مطبوعات و رسانهها
نشریات چاپی و آنلاین
«کتیبه سلیمان» کشف شده در بیتالمقدس که در آن به عبرانی قدیم نام «پنج تن آل عبا» آمده است.
شاخدار
در سالهای اخیر خبری در برخی رسانهها و شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که در آن ادعا شده لوحی به نام «لوح سلیمانی» وجود دارد که روی آن نام پنج تن آل عبا (پیامبر اسلام، فاطمه، علی، حسن و حسین) نوشته شده است.
از جمله میتوان به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان و خبرگزاری تسنیم در ۲۸ اسفند سال ۱۳۹۵ اشاره کرد.
در این گزارشها تصویری نامشخص از یک نوشته روی پیشزمینه کاغذ قدیمی، منتشر شده که این داستان زیر آن نقل شده است:
در جنگ جهانی اول (۱۹۱۶ میلادی) هنگامی که عدهای از سربازان انگلیسی در چند کیلومتری بیتالمقدس مشغول سنگرگیری و حمله بودند، در دهکده کوچکی بهنام «اونتره» یک لوح نقرهای پیدا کردند که حاشیهاش به جواهرات گرانبها مرصع و در وسطش، خطوطی به حروف طلایی نگارش یافته بود و چون آن را نزد فرمانده خود ، «میجر ای.ان. گریندل» بردند … هرچه کوشید نتوانست از آن چیزی بفهمد، اما دریافت که این نوشته بهزبان و خطی بسیار قدیمی است و بالاخره این لوح، بهوسیله وی دست به دست شد تا به سرپرست ارتش بریتانیا «گِلَدِستون» رسید و او هم آن را به دست باستانشناسان بریتانیا سپرد. پس از پایان جنگ (۱۹۱۸ میلادی) درباره لوح مذکور به تحقیق و بررسی پرداختند و کمیتهای تشکیل دادند که اساتید شناخت زبانهای باستانی بریتانیا، آمریکا، فرانسه، آلمان و سایر کشورهای اروپایی، عضو آن کمیته بودند. پس از چند ماه بررسی و تحقیق در سوم ژانویه ۱۹۲۰ میلادی معلوم شد که این لوح مقدسی است بهنام «لوح سلیمانی» و سخنانی از حضرت سلیمان را در بر دارد که به الفاظ عبرانی قدیم نگارش یافته است
در ادامه گفته شده که «چون این خبر به اسقف اعظم انگلستان (Lord Bishop*) رسید، فرمان محرمانهای به کمیته نوشت با این مضمون که: «اگر این لوح در موزه گذاشته شود و در دید مردم قرار گیرد ، اساس مسیحیت متزلزل خواهد شد و سرانجام خود مسیحیان، جنازه مسیحیت را بر دوش بلند میکنند و در قبر فراموشی دفن خواهند کرد، بنابراین بهتر آن است که لوح مذکور در رازخانه کلیسای انگلستان گذارده شود و جز اسقف و اهل سرّ کسی آن را نبیند. کسانی که این لوح را دیدند و بینشی داشتند گرایشی عجیب به اسلام و مذهب اهل بیت علیهم السلام پیدا کردند».
جستوجوی منابع
هر چه به زبان فارسی و انگلیسی و عربی در اینترنت جستوجو کردیم، هیچ منبع معتبری پیدا نکردیم که مضمون این داستان را تایید کند، تنها یک سلسله مطالبی است که وبلاگها و وبسایتهای مختلف از روی هم برداشتهاند.
در اغلب این مطالب منابعی از نشریات خارجی به عنوان منبع معرفی شدهاند. مثلا این جمله که «هر کسی که خواهان اطلاعات بیشتر است به صفحه ۲۴۹ کتابی به نام Wonderful Stories of Islam چاپ لندن مراجعه کند» ارجاع به کتابی است که ما بعد از جستوجو زیاد در منابع انگلیسیزبان اثری از آن پیدا نکردیم.
تحقیقات ما نشان میدهد یکی از قدیمیترین مطالبی که این ماجرا را نقل کرده، مقالهای است با عنوان «علی در کتابهای آسمانی» که در ۲۵ تیر ۱۳۸۷ روی سایت قدیمی سازمان تبلیغات اسلامی بارگذاری شده است.
اما در سایتهای عربی میتوان به نمونههایی قدیمیتر هم برخورد، از جمله در سال ۱۳۸۶، رادیو عربی ایران (وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران) برنامهای به این مضمون پخش کرده مطلبی با همین مضمون را به زبان عربی منتشر کرده است.
