حسن روحانی
رییسجمهور پیشین
نظام جمهوری اسلامی تک حزبی نیست.
گمراهکننده
حسن روحانی روز دوشنبه ۷ بهمن ۹۸ در همایش استانداران و فرمانداران سراسر کشور مدعی شد:
«نظام ما، نظام تک حزبی نیست. ما نظام کمونیستی نیستیم، ما نظام شاه نیستیم و ما فقط حزب رستاخیر و کمونیسم نداریم. تک حزبی نیستیم و نظام چند حزبی هستیم و احزاب در این کشور آزاد هستند. مخصوصاً در دولت تدبیر و امید این همه احزاب دست و بالشان باز شده و هر کسی خواسته بیاید مجوز بگیرد، به راحتی مجوز گرفته است و خانه احزاب فعال شده و آمدند کنار هم نشستند. همه باید بیایند و حضور پیدا کنند.»
حسن روحانی در جریان انتخابات ریاست جمهوری نیز وعده «احیای خانه احزاب» را داده بود. خانه احزاب در دولت محمود احمدی نژاد تعطیل شده بود ولی با تلاش وزارت کشور دولت روحانی، مجدد خانه احزاب باز شد. ولی آیا آنگونه که حسن روحانی مدعی است، نظام جمهوری اسلامی ایران، نظامی چند حزبی است؟ آیا آزادی احزاب به رسمیت شناخته شده است؟ آیا دست احزاب در دولت روحانی باز شده است؟
فکتنامه در این مقاله میکوشد به این پرسش ها پاسخ دهد.
آیا قانون اساسی جمهوری اسلامی نظام چند حزبی را به رسمیت شناخته است؟
تکثرگرایی به عنوان پیش شرط دموکراسی، وقتی مقید به قید دین یا مذهب خاص میشود، مفهوم و معنای خود را از دست میدهد. پذیرش و به رسمیت شناختن تکثر در جوامع، یکی از معیارهای دموکراتیک خواندن یک نظام سیاسی است. حال آنکه قانون اساسی جمهوری اسلامی، در هیچ اصلی تکثرگرایی را به رسمیت نمی شناسد چرا که پایه و ارزش محوری نظام جمهوری اسلامی در رعایت موازین اسلامی و تن دادن به قواعد و آداب دین اسلام و مذهب تشیع دوازده امامی است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل ۲۶ به مساله «احزاب و تشکلها» در جمهوری اسلامی پرداخته و مقرر ساخته: «احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهور اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.» همانطور که در این اصل مشهود است، آزادی احزاب مقید به رعایت موازین اسلامی شده است حال آنکه چنین شرطی، ناقض اصل تکثرگرایی است. چراکه جامعه محدود به شهروندانی مسلمان، شیعه ۱۲ امامی و ملتزم عملی به نظام جمهوری اسلامی نیست.
آیا قانون احزاب، تکثرگرایی را پذیرفته است؟
در ماده اول قانون «فعالیت احزاب، جمعیتها و انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده»، گفته شده:
«حزب، جمعیت، انجمن، سازمان سیاسی و امثال آنها تشکیلاتی است که دارای مرامنامه و اساسنامه بوده و توسط یک گروه اشخاصحقیقی معتقد به آرمانها و مشی سیاسی معین تاسیس شده و اهداف، برنامهها و رفتار آن به صورتی به اصول اداره کشور و خط مشی کلی نظامجمهوری اسلامی ایران مربوط باشد.»
این ماده فعالیتهای سیاسی احزاب را محدود به آن میکند که اهداف و برنامهها به «اصول اداره کشور و خط مشی کلی نظام جمهوری اسلامی» مربوط باشد.
مطابق ماده ۴ این قانون نیز اقلیتهای دینی تنها مجاز به فعالیت جمعی در خصوص مسایل دینی، فرهنگی، اجتماعی و رفاهی ویژه اقلیتی که به آن تعلق دارند هستند. یعنی پیروان اقلیتهای دینی حق فعالیت سیاسی به طور مطلق ندارند و در سایر حوزهها نیز تا جایی که به دین خودشان مرتبط باشد میتوانند فعالیت کنند.
