شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
سوالات و شبهات گلوبال ریسرچ درباره ویروس کرونا و توطئه جنگ بیولوژیک آمریکا.
شاخدار
حساب کاربری منسوب به وزارت امور خارجه ایران، روز دوشنبه چهارم فروردین ۱۳۹۸ از دولت آمریکا خواست به بخشی از سوالات مندرج در سایت «گلوبال ریسرچ» و ابهاماتی که درباره توطئه ساخت ویروس کرونا توسط آمریکا پاسخ دهد:
👈 چنانچه اتهام وارده از سوی جهانیان به دولت آمریکا در خصوص ویروس کرونا " تئوری های توطئه ساخته شده از سوی ایران " است، جای دوری نروید فقط به بخشی از سوالات مندرج در " گلوبال ریسرچ" پاسخ دهید:@USAdarFarsi https://t.co/17WDsiEb9Q pic.twitter.com/3l1uu5y9pi
— 🇮🇷 وزارت امور خارجه (@IRIMFA) March 23, 2020
این توییت یک روز پس از سخنرانی تلویزیونی آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران و طرح اتهام «جنگ بیولوژیک» به آمریکا با «ساخت ویروس کرونا» مطرح شد.
با این زمینه به نظر میرسد توییت وزارت خارجه ایران در واقع تلاش برای فرافکنی و جا انداختن این موضوع -دست کم برای مخاطب ایرانی- است که فقط رهبران ایران درباره تئوری توطئه صحبت نمیکنند، بلکه در خارج از ایران نیز چنین بحثهایی در جریان است.
اما این تلاش بیفایده است. نه سوالاتی که مطرح شده قابل اعتنا است و نه جایی که وزارت خارجه ایران به آن استناد کرده یک منبع معتبر است.
اول، گلوبال ریسرچ چیست؟
گلوبالریسرچ یکی از وبسایتهای فعال در زمینه اخبار جعلی و نظریههای بیاساس و عمدتا عجیب و غریبِ توطئه است. دامنه این نظریات آن قدر گسترده است که حتی در آن میتوان مطالبی علیه جمهوری اسلامی هم پیدا کرد. به عنوان نمونه در یک مقاله منتشر شده در این سایت ادعا شده کل ماجرای اشغال سفارت و گروگانگیری آمریکاییها در آبان ۱۳۵۸ و چه بسا کل انقلاب ایران و به قدرت رسیدن آیتالله خمینی و حتی فراتر از آن طرح نظریه ولایت فقیه، توطئه سازمان سیا برای رقابتهای داخلی در آمریکا بوده است.
این سایت توسط مرکز غیرانتفاعی مطالعات جهانی CRG در مونترال اداره میشود. موسس آن میشل چاساداوسکی، استاد بازنشسته اقتصاد در دانشگاه اتاوا در کانادا است.
گلوبالریسرچ خود را «یکی از رسانههای خبری پیشروی آلترناتیو در آمریکای شمالی» میداند و مسئولیت خود را اینگونه تعریف میکند: «پوشش مقالات خبری، گزارشهای عمیق و تحلیلهایی که موضوعات آن به ندرت از سوی رسانههای جریان اصلی پوشش داده میشوند.»
اما به هیچ عنوان این گونه نیست. این سایت یکی از سایتهای بدنام تولید و پخش اخبار جعلی است. پایگاه Rationalwiki که به دنبال معرفی منابع شبهعلم و ضدعلم است، دربارهاش مینویسد:
«گلوبالریسرچ یک وبسایت «ضدغرب» است که نمیتواند تحلیلهای جدی و مزخرفات بیاعتبار را از هم تشخیص دهد؛ بنابراین هر دو را منتشر میکند.»
ویکیپدیا نیز این سایت و دامنههای دیگر آن را از شهریور ۱۳۹۸ در لیست سیاه هرزنامه خود قرار داده است.
