شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
دوره خشکسالی در ایران به پایان رسیده است و دوره ترسالی آغاز شده است.
نادرست
در روزهای گذشته و همزمان با بارندگی بیسابقه در نقاط مختلف ایران خبری در شبکههای اجتماعی دست به دست گشته به این مضمون که دوره خشکسالی در ایران پایان یافته و دوره ترسالی آغاز شده است.
جستوجوی منبع
یکی از این منابع فعال در این زمینه، علیاکبر رائفیپور، سخنران و نظریهپرداز «تئوری توطئه» در ایران است. او روز ششم فروردین ماه با انتشار فیلمی از سخنرانیهای پیشین خود در شبکههای اجتماعی مدعی شد بیش از دو سال است که فریاد میزند ایران وارد دوره ترسالی سیساله شده است.
در این میان کار به نقل قولهای غیرواقعی از برخی کارشناسان و متخصصان، مانند پرویز کردوانی و حسین اردکانی هم رسید.
آقای کردوانی روز هفتم فروردین ماه اظهار نظر منتسب به او با این مضمون که «خشکسالی ایران بعد از ۲۰ سال به اتمام رسیده و یک دوره ترسالی ۲۰ تا ۴۰ ساله را در پیش داریم» را تکذیب کرد و گفت:
شرایط جوی ایران به دلیل گرم شدن کره زمین در کنار افزایش بارش در مناطق پرباران و کاهش بارش در مناطق کمباران بینظم هم شده است؛ در شرایط بینظمی ممکن است مثلا در یزد که کمباران است، ظرف یک ساعت به اندازه دو سال بارش رخ دهد. این بارشهایی که اخیراً در ایران رخ داده هم اتفاقی بوده و تا زمانی که کره زمین گرم است ما در خشکسالی هستیم و نباید با این بارشها تصور کرد که خشکسالی تمام و آب و هوای ایران مرطوب شده است.
حسین اردکانی هم پیشتر شایعه نسبت داده شده به او را تکذیب کرده بود. او ۱۲ آذر ماه در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم از واژه «ترسالی» استفاده کرده و گفته بود: «میتوان بارشهای سال ۹۷ را با در نظر گرفتن مقادیر بارش بهاری، پاییزی و زمستانی، بالاتر از حدنصاب نرمال و بهطور چشمگیری بهتر از سال ۹۶ بهحساب آورد و در واقع سال ۹۷ سال "ترسالی" برای کشورمان خواهد بود». در این گفته البته اشارهای به «دوره ترسالی» نبود، با این همه او ۱۰ روز بعد در گفتوگو با خبرگزاری فارس گفتههای نسبت داده شده به او در شبکههای اجتماعی را تکذیب کرد و گفت: «خبر آغاز دوره ترسالی در ایران کذب است».
به جز این در برخی موارد هم، گفتههای مسئولان دستمایه رواج شایعه در شبکههای اجتماعی شده بود. از جمله رضا اردکانیان، وزیر نیرو در برنامه تیتر امشب شبکه خبر در نهم فروردین هم ماه (حوالی دقیقه پنجم ویدیو) گفته بود امسال ایران با یک «ترسالی شدید» مواجه است طوری که در یک بازه ۶ ماهه از ابتدای سال آبی جاری (مهر ماه ۹۶) به اندازه یک سال کامل آبی (بر اساس میانگین پنجاه ساله) باران باریده است. او البته به این نکته هم اشاره کرده و گفته بود برای اظهار نظر درباره تغییر اقلیم باید از آمارها و اطلاعات وسیعتری استفاده کرد.
با این حساب مشخص است ادعای آغاز دوره ترسالی در ایران تا اینجا منبع معتبری ندارد و نهتنها از سوی هیچ متخصص یا کارشناس حوزه مسائل اقلیمی، هواشناسی یا محیط زیست تایید نشده، بلکه افراد صاحبنظر با تاکید آن را تکذیب کردهاند.
نظر کارشناس
ناصر کرمی اقلیمشناس و استاد دانشگاه NTNU، روز هشتم فروردین ماه در مطلبی با عنوان «بیست گزاره کوتاه اقلیمی درباره سیلاب ایران» که در کانال تلگرامیاش منتشر کرد. گزاره پنجم این سوال و جواب بود:
سوال: بعد از دو دهه خشکسالی، چنین بارشهای سیلابی فراتر از نرمال میتوانند نشانه فرارسیدن دوره ترسالی باشند؟
جواب: هیچ رخداد منفرد اقلیمی و همچنین هیچ بیلان بارش سالانه نشانه آغاز یا پایان هیچ دوران اقلیمی نیست. با یک یا دو سال بارش یا عدم بارش هرگز نمیتوان گفت دورانی آغاز یا پایان یافته است.