سال ۱۳۹۴ قانون احزاب توسط مجلس شورای اسلامی اصلاح شد و به دلیل مخالفت شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و آنجا به تصویب مجمع رسید و دولت روحانی آن را در سال ۱۳۹۵ابلاغ کرد، این مصوبه نه تنها امکان فعالیت سیاسی را برای منتقدان به جمهوری اسلامی و پیروان سایر ادیان تسهیل نکرد بلکه با صراحت بیشتری این حق را از آنها گرفت.
در ماده ۲ این قانون که به شرایط تاسیس حزب سیاسی اشاره دارد به صراحت مشخص کرده که حزبی امکان ثبت دارد که مرامنامه آن تضمین کرده باشد که جهانبینی، مبانی فکری و عقیدتی اش در چارچوب موازین اسلام است. تبصره ۵ این ماده نیز به صراحت می گوید: «احزاب متقاضی پروانه باید در مرامنامه و اساسنامه خود صراحتاً التزام خود را نسبت به قانون اساسی و اصل ولایت مطلقه فقیه اعلام دارند.» یعنی جریان فکری و عقیدتی دیگری حق فعالیت حزبی ندارد. براساس ماده ۴ این قانون نیز اعضای هیات موسس و اعضای حزب باید اعتقاد و التزام عملی به قانون اساسی و ولایت مطلقه فقیه داشته باشند. بنابراین روشن است که تنها یک خط فکری و عقیدتی در جمهوری اسلامی حق داشتن حزب و حق فعالیت حزبی دارد.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت که رویه فعالیت احزاب در ایران در طول ۴۰ سال گذشته نیز نشان میدهد که فعالیت حزبی محدود به طرفداران و حامیان یک خط فکری و عقیدتی است.
مطابق قانون احزاب، تنها کسانی که «التزام عملی به اسلام»، «التزام عملی به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ولایت مطلقه فقیه» دارند حق فعالیت سیاسی دارند و هیچ فعالیتی که ناقض موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی باشد مجاز نیست.
شاخصهای نظامهای تک حزبی
صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در مقالهای با عنوان «احزاب سیاسی و نقش آن در توسعه سیاسی ایران: مطالعه موردی انتخابات» در تعریف نظامهای تک حزبی مینویسد: «در این نظامها میان گرایشهای مختلف سیاسی موجود در جامعه، رقابت آزاد وجود ندارد و نامزدهای انتخاباتی از سوی یک حزب معرفی میگردد مثل نظامهای کمونیستی.» در واقع مهمترین شاخص نظام تک حزبی، این است که یک حزب حکومت یا دولت را تشکیل میدهد و بقیه حق مشارکت در پروسه تشکیل دولت را ندارند.
