نور پهلوی
فرزند شاهزاده رضا پهلوی
بین سه تا هفت میلیون کودک کار ایرانی وجود دارند.
شاخدار
نور پهلوی، فرزند شاهزاده رضا پهلوی، ولیعهد پیشین ایران در یادداشتی که روز سیام اردیبهشت در ایندیپندنت فارسی منتشر شده، تلویحا به آماری استناد کرده که بر اساس آن جمعیت کودکان کار در ایران «بین سه تا هفت میلیون» تخمین زده شده است.
«مرد سر بچههایی که از ترس میلرزند، فریاد میزند و آنها را مجبور میکند تا شاخهی گل و پلاستیک دورش را بخورند. این، سکانسی از یک فیلم ترسناک نیست؛ بلکه بخشی از واقعیت و کابوسی آشنا بین سه تا هفت میلیون کودک کار ایرانی است...»
پیش از هر چیز سعی کردیم از طریق حساب رسمی اینستاگرام او از او درباره منبع این آمار بپرسیم که هنوز به سوال ما پاسخ داده نشده است. بنابراین خود دست به کار شدیم ببینیم جمعیت کودکان کار در ایران چقدر است؟
آمار رسمی کودکان کار بر اساس استاندارد ایران چقدر است؟
برای داشتن برآوردی از جمعیت کودکان کار باید اول ببینیم تعریف کودک کار چیست. بر اساس ماده ۷۹ قانون کار ایران «به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام ممنوع است.» همچنین در ماده برای اشتغال «کارگر نوجوانان» که بین ۱۵ تا ۱۸ سال سن دارد محدودیتهایی در نظر گرفته شده است. علاوه بر این در ماده ۸۴ هم گفته شده «در مشاغل و کارهایی که به علت ماهیت آن یا شرایطی که کار در آن انجام میشود برای سلامتی یا اخلاق کارآموزان و نوجوان زیانآوراست، حداقل سن کار ۱۸ سال تمام خواهد بود. تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی است.»
متاسفانه با استفاده از دادههای قابل دسترس آمارگیری نیروی کار در سال ۱۳۹۸ نمیتوان برآورد دقیقی از جمعیت فعال (آماده به کار) ۱۰ تا ۱۵ ساله به دست آورد. آخرین آمار تفصیلی که آزادانه در دسترس عمومی قرار دارد، مربوط به سال ۱۳۹۶ است که بر اساس آن کل جمعیت فعال (نیروی آماده به کار) ۱۰ تا ۱۵ ساله حدود ۸۴،۴۶۷ نفر برآورد شده است که از این میان حدود ۶۵،۴۹۴ پسر و ۱۸،۹۷۳ نفر دختر بودهاند. ۳۹،۱۹۵ کودک در مناطق شهری و ۴۵،۲۷۲ کودک در مناطق روستایی رسما جزو جمعیت فعال و آماده به کار محاسبه شدهاند. به تعبیری ۷۴ درصد نیروی کار بین ۱۰ تا ۱۵ ساله کشور پسر و ۵۴درصد در مناطق روستایی زندگی میکردند.
اما همه این کودکان موفق به پیدا کردن شغل هم نشدهاند، چنانکه این محاسبه دادههای آمار رسمی نشان میدهد از میان ۸۴،۴۶۷ کودک آماده به کار ۸۱،۲۳۲ نفر شاغل بوده و ۳۲۳۶ کودک جزو جمعیت بیکار کشور محاسبه شدهاند. یعنی دنبال کار گشتهاند، اما موفق به پیدا کردن کار نشدهاند.
تمام این اعداد و ارقام با محاسبه آمار اشتغال جمعیت بالای ۱۰ و جمعیت بالای ۱۵ سال محاسبه شدهاند. گروهی که فعالیت اقتصادی و اشتغال آنها طبق قانون کار ایران مطلقا و رسما ممنوع و مصداق کار غیرقانونی است. اما جمعیت کودکان کار محدود به این نیست، چرا که طبق قانون، برخی از کارها و فعالیتهای اقتصادی برای نوجوانان بین ۱۵ تا ۱۸ سال غیرقانونی اعلام شده است. آنچه مشخص است آمار ۸۴ هزار نفری کودکان کار، کف آمار رسمی طبق تعریف داخلی است.
