتها و داشتن کاندیدای خود محروم بودهاند.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی خود از واژه «سلامت» استفاده کرده است، در حالی که دست کم در دو دوره انتخابات ریاستجمهوری دوران رهبری خامنهای، شبهه «عدم سلامت» به شکل گسترده و از سوی احزاب و جریانهای رسمی در جمهوری اسلامی مطرح شده است. تاکنون هیچ تحقیق جامع و مستقلی درباره انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ انجام نشده.
بنابراین صرف نظر از آزاد بودن یا نبودن، سلامت انتخابات در جمهوری اسلامی زیر سوال است.
اگر منظور آقای خامنهای از واژه «سلامت»، آزادی انتخابات باشد، باز هم با توجه به عدم حضور سلیقههای سیاسی و رد صلاحیت گسترده افراد، حتی مسئولان عالیرتبه جمهوری اسلامی، ادعای آزاد بودن انتخابات، خلاف واقعیت است.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران مدعی است: «در ایران روسای جمهور با سلایق مختلف سر کار آمدهاند که این نشاندهنده سلامت انتخابات است.»
اولا، تشخیص تنوع سلیقه یک امر نسبی است. ممکن است در نظر آقای خامنهای حتی ترکیب شورای نگهبان هم مصداق «تنوع سلیقه» باشد.
دوم، طبق آمار و ارقام در دورههای انتخابات ریاست جمهوری که زمان علی خامنهای برگزار شده بین ۹۷ تا بیش از ۹۹ درصد افراد رد صلاحیت شدهاند. همه افراد رد صلاحیت شده افراد ناشناخته و چهرههای گمنام نبودهاند، بلکه نمایندگان گروهها و جریانهای سیاسی نیز به دلیل رد صلاحیت شورای نگهبان، فرصت ریاست جمهوری را از دست دادهاند. رد صلاحیتها حتی محدود به اپوزیسیون و گروههای منتقد هم نبوده و نیست. چنانکه تا الان بسیاری از افراد با سابقه نمایندگی مجلس، وزارت، معاونت رئیسجمهور، ریاست مجلس و حتی خود ریاست جمهوری رد صلاحیت شدهاند.
در چنین شرایطی صحبت از تنوع سلیقه و آزادی و سلامت انتخابات، خلاف واقعیت و «نادرست» است.