این سایت در حدی در تضاد با علم قرار دارد که در یکی از مقالاتش ادعا شده واکسیناسیون تلاشی برای از بین بردن مردم است و دولتها با همکاری شرکتهای بزرگ داروسازی، با مخفیکردن حقایق درباره واکسیناسیون، جان شهروندان را به خطر میاندازند. گلوبال ریسرچ معتقد است تغییرات اقلیمی و گرم شدن زمین، یک پروپاگاندای رسانهای است و واقعیت ندارد. از نگاه این سایت کره شمالی سرزمین دستاوردهای انسانی، عشق و لذت است. ۷۵ درصد آبهای نوشیدنی آمریکا به ماده سرطانزادی کرومینیوم ۶ آلوده است و... .
مجموعه متنوع دیگری از توطئههای سیاسی در این سایت وجود دارد که اتفاقا در ایران مشتریهای زیادی دارد. نظریاتی نظیر اینکه یازده سپتامبر کار خود آمریکا است یا القاعده و داعش را خود ایالات متحده به وجود آورده.
هیچکدام از این ادعاها پایه و اساسی ندارند و سند و فکت قابل اعتنایی در تایید آنها ارائه نشده. اما به صرف انتشار به زبان انگلیسی، به عنوان یک سند قطعی در رسانههای ایرانی بازتاب پیدا کردهاند.
برای اینکه حجم مراجعه رسانههای رسمی ایران به این سایت را ببینید کافی است واژه «گلوبال ریسرچ» را به فارسی جستوجو کنید. ما این کار را با موتور جستوجوی بعضی رسانههای ایران انجام دادهایم. برای اینکه نتیجه را ببینید روی اسم خبرگزاریهای ایرنا، فارسنیوز، مشرقنیوز، ایسنا و روزنامه کیهان کلیک کنید و ببینید چه حجم انبوهی از مطالب بیاساس به نقل از گلوبال ریسرچ در رسانههای رسمی ایران منتشر شده است.
بخش دوم؛ آمریکا باید به چه سوالاتی جواب دهد؟
اما صرف نظر از بیاعتبار بودن منبع، سوال این است که حرف حساب این مقاله بهخصوص که در رسانههای ایرانی و حسابهای منتسب به دولت ایران بازتاب داشته چیست؟ آیا سوال قابل اعتنایی در مقاله گلوبال ریسرچ مطرح شده یا صرفا ادعاهایی بیاساس، بدون سند روی هوا رها شدهاند؟
در حال حاضر فکتها و شواهد علمی در حدی هست که بتوان با خیال راحت به همه اطمینان داد ویروس کرونای جدید که باعث شیوع بیماری کووید ۱۹ در سراسر جهان شده، نه یک محصول آزمایشگاهی انسانساز، بلکه نتیجه جهش طبیعی است. اما باز هم برای اطمینان از اینکه چقدر تئوریهای توطئه بیاساس و بیاعتبارند، سوالها و ابهامهای مقاله گلوبال ریسرچ را که در رسانههای ایرانی ترجمه شده بازخوانی میکنیم تا ببینیم حرف حساب نظریهپردازان توطئه چیست؟ آیا در سوالها نشانهای از توطئه احتمالی ساخت ویروس کرونا توسط آمریکا دیده میشود؟
در سوال اول با استناد به سخنان رئیس مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها (CDC) که در جریان پرسش و پاسخ در کنگره آمریکا گفته بود، از نظر علمی ممکن است بیمارانی که قبلا فکر میکردیم آنفلوانزا داشتهاند کرونا داشتهاند اما ما تشخیص ندادهایم، گلوبال ریسرچ این را شاهدی بر توطئه فرض کرده و پرسیده چند نفر اشتباه تشخیص داده شدهاند.
