بیژن زنگنه
وزیر نفت
آمریکا [به دلیل وضع تحریمها] مسئول کشته شدن روزانه ۴۰۰ نفر در ایران در اثر کرونا است.
نادرست
«بیژن زنگنه» وزیر نفت ایران مدعی است: «آمریکا مسئول کشته شدن روزانه ۴۰۰ نفر در ایران در اثر کرونا است».
او روز پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۹ در حاشیه بیست و دومین نشست سالانه وزیران مجمع کشورهای صادرکننده گاز (جیئیسیاف) که به صورت وبینار برگزار شد، گفت:
«تحریمهای آمریکا علیه ایران و محروم کردن ایران از درآمدهای هیدروکربوری [نفت و گاز] سبب شد ایران در مقابله با کرونا با مشکل روبهرو شود. از همین رو معتقدم دولت آمریکا مسئول کشته شدن روزانه ۴۰۰ نفر از مردم ایران بهدلیل همهگیری ویروس کرونا است.»
با توجه به تاکید آقای زنگنه روی کاهش درآمدهای نفتی میتوان اینطور برداشت کرد که به گفته آقای زنگنه آثار اقتصادی تحریمها و به طور مشخص کاهش درآمدهای نفتی باعث افزایش آمار کشتهشدگان کرونا در ایران شده است.
آیا تحریمها و کاهش درآمدهای نفتی دولت و تشدید بحران اقتصادی در ایران عامل اصلی مرگ و میر کرونا در ایران است؟ اگر بحران اقتصادی در تشدید کرونا موثر است، آیا میتوان سهم تحریمهای آمریکا را در افزایش آمار قربانیان کرونا محاسبه کرد و بار مسئولیت آن را به گردن ایالات متحده انداخت؟
جدول و نقشه زیر دادههای کلی مربوط به کووید ۱۹ را تا تاریخ ۲۲ نوامبر ۲۰۲۰ (دوم آذر ۱۳۹۹) در کشورهای جهان نشان میدهد. این آمار در سایت Worldometer با استفاده از دادههای رسمی مورد تایید سازمان بهداشت جهانی به روز شده است. مبنای این دادههای آمارهای رسمی است که توسط دولتها اعلام میشود.
طبق آمار رسمی ایران از نظر تعداد کل مبتلایان در رتبه پانزدهم (۱۵) قرار دارد. از نظر تعداد کل مرگ و میر ثبت شده بر اثر کرونا در رتبه ایران هشتم (۸) است و از نظر تعداد تست در رتبه نوزدهم (۱۹) قرار دارد.
اما اگر جمعیت را در نظر بگیریم، ایران از نظر آمار ابتلای کلی در هر یک میلیون نفر در جایگاه هشتاد و ششم (۸۶)، از نظر میزان مرگ و میر در هر یک میلیون نفر در رتبه بیست و ششم (۲۶) و از نظر سرانه تست در رتبه صد و بیست و دوم (۱۲۲) قرار دارد.
طبق آمار رسمی ایران تا روز دوم آذر با رکورد ۴۴۸۰۲ مورد مرگ و میر ثبت شده در رتبه هشتم قرار دارد. در ردهبندی کشورهای آمریکا، برزیل، هندوستان، کزیک، انگلستان، ایتالیا، فرانسه، از ایران جلوترند و اسپانیا و آرژانتین بعد از ایران در رتبهها نهم و دهم قرار دارند.
اما اگر جمعیت را هم در محاسبات در نظر بگیریم و آمار مرگ و میر به ازای هر یک میلیون نفر را محاسبه کنیم ایران در جایگاه بیست و ششم (۲۶) قرار میگیرد. ده کشور اول دارای بیشترین میزان مرگ و میر به نسبت جمعیت کشورها بلژیک، سانمارینو، پرو، آندورا، اسپانیا، ایتالیا ، آرژانتین، انگلستان، برزیل و آمریکا هستند.
از نظر آمار کلی کشورهای آمریکا، هندوستان، برزیل، فرانسه، روسیه، اسپانیا، انگلستان، ایتالیا، کلمبیا و مکزیک بیشترین آمار ابتلا را به ثبت رساندهاند.
اما اگر آمار را به نسبت جمعیت در نظر بگیریم ده کشور اول در ردهبندی عمدتا کشورهای کمجمعیت هستند. آندورا، بحرین، مونتهنگرو، لوکزامبورگ، قطر، بلژیک، پلینزی، جمهوری چک، آروبا و ارمنستان.