او همچنین روز چهاردهم فروردین مقاله مفصلی با عنوان «بحران سیل؛ نسبت خشکسالی و تغییر اقلیم در ایران» برای بیبیسی فارسی نوشت. او در این مقاله تلاش کرد به تشکیکها در روندهای اقلیمی و رد «خشکیدگی» ایران پاسخ دهد:
اولین دلیل او در رد شایعات این واقعیت بود که ایران بر اساس آمارهای ۷۰ ساله هواشناسی بیش یک تا دو درجه گرمتر و به طور متوسط ۲۰ درصد با کاهش بارش رو به رو شده است. او همچنین به اجماع دانشمندان درباره خشکتر شدن خاورمیانه اشاره میکند؛ از جمله به مقالات کنفرانسهای ملی اقلیمشناسی در ایران که جملگی بر تغییر اقلیم به شکل خشکسالی مستمر تاکید داشتهاند.
او همچنین به «خشکیدگی» اشاره کرده و نوشته بود:
خشکسالی یک پدیده نرمال و موقت است. یعنی خشکسالی بخشی از روند معمول اقلیمی یعنی خشکسالی -نرمال - ترسالی است. هر خشکسالی موقت است و قطعا دورهای به پایان میرسد. اما اگر فرض این است که خاورمیانه گرمتر و خشکتر شده و این روند همچنان ادامه دارد، دیگر نمیتوانیم آن را خشکسالی بدانیم. چون درباره پدیدهای غیرنرمال حرف میزنیم. یعنی آنچه که مطابق روندهای معمول و قابل انتظار اقلیمی نیست.
استانداردها و فکتها خشکسالی
مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران برای پایش «خشکسالی هواشناسی» از پنج شاخصSPI، EDI، SPIE، RDI، دهکها و PN استفاده میکند. به عنوان نمونه در آخرین گزارشهای این سازمان که تا انتهای بهمن ۱۳۹۷ تهیه شده پهنهبندی خشکسالی در ایران در دورههای مختلف محاسبه شده است.
مثلا نقشههای زیر نشان میدهند آخرین پهنهبندی خشکسالی در سه دوره یک ماهه، یک ساله، سه ساله و ۱۰ ساله منتهی به بهمن ۱۳۹۷ بر اساس شاخص SPI چقدر بوده است. این شاخص بر اساس مقایسه بارندگی با بلندمدت است.
چنانکه در تصویر بالا پیدا است، وضعیت در بهمن ۱۳۹۷ که در آن بارندگی بیش از میانگین بلندمدت بوده، حکایت از ترسالی یک ماهه دارد. اما اگر این دوره را یک ساله بهمن ۹۶ تا بهمن ۹۷ در نظر بگیریم، اوضاع کمی فرق میکند. در یک دوره سه ساله وسعت خشکسالی بیشتر هم میشود و بخشهای وسیعی از ایران را در برمیگیرد و عاقبت در یک دوره ۱۰ ساله بیشتر، به جز نقاطی پراکنده در شمال و غرب، بیشترین مناطق کشور گرفتار درجات مختلف خشکسالی نشان داده میشود.
بنابراین مشخص است که ترسالی در یک دوره یک ماهه یا یک ساله، به طور مستقیم و سریع باعث تغییر وضعیت در دورههای طولانی نمیشود.
برای این برآورد اگر شاخص SPEI را که تغییرات دما هم با توجه به تاثیر آن در تبخیر آب در آن محاسبه میشود، مبنا قرار دهیم، خشکسالی عمیقتر میشود. در آخرین گزارش ماهانه بارش، دما و خشکسالی که مرکز ملی خشکسالی اسفند ماه ۱۳۹۷منتشر کرده، در یک دوره یک ساله منتهی به بهمن ۱۳۹۷، ۷۱ درصد مساحت ایران دچار درجات مختلفی از خشکسالی است. ۱۶ درصد مساحت ایران دچار خشکسالی شدید و بیش از ۵ درصد گرفتار خشکسالی بسیار شدید است.