آمار رسمی کودکان کار بر اساس استاندارد بینالمللی چقدر است؟
سازمان جهانی کار افراد زیر ۱۸ سال را کودک میداند و از نظر آماری همه انواع اشتغال کودکان در سن پایینتر از ۱۸ سال را در آمار محاسبه میکند، اما همه کودکان شاغل جزو آمار کودکان کار محاسبه نمیشوند. بلکه کار کودکان را بر اساس سن و مخاطرات تعریف میکند، به عنوان مثال اشتغال موقت کودکان در مشاغل سبک را حتی در سن ۱۲ تا ۱۴ سالگی مجاز میداند، اما کار نوجوان ۱۷ ساله را در یک گروه شغلی پرخطر مصداق کار کودک به شمار میآورد.
در گزارشهای تفصیلی مرکز آمار، هیچ اطلاعاتی درباره وضعیت اشتغال کودکان زیر ۱۰ سال وجود ندارد، همچنین بازههای سنی در گروههای پنج ساله طبقهبندی شده است. برای همین سراغ یک گزارش رسمی دیگر رفتیم تا ببینیم اوضاع از چه قرار است.
مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار، در پژوهشی که پارسال به مناسبت «روز جهانی مبارزه با کار کودک» منتشر کرده بر اساس استاندارد بینالمللی، برآوردی از جمعیت کودکان کار در ایران به دست داده است.
در این گزارش کل جمعیت کودکان شاغل ۱۰ تا ۱۷ ساله ۴۹۹،۱۶۵ کودک برآورد شده که از این میان ۴۱۰،۶۱۱ کودک صاحب شغل و ۸۸،۵۵۳ کودک و نوجوان زیر ۱۸ سال بیکار بودهاند. با احتساب جمعیت ۹،۱۷۳،۲۵۳ نفری کودکان ۱۰ تا ۱۵ سال نرخ مشارکت اقتصادی این گروه سنی، حدود ۵ درصد برآورد شده است. به این معنی که از هر ۲۰ کودک و نوجوان ۱۰ تا ۱۷ ساله، یکی فعال و آماده به کار بوده، یا به عبارتی از هر ۲۲ کودک یکی در آمار رسمی جزو افراد شاغل شمارش شده است.
در این گزارش آمده که از این میان ۵۵۱ کودک در گروه استخراج معدن و ۴۷،۳۵۷ کودک در بخش ساختمان مشغول به کارند که این دو بر اساس استانداردهای سازمان جهانی کار، جزو فعالیتهای اقتصادی پرخطر محسوب میشوند.
برآورد بالا بر اساس طبقهبندی گروههای عمده فعالیتهای اقتصادی است، اما از زاویه طبقهبندی گروههای عمده شغلی به آمار نگاه کنیم، احتمال فعالیت بیش از ۳۱۲ هزار کودک در گروههای شغلی پرخطر، شامل «تکنسینها و دستیارها»، «کارکنان ماهر کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری»، «صنعتگران و کارکنان مشاغل مربوط»، متصدیان و مونتاژکاران ماشینآلات و دستگاهها و رانندگان وسایل نقلیه» و «کارگران ساده» وجود دارد.
دادههای این گزارش تقریبا کاملترین اطلاعاتی است که میتوان درباره اشتغال کودکان در ایران به دست آورد، البته در متن گزارش گفته شده که به دلیل نبود آماری درباره وضعیت اشتغال کودکان زیر ۱۰ سال، آمار اشتغال این گروه محاسبه نشده است.
نکته: در گفته خانم پهلوی تاکید روی «کودکان کار ایرانی» است. آمارهایی که در بالا ذکر شده است، شامل کودکان خارجی نیز است. در آمارهای رسمی مشخص نشده چه میزان از جمعیت کودکان شاغل در ایران را اتباع خارجی تشکیل میدهند.
طبق آمارهای موجود در آخرین گزارش تفصیلی نیروی کار (۱۳۹۶) که به طور عمومی در دسترس قرار دارد، جمعیت کلی کودکان افغانستانی ۱۰ تا ۱۵ ساکن ایران سال بیش از ۳۸۵ هزار کودک و اتباع سایر کشورها ۷۵۴۱ کودک برآورد شده است. اگر نرخ فعالیت این کودکان، حدود ۲ برابر کودکان ایرانی (حدود ۱۰ درصد) باشد، جمعیت کودکان آماده به کار خارجی در ایران از ۴۰ هزار نفر بیشتر میشود.