برای فهم این مهم که آیا نظام سیاسی جمهوری اسلامی تک حزبی است یا چند حزبی باید به این پرسشها پاسخ داد:
۱- آیا غیر مسلمانان میتوانند در اداره حکومت مسئولیت بپذیرند؟
۲- آیا مخالفان یا منتقدان ولی فقیه حق شرکت در انتخابات دارند؟
۳- آیا منتقدان آرمانهای انقلاب اسلامی حق فعالیت حزبی و حق انتخاب شدن دارند؟
۴- آیا موافقان رابطه با آمریکا و اسرائیل حق فعالیت حزبی و حق انتخاب شدن دارند؟
۵- آیا مسلمانان سنی مذهب حق شرکت در انتخابات دارند؟
۶- آیا شیعیانی که تفسیر آیت الله خامنهای از اسلام را قبول ندارند حق شرکت در انتخابات دارند؟
۷- آیا زنان بیحجاب و معتقد به آزادی پوشش حق فعالیت حزبی و حق انتخاب شدن دارند؟
۸- آیا جز معتقدان و ملتزمان به اسلام، انقلاب اسلامی و ولایت فقیه کس دیگری حق فعالیت حزبی و حق انتخاب شدن دارد؟
اگر پاسخ پرسشهای فوق مثبت است، نظام جمهوری اسلامی نظامی تک حزبی نیست ولی اگر پاسخ این پرسشها منفی است به سختی میتوان ادعای نظام چندحزبی داشت. اینکه هر ۱۰-۲۰ فعال سیاسی همفکر و رفیق، دور هم جمع شوند و حزبی در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی تشکیل دهند و فعالیت کنند به معنای به رسمیت شناختن نظام چند حزبی نیست. بلکه اینها همه یک حزب با یک بنیاناند که در اجرا و روشهای حکومت داری ممکن است با هم اختلافاتی ناچیز داشته باشند یا به دلیل اینکه میخواهند رهبر حزب باشند نه دنبالهرو، حزب خود را راه انداختهاند. به همین دلیل است که بارها در انتخابات شاهدیم که یک کاندیدا در آن واحد میتواند در لیست هر دو جناح سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا باشد یا یک دوره در لیست یک جناح، دوره بعد در لیست جناح مقابل و مجدد بازگشت به جناح اول. نمونه این موارد کم نیست.
تحزب در ایران از نگاه مرکز پژوهشهای مجلس
دفتر مطالعات سیاسی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در خرداد ۱۳۹۳ یعنی یک سال بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی در گزارشی تحت عنوان «شاخصهای نظام حزبی مطلوب و وضعیت کنونی احزاب در جمهوری اسلامی ایران» مینویسد: «ایران حزب دارد، اما از نظام حزبی و سیاست حزبی به معنای واقعی و رایج بی بهره است. وجود حداقل ۵۰ حزب فعال (و دهها حزب غیرفعال) در کنار انتخاباتی عمدتا غیرحزبی، نشان از مشکلات عدیده ساختاری در این حوزه دارد.» به معنای سادهتر ایران اساسا حزب به معنای واقعی و نظام حزبی به معنای متعارف ندارد و در عمل کشور به اراده رهبر یا همان ولی فقیه اداره میشود نه احزاب.
جمع بندی
حسن روحانی روز دوشنبه ۷ بهمن ۹۸ در همایش استانداران و فرمانداران سراسر کشور مدعی شد: «نظام ما، نظام تک حزبی نیست.»
بررسیهای فکتنامه نشان میدهد که فعالیت حزبی در ایران تنها برای کسانی آزاد است که اساس جمهوری اسلامی را پذیرفتهاند و التزام عملی به اسلام، قانون اساسی و ولایت فقیه دارند. بقیه افراد جامعه از داشتن حزب و فعالیت حزبی محروماند. خانه احزاب با دهها حزب ثبت شده وجود دارد ولی تمام احزاب فعال اسلامی و متعلق به یک بخش جامعه است که با نام های گوناگون فعالیت میکنند. با اینکه به طور رسمی همه زیر چتر یک حزب فعالیت نمیکنند ولی در عمل تفاوت چندانی با نظام تک حزبی ندارند چون تنها پیروان یک تفکر حق فعالیت حزبی دارند. نکته مهمتر اینکه اساسا نظام جمهوری اسلامی حزبی تعریف نشده است. نه پارلمان و نه دولت حزبی نیستند، بلکه قوا هماهنگ با رهبر ایران عمل میکنند. از این حیث ادعای حسن روحانی را مبنی بر اینکه «نظام ما، نظام تک حزبی نیست» «گمراهکننده» میدانیم.
گمراهکننده
گفته یا آمار، نادرست نیست اما به گونهای بیان شده تا بر فکت مهمی سرپوش بگذارد یا واقعیت را منحرف کند.
درباره نشانهای میرزاروش کار ما