اما اگر دوره را ۱۰ ساله در نظر بگیریم میبینیم چتر خشکسالی روی حدود ۹۵ درصد مساحت ایران گسترده است و تنها ۴ درصد کشور در وضعیت نرمال و ترسالی قرار دارد. نزدیک ۵۰ درصد سرزمین ایران گرفتار خشکسالی شدید و حدود ۱۵ درصد درگیر خشکسالی بسیار شدید است.
چرا تغییر طول دورهها شاخص خشکسالی را عوض میکنند؟
برای تقریب ذهن میتوان از این مثال استفاده کرد. فردی را در نظر بگیریم که با سی سال سابقه کاری گرفتار بحران مالی شده است. او از سی سال پیش تا الان به طور متوسط ماهی دو میلیون تومان درآمد داشته. اما در ۵ سال اخیر درآمد متوسط او حدود یک میلیون تومان بوده است. فرض کنید او در یکی، دو ماه گذشته ۵ میلیون تومان درآمد داشته. او در این یکی، دو ماه اخیر بیشتر از قدیم درآمد داشته، اما اگر ضرر و زیانهای قبلی او را در نظر بگیریم، قطعا به وضعیت نرمال و طبیعی برنگشته است. او در پنج سال گذشته ماهی یک میلیون تومان ضرر کرده، ۱۰ میلیون در دو ماه اخیر فقط بخشی از زیان انباشته او را جبران میکند. اگر افزایش درآمد او مقطعی نباشد و دوام داشته باشد ممکن است از بحران در بیاید، اما هیچ ورشکستهای با یکی دو ماه رونق شدید و مقطعی، از بحران مالی بیرون نمیآید.
آیا بارندگیهای اخیر تغییری در وضعیت خشکسالی به وجود آورده است؟
هنوز مرکز ملی خشکسالی آمارهای بارندگی چند روز گذشته را تحلیل نکرده است. اما بر بر اساس گزارش هواشناسی از ابتدای سال آبی جاری (مهر ماه ۱۳۹۷) تا ۱۵ فروردین میانگین بارندگی در ایران ۲۵۶/۲ میلیمتر بوده است. این ۲/۸ برابر بزرگتر از میانگین بارندگی در سال گذشته (تا ۱۵ فروردین) ۱/۴ برابر بیشتر از میانگین بارش در دوره بلندمدت (تا ۱۵ فروردین) است.
حتی اگر کل بارش بلندمدت یک ساله را هم در نظر بگیریم آمار نشان میدهد در طول ۶ ماه و پانزده روز از سال آبی جاری، حجم بارندگیها ۲۴ میلیمتر از کل بارندگی یک سال هم بیشتر بوده است.
این نشان میدهد که در یک دوره یک ماهه و شش ماه بخشهای زیادی از ایران دچار ترسالی شدید بودهاند، اما آیا این آمار در خشکسالی دورهای تاثیر میگذارد.
برای بررسی این موضوع سراغ آمارهای دفتر مطالعات پایه منابع آب وزارت نیرو رفتیم و میزان بارندگی در حوضههای اصلی آبریز را از ابتدای سال آبی تا ۱۴ فروردین بررسی کردیم.
جدول زیر آمار دو سال گذشته، میانگین ۱۰ سال اخیر و میانگین ۵۰ ساله بارش را در بازه زمانی ۱۹۲ روزه (اول مهر تا ۱۴ فروردین) را نشان میدهد.
در مرحله بعد سعی کردیم میانگین بارش را در دورههای یک، دو، پنج و ده ساله مقایسه کنیم. جدول زیر نشان میدهد آنچه در ۶ ماه گذشته اتفاق افتاده، اگرچه در یک دوره یک ساله باعث ترسالی در ایران شده اما حتی در یک دوره دو ساله هم میزان بارندگی کمتر از میانگین ۵۰ ساله است. یعنی اگر میانگین بارشهای ۶ ماهه امسال را با پارسال جمع بزنیم و تقسیم بر دو کنیم، باز هم از میانگین ۵۰ ساله بارش در کشور کمتر است. این یعنی حجم بارندگی پارسال چنان کم بوده که حجم بارش امسال نتوانسته هنوز جبران مافات کند. اگر متوسط بارندگی امسال در کل کشور ۱۰ میلیمتر بیشتر از آمار فعلی بود، تازه میانگین دو ساله به حد میانگین ۵۰ ساله میرسید.