احتمال اینکه جمعیت کودکان کار خارجی در ایران بیش از این باشد بسیار زیاد است. ۲۲ خرداد ۱۳۹۷، مدیرکل دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، بر اساس مطالعه انجام شده روی نمونه ۵۰۰ نفری کودکان خیابانی در استان تهران گفته بود حدود ۶۴درصد این کودکان را اتباع افغانستانی تشکیل و حدود چهار درصد آنها را اتباع پاکستان تشکیل میدهند. کودکان خیابانی یکی از آشکارترین جنبههای حضور کودکان کار در فضای عمومی شهر است.
با این اوصاف اگر روی تابعیت ایرانی کودکان کار در گفته خانم پهلوی تاکید کنیم، باید دست کم ۱۰ درصد از آمار نهایی کم کنیم تا برآوردی نزدیکتر به واقعیت از وضعیت اشتغال «کودکان ایرانی» به دست بیاوریم. ما در محاسبات آمار کل را در نظر گرفتهایم. این فرض روی نتیجه نهایی تاثیری ندارد.
آیا نهادهای بینالمللی برآورد یا آماری درباره کودکان کار در ایران دارند؟
تا آنجایی که ما گشتیم هیچ نشانی از برآورد یک سازمان یا موسسه معتبر بینالمللی از وضعیت کار کودکان در ایران پیدا نکردیم. البته در یک گزارش که در پاییز ۱۳۹۷ در بخش انگلیسی زبان رادیو فردا منتشر شده، آمده که بر اساس یک گزارش یونیسف در سال ۲۰۱۲، حدود ۱۱/۴ درصد کودکان ایرانی به انجام کارهای غیرقانونی وادار میشوند. ما منبع اصلی این گزارش را مرکز دادههای سایت یونیسف و همینطور منابع رسمی دیگر پیدا نکردیم و مطمئن نیستیم این آمار چقدر دقیق باشد.
نه در مرکز دادههای یونیسف و نه در میان آمارهای سازمان جهانی کار، اطلاعاتی درباره آمار کار کودکان در ایران وجود ندارد. در آخرین گزارش سازمان جهانی کار نیز نامی از ایران برده نشده است. اما ایران جزو کشورهای آسیایی (جدا از سایر کشورهای عرب) طبقهبندی شده است.
متوسط نرخ کودکان کار در آسیا ۷/۴ درصد، در کشورهای عربی ۲/۹ درصد و در آفریقا ۱۹/۶ درصد و در کل جهان ۹/۶ درصد محاسبه شده است.
در این گزارش جمعیت کل کودکان شاغل ۵ تا ۱۷ ساله در سال ۲۰۱۶ سراسر جهان ۲۱۸ میلیون کودک برآورده شده که بیش از ۱۵۱ میلیون تن از آنها طبق استاندارد مصداق کودک کار به حساب میآیند. همچنین جمعیت کودکانی که در مشاغل پرخطر فعالیت میکنند در کل جهان بیش از ۷۲ میلیون کودک برآورد شده است.
بر اساس پژوهش مرکز آمار راهبردی وزارت کار، در همین سال (۲۰۱۶ میلادی مقارن با ۱۳۹۵ خورشیدی) جمعیت کودکان شاغل در ایران ۳۶۸ هزار نفر برآورد شده که ۱۷۲ هزار تن از آنها مصداق کودک کار به شمار آمده و ۱۲۴ هزار تن از آنها در مشاغل سخت مشغول به کار بودهاند.