فیلم صحبتهای رئیس CDC زیاد مورد توجه هواداران نظریه توطئه قرار گرفته است، اما واقعیت این است که زمینه صحبت زمان آماده شدن ابزار تشخیص کووید ۱۹ در ایالات متحده است. در واقع در این مکالمه پاسخ رئیس CDC، نه اعترافی در راستای اثبات نظریه توطئه، بلکه یک پاسخ علمی است. بله ممکن است پیش از گزارش نخستین مورد ثبت ابتلا به این بیماری در هر کشوری، چه آمریکا چه ایران و چه چین افراد دیگری به ویروس کرونا مبتلا شده و حتی جانشان را از دست داده باشند، اما به دلیل عدم آزمایش و تشخیص کووید ۱۹، بیماری آنها آنفلوانزا ثبت شده باشد. در این میان گلوبال ریسرچ زمان هم تعیین کرده و پرسیده آیا این اتفاق از ماه اوت ۲۰۱۹ شروع نشده؟ از آمریکا خواسته تا روشن کند از میان ۳۴ میلیون مبتلا به آنفلوانزا که ۲۰ هزار نفر آنها درگذشتهاند، چند نفر تشخیص اشتباه داده شدهاند؟ معلوم نیست اوت ۲۰۱۹ از کجا آمده اما تردیدی نیست سوال دوم یک سوال مطلقا گمراهکننده است. صحبت رئیس CDC درباره هفتههای اخیر و آماده نشدن ابزار آزمایش و تشخیص کووید ۱۹ در این کشور است نه آنفلوانزای پارسال. اگر کووید ۱۹ با همین قدرت فراگیری در تابستان و پاییز ۲۰۱۹ در ایالات متحده وجود داشت، شرایط این کشور در پایان ۲۰۱۹ بدتر از وضعیت کنونی بود.
سوال دوم بر پایه سوال اول طراحی شده. پرسیده چطور آمریکا که بهترین فناوری تشخیص را دارد چطور اشتباه تشخیص داده شده. اولا که رئیس CDC نگفته که تشخیص اشتباه اتفاق افتاده، گفته ممکن است. دوم هم موضوع نه آنفلوانزای پارسال بلکه عدم آمادگی ابزار و وسایل آزمایش در ۲۰ روز قبل است.
در سوال سوم از آمریکا خواسته شده توضیح دهد چرا این کشور در سال ۲۰۰۱ از کنوانسیون سلاحهای بیولوژیک (BTWC) خارج شده است؟ آمریکا همچنان عضو این کنوانسیون است. آن طور که در سایت سازمان ملل آمده آمریکا از تاریخ ۱۰ آوریل ۱۹۷۲ این معاهده را امضا کرده است و در حال حاضر عضو آن است. فقط ۱۰ کشور چاد، کوموروس، جیبوتی، اریتره، اسرائیل، کیریباتی، میکرونزیا، نامیبیا، سودان جنوبی و تاولو این معاهده را امضا نکردهاند.
سوال چهارم مربوط به تعطیلی آزمایشگاه نظامی بیماریهای عفونی در مریلند ماه ژوئیه ۲۰۱۹ است. ماجرای تعطیلی موقت این مرکز تحقیقاتی در رسانههای آمریکا بازتاب مفصلی داشته است. این تعطیلی قطعا ربطی به ویروس کرونا نداشته است. برای کسب اطلاع میتوانید گزارش نیویورک تایمز را که در روز ۵ اوت منتشر شده بخوانید و ببینید اصل ماجرا از چه قرار بوده است.
در سوال پنجم از آمریکا خواسته تا توضیح دهد چرا تیم اعزامی این کشور به مسابقات ورزشی ارتشهای جهان که در ماه اکتبر ۲۰۱۹ در ووهان چین برگزار شد، هیچ مدالی کسب نکرده است. احتمالا منظور این بوده که از آنجا که توطئهای در کار بوده چه بسا آمریکا تیم اصلی را با خود نبرده یا تیمی متشکل از افراد بیمار و مبتلا به ویروس کرونا را به ووهان اعزام کرده است.
واقعا نتایج تیم آمریکا در این رقابتها نتایج خوبی به دست نیاورده و با کسب ۳ مدال نقره و ۵ مدال برنز در جایگاه ۳۵ جهان قرار گرفته است. اما نکته اینجا است که تیم آمریکا هیچ وقت در این مسابقات جزو کشورهای صدرنشین نبوده است. در ۱۴ دوره مسابقات تابستانی، زمستانی و دانشجویان افسری که از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۹ برگزار شده کلا آمریکا با ۸۰ مدال (طلا و نفره و برنز) در رتبه ۱۲ قرار دارد. چین و روسیه با بیش از ۷۰۰ مدال در مقامهای اول و دوم قرار دارند و ایران چهار پله پایینتر از آمریکا در مقام شانزدهم قرار دارد.