خیر؛ در میان هفت کشوری که در لیست تحریمهای آمریکا قرار دارند بالاترین ابتلا به کرونا را روسیه و بالاترین مرگ و میر ناشی از کرونا را ایران داراست. مابقی کشورهای تحریم شده (ونزوئلا، سودان، کوبا و سوریه) در جدول ابتلا و مرگ و میر ناشی از کرونا در ردیفهای انتهایی قرار دارند.
بنابراین نگاهی به جدول آماری کشورهایی که بیشترین ابتلا و بیشترین مرگ و میر ناشی از ابتلا به کوید ۱۹ را ثبت کردهاند و همچنین مقایسه آمار ابتلا و مرگ و میر ناشی از کرونا در ایران با سایر کشورهای تحریم شده از جمله روسیه، ونزوئلا، کوبا، کره شمالی، سوریه و سودان، نقش تحریمها در بالا بودن آمار ابتلا و مرگ و میر ناشی از کرونا معنادار نیست. در میان کشورهای تحریم شده تنها ایران، در وضعیت بحرانی به لحاظ ابتلا به ویروس کرونا وجود دارد که میتواند حامل این پیام باشد که سایر پارامترهای موثر بر افزایش ابتلا در ایران پررنگ است.
خیر. اگر بخواهیم با استناد به دادههای آماری نتیجهگیری کنیم، باید بگوییم که شواهد محکمی وجود ندارد که نشان دهد میان تحریمهای آمریکا و کرونا ارتباط مستقیمی وجود دارد.
دادههای آماری نشان میدهد که خود آمریکا بالاترین رکورد ابتلا و مرگ و میر را دارد. همین طور فهرستی از کشورهای پیشرفته در ردیفهای بالایی جدول وجود دارد که نشان میدهد ارتباط مستقیمی میان قدرت اقتصادی کشورها و آمار ابتلای رسمی وجود ندارد.
البته باید گفت دقت آمارها و همین طور وضعیت کلی پایش و تشخیص کرونا در کشورهای پیشرفته بیشتر از کشورهای در حال توسعه یا کمتر توسعهیافته است.
به طور مثال سرانه آزمایش تشخیص در آمریکا ۸ برابر ایران است. در آمریکا از ۱۴ آزمایش تشخیص نتیجه یکی مثبت بوده است، اما در ایران از هر ۷ تست نتیجه یکی مثبت بوده است. این میتواند این گمان را تقویت کند که اگر نظام پایش و تشخیص کووید ۱۹ در ایران به اندازه آمریکا بود احتمالا آمارهای رسمی ابتلا و مرگ و میر هم بیش از آن چیزی بود که در حال حاضر است.
البته باید گفت پراکندگی دادههای آماری کرونا آنقدر زیاد است که سخت میتوان ارتباط قطعی و معنیداری میان دادههای تشخیص و سایر شاخصها پیدا کرد.
جواب این سوال با استفاده از دادهها ممکن نیست. اما میتوان گفت بحران اقتصادی و همین طور محدودیت ارتباط ایران با کشورهای جهان، احتمالا در تشدید کرونا در ایران بیتاثیر نبوده است.
تحریمها باعث کاهش درآمد دولت شده و کار دولت برای تامین هزینه اجرای قرنطینه عمومی با مشکل مواجه شده است. یا تحریمها کار نقل و انتقال پول یا خرید دارو و تجهیزات پزشکی را با مشکل مواجه کرده است. اگرچه گزارشهایی در این باره منتشر شده، اما فکت قطعی در حال حاضر وجود ندارد که نشان دهد تحریمها تا چه اندازه در فرایند تامین واردات دارو تجهیزات پزشکی- به طور مشخص برای کنترل بحران کرونا در ایران- اختلال ایجاد کرده است.
اما صرف نظر از تحریمهای آمریکا ایران مشکلات دیگری هم برای مراوده مالی و تجاری دارد.
به طور مشخص ایران به دلیل خودداری مجمع تشخیص مصلحت نظام از تصویب لوایح مصوب مجلس در حال حاضر جزو فهرست سیاه FATF قرار دارد. موسسات مالی در سراسر دنیا این هشدار را دریافت کردهاند که نه تنها نمیتوانند شعبهای در ایران داشته باشند بلکه هیچ حساب بانکی برای ایران نمیتوانند داشته باشند و هرگونه مبادلهای را باید با دقت بالا ردگیری و گزارش کنند. یعنی اینکه موسسات مالی برای هر مبادلهای باید هزینه حسابرسی بیرونی را پرداخت و زمانی را صرف ردگیری مبدا و مقصد پول و گزارش آن به FATF کند. الزامی که آنها را به این سمت هدایت میکند تا قید همکاری اقتصادی با ایران را بزنند.
پاسخ قطعی برای این سوال وجود ندارد. اما تحلیل غالب این است که مهمترین عوامل در تشدید بحران کرونا رعایت بهداشت فردی، امکانات نظام درمانی و نحوه مداخله حکومت و مدیریت بحران است.