این البته حکایت بارندگی تا ۱۴ فروردین است. قاعدتا تداوم این وضعیت میتواند اعداد و ارقام را عوض کند.
محاسبات فکتنامه نشان میدهد برای اینکه اینکه میانگین بارندگیها ۱۰ ساله بتواند به متوسط ۵۰ ساله برسد، باید تا پایان شهریور حدود ۲۳۰ میلیمتر دیگر باران ببارد. این عدد بزرگ و قابل توجهی است. کل میانگین بارانهای ۶ ماهه نخست امسال که موجب سیلهای بزرگ در بخشّای مختلف ایران شده، حدود ۲۸۰ میلیمتر است.
البته باید این را گفت وضعیت در همه حوضههای آبریز یکسان نیست. مثلا در حوضه دریای خزر یا دریاچه ارومیه، حتی در یک دوره ده ساله هم رکورد میانگین ۵۰ ساله شکسته شده و تا همین الان هم بیش از دوره متوسط ۵۰ ساله باران باریده است، اما در بعضی دیگر، به طور مشخص حوضه مرزی شرق، میزان بارندگی سال آبی جاری هم به میانگین ۵۰ ساله نرسیده و همچنان کسری باران ادامه دارد.
جمعبندی
تحقیقات فکتنامه نشان میدهد این خبر که با مضمون «پایان دوره خشکسالی و آغاز دوره ترسالی» در شبکههای اجتماعی دست به دست گشته، علاوه بر اینکه هیچ منبع معتبری ندارد، از سوی کارشناسان و صاحبنظران این حوزه به اتفاق رد شده است.
پدیدههای اقلیمی ذاتا قطعی نیستند، اما آن طور که کارشناسان گمان میکنند نهتنها نشانهای از آغاز دوره ترسالی به چشم نمیخورد، بلکه رویدادهای شدید آبوهوایی، مانند بارندگیهای سیلآسا، خود نشانهای از وجود پدیده تغییر اقلیماند. پدیدهای که اکثر متخصصان بر این عقیدهاند در منطقه خاورمیانه و ایران به شکل افزایش دما و خشکی با شدتی بیش از سایر مناطق جهان پدیدار خواهد شد.
علاوه بر این، گزارشها و فکتهای معتبر مرکز ملی خشکسالی ایران نشان میدهد، تا پایان بهمن پارسال، به رغم بارشهای قابل توجه پاییز و زمستان بحران خشکسالی در دورههای بزرگتر از یک سال همچنان ادامه دارد. افزایش بارشها تا پیش از بارندگیهای سیل آسای نوروز امسال به طور قطع نتوانسته کسری بارندگی سالهای گذشته را جبران کند. بر اساس گزارشهای رسمی تا بهمن پارسال چیزی در حدود ۹۵ درصد مساحت ایران درگیر یکی از درجات مختلف خشکسالی بوده است.
هنوز آمار بارندگیهای چشمگیر فروردین ۱۳۹۸ در محاسبات شاخص خشکسالی وارد نشده، اما حساب و کتابهای فکتنامه روی دادههای موجود نشان میدهد با اینکه تا اینجای کار رکورد بارندگی یک ساله بلند مدت در طول ۶ ماه گذشته، اما هنوز کسری سالهای گذشته -در سطح کل کشور- جبران نشده است. حساب و کتاب ما نشان میدهد میانگین بارشهای دو ساله، پنج و ده ساله همه (از اول مهر تا ۱۴ فروردین) هنوز هم از میانگین ۵۰ ساله کمتر است. این تازه تنها نقل بارندگی است و سایر عوامل موثر مثل افزایش دما و تبخیر آب در محاسبات در نظر گرفته نشده است. قاعدتا در ماههای آینده با انتشار گزارشهای تخصصی مرکز ملی خشکسالی، اعداد و ارقام دقیق شاخص خشکسالی در خواهد آمد و به طور قطعی نشان خواهد داد، هنوز بخشهای بزرگی از سرزمین ایران، با درجات مختلفی از خشکسالی دست و پنجه نرم میکنند.
با این اوصاف تردیدی نیست که «آغاز ترسالی و پایان خشکسالی» مطلقا «نادرست» است. یک شایعه و اظهار نظر کاملا غیر علمی و بیاساس است که تحت تاثیر فضای سیلزده ایران، در شبکههای اجتماعی دست به دست چرخیده است.