همچنین پرسیده شده آیا کسی از بین ۳۶۹ شرکتکننده تاکنون مبتلا به آنفلوآنزا شده است؟ آیا این امکان وجود داشت که آنها حامل ویروس کرونا باشند؟
تحقیقات برای پیدا کردن اولین منشاء انسانی ویروس کرونای جدید ادامه دارد. برخی رسانهها و سیاستمداران چینی احتمال انتقال آلودگی توسط تیم ورزشی آمریکا را مطرح کردهاند، اما تا اینجا این مساله از سوی یک شخص یا نهاد علمی مطرح نشده و در میان چند گمانه اصلی که از سوی پژوهشگران و کارشناسان مطرح شده، نام مسابقات ورزشی ارتشهای جهان نیست.
ضمن اینکه با در نظر گرفتن قدرت و سرعت انتقال ویروس کرونای جدید، در صورتی که اعضای تیم آمریکا به ویروس آلوده بودند، قاعدتا افراد دیگری از سایر تیمها هم آلوده میشدند و ویروس سریعتر از این در کشورهای دیگر شیوع پیدا میکرد.
سوال ششم میپرسد چرا آمریکا مانور تمرینی بیماریهای فراگیر (Pandemic) را در ماه اکتبر ۲۰۱۹ برگزار کرده است؟ این سوال نیز یکی از سوالهای محبوب هواداران تئوری توطئه است. این مانور تمرینی به میزبانی دانشگاه جانز هاپکینز با همکاری مجمع جهانی اقتصاد و بنیاد Bill & Melinda Gates برگزار شد.
شاید همهگیری ویروس کرونا برای مردم عادی و نظریهپردازان توطئه تازگی داشته باشد، اما در محافل علمی، به خصوص بعد از سال ۲۰۰۳ و فراگیر شدن سارس، احتمال شیوع ویروسهای فراگیر به عنوان یک موضوع جدی مطرح بوده است. طرح این مساله نه پیشگویی و غیبخوانی است و نه نشانهای از وجود یک توطئه.
پیش از این سایتهای درستیسنجی، از جمله سایت factcheck.org به موضوع پرداخته و اطمینان دادهاند که این مانور یک تمرین در شرایط پدیدار شدن بحران فرضی بوده است. در سایت دانشگاه جانز هاپکینز هم بیانیهای در این باره منتشر شده و گفته شده مدلسازی آنها ربطی به ویروس کرونای جدید نداشته است.
سوال هفتم: چرا برخی از موارد ابتدایی ابتلا به ویروس کرونا در ژاپن، کره جنوبی، ایتالیا و ایران تماسی با چین نداشتهاند؟ معلوم نیست منظور این سوال چیست و گوینده چه چیزی را میخواهد ثابت نمیکند. به نظر میرسد هر چه به پایان مقاله نزدیکتر میشویم دست نویسنده خالیتر و سوالها، حتی در زمینه تئوری توطئه هم بیربط و بیمحتوا میشود.
در ادامه این سوال آمده تحقیقات ژنتیکی نشان میدهد که نوع کروناویروس چین از گروه C است، اما ویروسهای گروه A و B - که ویروسهای والد گروه C هستند- هر دو در ایالات متحده یافت میشود. ما دقیقا متوجه نشدیم منظور از گروههای ژنتیکی C یا A و B چیست و نویسنده از کدام «تحقیقات» صحبت میکند؟ اصلا یعنی چه که یک ویروس واحد در سه نقطه مختلف جهان سه گروه ژنتیکی مختلف دارد؟ عجیب است.
سوال هشتم میپرسد چرا اسم آنفلوانزای ۱۹۱۸ را که از آمریکا شروع شده بود، آنفلوانزای اسپانیایی گذاشتید؟ این هم سوال بامزهای است. اینکه بیماری صد سال پیش به چه اسمی معروف شد چه چیزی را ثابت میکند. آنفلوانزای اسپانیایی مرگبارترین بیماری همهگیر تاریخ معاصر جهان است که بعد از جنگ جهانی اول رواج یافت. گفته میشود این ویروس از آمریکا به اروپا منتقل شد و چون اولین بار در اسپانیا تایید شد به نام آنفلوانزای اسپانیایی شهرت یافت. بر اساس برآوردها، چیزی در حدود ۵۰۰ میلیون نفر (حدود یک سوم جمعیت وقت جهان) در سالهای ۱۸-۱۹۱۷ به این ویروس مبتلا شدند و حدود ۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان -از جمله ۱/۵ میلیون ایرانی– به دلیل ابتلای به این بیماری جان باختند.