جمعبندی
تخمین خانم نور پهلوی درباره جمعیت «سه تا هفت میلیون» نفری کودکان کار ایرانی، فاصله چشمگیری با برآوردها و آمارهای رسمی دارد. طبق برآوردهای رسمی جمعیت کودکان کار زیر ۱۵ سال (مبنای تعریف سن کار قانونی) در ایران کمتر از ۱۰۰ هزار نفر است. اما اگر تعریف اشتغال کودکان را بر اساس استاندارد جهانی اشتغال زیر ۱۸ سال در نظر بگیریم، جمعیت فعال آماده کار کودک به حدود ۵۰۰ هزار نفر میرسد که البته همه آنها طبق تعریف مصداق کار کودک به حساب نمیآیند. طبق برآوردهای رسمی نرخ اشتغال کودکان ۱۰ تا ۱۷ ساله در سالهای گذشته بین ۴ تا ۶ درصد در نوسان بوده که حدود نیمی از این کودکان به واسطه فعالیت در مشاغل پرخطر جزو کودکان کار به حساب میآیند.
آمارهای رسمی اشتغال در حال حاضر تنها دادههای موجود و معتبر برای تحقیق و پژوهش در زمینه اشتغال کودکان است. این آمار مورد استناد مراجع بینالمللی است، اما به هر حال ممکن است برخی صحت آن را زیر سوال ببرند و آن را عددسازی بدانند.
حتی اگر آمار موجود را کنار بگذاریم، باز هم برآورد جمعیت «سه تا هفت میلیون» نفری کودکان کار ایرانی اغراق شده است و فاصله زیادی با واقعیت دارد. این برآورد تنها در صورتی میتواند درست باشد که بپذیریم نرخ کار کودکان یا جمعیت کودکان کار در ایران ۳۳ تا ۷۷ درصد جمعیت کل کودکان ۱۰ تا ۱۷ ساله است. این رقم ۳ تا ۷ برابر نرخ متوسط جهانی، ۱/۵ تا ۳/۵ برابر رکورد آفریقا، ۵ تا ۱۰ برابر متوسط نرخ کار کودکان در آسیا و حدود ۸ تا ۱۲ برابر بیشتر از معتبرترین برآوردهای موجود است.
بازه ۳ تا ۷ میلیون بازه بسیار بزرگ و اغراقشدهای است که یک سوم تا دو سوم جمعیت کل کودکان ۱۰ تا ۱۷ ساله را در ایران در برمیگیرد. این در حالی است که آمارهای موجود به اندازه کافی گویا و نگرانکننده است و برای نشان دادن عمق بحران نیازی به بزرگنمایی، آن هم تا چندین برابر آمارهای رسمی و برآوردهای منطقهای وجود ندارد. به همین دلیل فکتنامه به این گفته خانم نور پهلوی که «بین سه تا هفت میلیون کودک کار در ایران وجود دارد» نشان «شاخدار» میدهد.
پینوشت (دوم خرداد ۱۳۹۹)
یکی از مخاطبان فکتنامه در توییتر، برای ما تصاویری ارسال کرد که نشان میداد آمارهای مشابهی در سالهای گذشته در رسانههای ایران منتشر شده است.
کاملا درست است. در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۹۵، خبرگزاری ایسنا به نقل از فردی به نام « محسن طباطبایی مزدآبادی» که «دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری» معرفی شده، نوشته:
« آمار کودکان کار ایران را بین ۳ تا ۷ میلیون است. این رقم برای تهران نیز ۲۰ هزار نفر تخمین زده می شود اما به دلیل اینکه اغلب کودکان کار هیچ گونه ثبت هویتی ندارند آمار دقیقی در این زمینه مشاهده نشده است.»
هر دو اعداد مطلقا نادرستاند. آمار کل کشور خیلی کمتر و آمار تهران خیلی بیشتر از چیزی است که گفته شده است. این اعداد به قدری ناهمخوانی دارند که بیان آنها از زبان یک کارشناس اقتصاد شهری عجیب به نظر میرسد. البته احتمال خطای سهوی یا خطا در هنگام انتشار در رسانهها وجود دارد، اما نکته اینجا است که این اشتباه تا الان تصحیح نشده است.
این خبر بعدها در رسانههای دیگر هم بازتاب داشته است. به عنوان مثال ناهید تاجالدین نماینده اصفهان مجلس دهم همین آمار نادرست را به نقل از «کارشناسان مسائل اقتصاد شهری» تکرار کرده است.
آنچه مسلم است این آمار، صرف نظر از اینکه چه کسی مطرح کرده، مطلقا نادرست است.
شاخدار
گفته یا آمار، به قدری نادرست و مضحک است که حتی مرغ پخته هم به خنده میافتد!
درباره نشانهای میرزاروش کار ما