۱- رعایت بهداشت فردی: مرکز پیشگیری و کنترل بیماریهای واگیردار آمریکا، مهمترین عامل شکست کرونا را رعایت بهداشت فردی میداند. نتایج تحقیقات این سازمان نشان میدهد که ماسک زدن، رعایت فاصله اجتماعی، شستن و ضد عفونی کردن دستها مهمترین عامل در پیشگیری از شیوع ویروس کرونا است. در گزارش این مرکز آمده: «اتخاذ سیاستهای جهانی ماسک زدن میتواند به جلوگیری از تعطیل کردن کشورها در آینده کمک کند، به خصوص اگر ماسک زدن با سایر اقدامات غیر دارویی مانند فاصله اجتماعی، بهداشت دست و تهویه مناسب اماکن عمومی همراه باشد.» در واقع این سازمان مدعی است که اگر افراد جامعه بهداشت فردی را رعایت کنند حتی دولتها مجبور به اتخاذ سیاست تعطیل کردن کشور و اعمال محدودیت رفت و آمد نیستند.
۲- آمادگی و امکانات نظام درمانی: مهیا بودن زیرساختهای درمانی و بهداشتی و وجود امکانات لازم درمانی، در کاهش مرگ و میرهای ناشی از ابتلا به کرونا بسیار مهم ارزیابی شده است. وجود تختهای بیمارستانی کافی، امکان تست افراد جامعه، دسترسی به امکانات درمانی کافی شامل رادیولوژی و تختهای آی سی یو، ونتیلاتور و مراکز تحقیقات پزشکی مجهز، میتواند تعداد مرگ و میرها را کاهش دهد. کشور آلمان یک نمونه موفق از کاهش مرگ و میر ناشی از کرونا است. بررسی موارد ابتلا به کووید ۱۹ در آلمان نشان میدهد این کشور با ۷۷۲ هزار ۸۸۲ مورد ابتلا در جایگاه سیزدهم جهان به لحاظ میزان ابتلا قرار دارد حال آنکه همین کشور با ۱۲ هزار ۲۸۱ مورد فوتی در رتبه نوزدهم جهان قرار دارد. یعنی با جمعیتی برابر با کشور ایران، کمی بیش از ایران ابتلای به کرونا را گزارش کرده حال آنکه در مرگ و میر، آماری حدود یک چهارم آمار رسمی ایران را ثبت کرده است. بنابراین آمادگی و امکانات نظام درمانی شاید نتواند به خودی خود در پیشگیری از شیوع ویروس موثر باشد ولی قطعا در جلوگیری از افزایش مرگ و میر موثر است هرچند داشتن توانایی اعمال تست بالا نیز نشان داده که میتواند در کنترل ویروس و هوشیار کردن مردم موثر باشد.
۳- مداخله حکومت: اعتبار و مشروعیت نهاد دولت و سیاستهای اتخاذ شده توسط دولتها در پیشگیری از ابتلا به کرونا موثر بوده است. کشورها در مواجهه با ویروس کرونا یا به سیاست ایمنی گلهای روی آورده و یا با تعطیل و قرنطینه کردن کشور، کوشیدهاند از ابتلای به کرونا جلوگیری کنند. طبیعتا توان اقتصادی کشورها در اتخاذ سیاست مداخله موثر بوده است. برای کشوری مثل ایران اتخاذ سیاست قرنطینه با توجه به شرایط نابسامان اقتصادی و تحریمها امری دشوار و برای کشوری مثل آلمان با قدرت اقتصادی بالا، تعطیلی کشور و اعمال سیاستهای منع رفت و آمد ممکنتر بوده است. اعتبار و مشروعیت نهاد دولت، میزان اعتماد عمومی نسبت به دولت و آمارهای اعلامی، در تبعیت شهروندان از سیاستهای اتخاذ شده نیز تاثیرگذار بوده است.
به جز مورد آخری که میتوان آن را به نوعی به آثار اقتصادی تحریمها و ایجاد مشکل برای اجرای قرنطینه و تعطیلی عمومی گره زد، ارتباط دیگری میان تحریمها و همهگیری کرونا در ایران وجود ندارد.
این سوال، عکس ادعایی است که وزیر نفت ایران مطرح کرده است. پاسخ دادن به این سوال ممکن نیست، همانطور که محاسبه سهم مشکلات اقتصادی در تشدید بحران کرونا غیرممکن است.