مشخص نیست آیا منظور نویسنده این است که آنفلوانزای اسپانیایی هم صد سال پیش توطئه آمریکا و یک سلاح بیولوژیک بوده است؟ اگر جواب این سوال مثبت است باید نظر نویسنده را درباره دورههای مرگبار تاریخی طاعون در اروپای قرون وسطی و ایران پیش از اسلام هم پرسید و سوال کرد آیا در جهانبینی توطئه آنها این وقایع تاریخی هم کار دستهای پنهانی بوده یا نه؟
سوال نهم: چرا آمریکا به خاطر آنفلوانزای ۱۹۱۸، ایدز و آنفلوانزای H1N1 عذرخواهی نکرده ولی میگوید آمریکا برای کووید ۱۹ یک عذرخواهی از چین بدهکار است؟ این سوال هم ربطی به تئوری توطئه ندارد و مطلقا چیزی را ثابت نمیکند. در بهترین حالت یک سوال کممایه سیاسی است، البته اگر آن را در حوزه سیاسی هم وارد بدانیم.
سوال دهم: و اما سوال آخر و از همه جالبتر اینکه نویسنده این مقاله پرسیده در فیلمهای سینمایی آمریکا نقش رهبر شماره یک را در بحرانهای آخرالزمانی ایفا میکند. اما حالا کاپیتان آمریکا کجا است؟ این سوال شاید بتواند به ما کمک کند جهان ذهنی نظریهپردازان توطئه را بهتر تحلیل و بررسی کنیم. دنیایی پر از سوءتفاهم که بنیانهای آن بر اساس داستانهای تخیلی، فیلمهای سینمایی و کارتونهای کودک و نوجوانپسند شکل گرفته است.
جمعبندی
تردیدی نیست که توهم توطئه ویروس کرونا و جنگ بیولوژیک آمریکا پایه و اساس علمی ندارد. ما تا الان مجموعهای متنوع از این نظریات را بررسی و در یک زمینه تحقیق آزاد، دلایل مطرح شده را بازخوانی کردهایم و سعی کردهایم با استدلالهای قانعکننده نشان دهیم این ادعاها مطلقا بیپایه و اساس و بیاعتبارند.
در این مقاله هم تلاش کردیم تمام شبهاتی را که یکی از مشهورترین بنگاههای تولید و پخش اخبار جعلی درباره ساختگی بودن ویروس کرونا مطرح کرده، بازخوانی و برای آنها جواب پیدا کنیم.
جالب اینجاست که این سوالات مورد توجه رسانههای رسمی و حتی حساب کاربری منسوب به وزارت خارجه قرار میگیرد، در حالی که تشخیص دوغ از دوشاب و داشتن سواد رسانهای در حد تشخیص اخبار جعلی و تئوریهای بیاساس توطئه یکی از نخستین مهارتهای کار رسانههای سیاسی است، مگر اینکه کلا رسانه و دستگاه سیاسی نیز خود جزو دستگاه نظریهپردازی توطئه و ترویج اخبار و اطلاعات نادرست باشند.
فکتنامه ضمن توصیه به رسانهها و دستگاههای سیاسی و دیپلماسی ایران به پرهیز از انتشار و پخش اخبار جعلی، گلوبال ریسرچ را یک منبع مطلقا بیاعتبار میداند و محتوای مقاله مورد استناد وزارت خارجه ایران را با اطمینان بیپایه و اساس میداند و به آن نشان «شاخدار» میدهد.
شاخدار
گفته یا آمار، به قدری نادرست و مضحک است که حتی مرغ پخته هم به خنده میافتد!
درباره نشانهای میرزاروش کار ما