باید توجه داشت متغیرهای زیادی در تشدید بحران کرونا وجود دارند. حتی اگر اقتصاد ایران بعد از تحریم دچار رکود نمیشد، باز هم تامین هزینههای قرنطینه و تعطیلی عمومی شهر و همین طور افزایش هزینههای درمانی برای اقتصاد ایران دشوار بود. ضمن آنکه تضمینی وجود ندارد که الگوی رفتار عمومی و سیاستهای دولت جمهوری اسلامی تفاوت چشمگیری با الان میداشت.
شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در کشورهای مختلف متفاوت است، ممکن است وضعیت در ایران شبیه سایر کشورهای منطقه از افغانستان و عراق و پاکستان گرفته تا کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه. هر کدام از این کشورها شرایط خاص خود را در همهگیری کرونا دارند.
ممکن است برخی بگویند ایران اگر گرفتار مشکلات اقتصادی و سیاسی بعد از تحریمها نمیشد میتوانست شرایطی شبیه ترکیه داشته باشد که وضعیت اقتصادی به مراتب پایدارتری نسبت به ایران دارد. این گفته را نه میتوان تایید و نه رد کرد، چرا که کسی نمیداند در عالم واقعی، وضعیت ایران بدون تحریمها در حال حاضر چگونه بود. اما اگر فرض کنیم چنین تصوری درست باشد، باز هم این مقایسه ادعای آقای زنگنه وزیر نفت ایران را اثبات نمیکند.
طبق آمار رسمی تا تاریخ دوم آذر در مجموع حدود ۴۴۷هزار مورد ابتلای رسمی و بیش از ۱۲ هزار مرگ و میر بر اثر کرونا در ترکیه ثبت شده است. با اینکه در مقام مقایسه وضعیت بحرانی ترکیه بهتر از ایران است، اما همچنان ترکیه یکی از کشورهایی است که سطح بحران به نسبت در آن بالا است.
بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران مدعی است: آمریکا به دلیل وضع تحریمها و مشکلات اقتصادی ناشی از کاهش درآمد دولت، مسئول کشته شدن روزانه ۴۰۰ نفر در ایران در اثر کرونا است.
این حرف در ظاهر قابل درستیسنجی نیست. دنیای «اگر ایران تحریم نمیشد...» یک جهان غیرواقعی است که کسی آن را تجربه نکرده است. کسی دقیقا نمیداند و نمیتواند بگوید که اگر تحریم نمیشد، وضعیت بحران سیاسی، اقتصادی و کرونا در ایران چگونه بود. آیا دولت میتوانست از پس تامین هزینههای مالی قرنطینه و تعطیلی عمومی برآید و برای مهار همهگیری کرونا مدیریت بهتری داشته باشد؟
دادهها و آمارهای رسمی کرونا در ایران و سایر کشورهای جهان نشان میدهد که شدت بحران ارتباط مستقیمی با شرایط اقتصادی ندارد. با اینکه ایران یکی از بحرانیترین کشورهای جهان در مواجهه با بیماری همهگیر کووید-۱۹ است، اما خود ایالات متحده و بسیاری دیگر از کشورهای پیشرفته جهان نیز شرایط بحرانی دارند.
ما ضمن بازخوانی و تحلیل دادهها ارتباط مستقیمی میان تحریمهای ایالات متحده آمریکا و همین طور وضعیت مالی کشورها با شدت بحران کرونا پیدا نکردیم. در میان کشورهای صدرنشین در آمار مرگ و میر کرونا به جز روسیه و ایران هیچ کشور دیگری وجود ندارد که از سوی آمریکا تحریم شده باشد.
رعایت بهداشت فردی، فاصلهگذاری اجتماعی و پرهیز از تشکیل اجتماعهای متراکم انسانی موثرترین عامل در پیشگیری از ابتلا به کووید۱۹ است.
ممکن است بحران اقتصادی ایران تامین هزینههای بحران کرونا و اجرای طرحهای قرنطینه و تعطیلی عمومی را مشکل کرده باشد، اما اولا مشکلات اقتصادی ایران محدود به تحریمهای آمریکا نبوده و نیست (به عنوان نمونه میتوان به بحران خودخواسته FATF اشاره کرد)، دوم هیچ قطعیتی وجود ندارد که نشان دهد اگر ایران تحریم نبود، یا وضعیت اقتصادی باثباتی داشت، تغییری در الگوی رفتار شهروندان و سیاستهای دولت به وجود میآمد.
در چنین شرایطی فکتنامه این گفته بیژن زنگنه وزیر نفت مبنی بر اینکه «آمریکا [به دلیل وضع تحریمها] مسئول کشته شدن روزانه ۴۰۰ نفر در ایران در اثر کرونا است» را بیاساس میداند، به این معنی که فکتی در تایید آن وجود ندارد. به همین دلیل به آن نشان «نادرست» میدهد.