جستوجوی تصاویر
اما از سوی دیگر جستوجوهای ما نشان میدهد تصویری از متن لوح که با پیشزمینه کاغذ قدیمی منتشر شده، ظاهرا مربوط به فیلم ملک سلیمان (سال ۱۳۸۹) است.
اما تصاویر قدیمیتر دیگری هم هست که نشان میدهد این قصه پیش از فیلم ملک سلیمان هم نقل شده و در این باره تصاویر و مطالبی وجود دارد که مدعی است در اوایل قرن بیستم لوحی از سلیمان کشف شده که در آن پیامبر یهود به ۵ چهره مقدس شیعیان توسل کرده است.
کل داستان از کتابی آب میخورد که ۴۰ سال پیش نوشته شده است. کل ماجرایی که نقل شده و چند داستان عجیب و غریب در این کتاب وجود دارد. ماجرای پیدا شدن لوح* متن لوح، ترجمه آن، دستور اسقف اعظم برای پنهان کردن لوح و اینکه هر کسی آن را دیده به «گرایشی عجیب به اسلام پیدا کرده»؛ همه در کتاب آمده است:
کسانی که این لوح را دیدند و بینشی داشتند، گرایشی عجیب به اسلام پیدا کردند و همان وقت، بین دو نفر از دانشمندان به نام «ولیم» و «تامس» پیرامون لوح گفتوگوهایی شد که به اسلام آوردن هر دو انجامید سپس ولیم، کرمحسین و تامس فضل حسین نامیده شد. برای اطلاعات بیشتری در این زمینه مراجعه شود به مجلهالاسلام - دهلی فوریه ۱۹۲۷ م. و مسلم کرانیکل - لندن دسامبر ۱۹۲۶ م.
- علی و پیامبران، صفحه ۳۴، چاپ ۱۳۷۰ مرکز چاپ و نشر بنیاد بعثت
علی و پیامبران؛ کشمیر؛ ۱۳۵۳
۴۴ سال قبل در کشمیر هند فردی به نام «سید محمد مختاری سبزواری»** ادعا کرد به طور اتفاقی به رسالهای به نام «ایلیا» برخورده که نویسنده آن «حکیم سید محمود سیالکوتی» است. او مدعی کتابی را که نوشته ترجمه ایلیای سیالکوتی ؛ دانشمندی که در مقدمه کتاب او را از «دانشمندان بیتعصبی» توصیف کرده که ۳۲ سال در سلک اهل حدیث بوده و در همان زمان کتابهایی نوشته و به نشر چند جریده و مجله اشتغال داشته است.
با این همه با جستوجوی نام سیالکوتی، به اسم یک فرد نسبتا شناخته شده برمیخوریم: عبدالحکیم سیالکوتی که در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی در زمان شاهجهان، در هندوستان زندگی میکرده است. امکان ندارد عبدالحکیم سیالکوتی نویسنده کتابی باشد که در آن داستانی از ۳۰۰ سال آینده روایت شده است. در کتاب و هم در بقیه اسنادی که در این باره منتشر شده، همگی بر این تاکید دارند که لوح مذکور سلیمان در سال ۱۹۱۶ توسط سربازان انگلیسی کشف شده است.
سالها بعد مختاری سبزواری در یک مصاحبه گفته است:
از سید محمود سیالکوتی هم آگاهیمان اندک است. من وقتی در هند بودم یکی از سران بودایی مرا به منزلش دعوت کرد. اتفاقی افتاد که وی از منزل بیرون رفت و من با دختر ایشان در خانه ماندیم. چون بودن در خانه ایشان درست نبود، بیرون رفتم و وقتی وی برگشت عبارتی در مورد من به کار برد و سپس گفت به سبب این کار تو، رساله ای با نام ایلیا را به تو نشان میدهم پیرامون حقانیت مذهب شما شیعیان. داستانش مفصل است و من آن را در مقدمۀ کتاب «علی و پیامبران» که بیش از چهل سال قبل آن را منتشر ساختهام، آورده ام. مرحوم سید محمود سیالکوتی مترجم همین رساله به عربی است و بنده آن را به فارسی برگرداندهام.
جعل مدرن و ناشیانه
صفحات ۲۷ تا ۳۴ کتاب «علی و پیامبران» به ماجرای کتیبه سلیمان اختصاص دارد.
شرح داستان کتاب دقیقا همان روایتی است که در رسانهها و شبکههای اجتماعی دست به دست شدهاند. نویسنده خود اقدام به رمزگشایی از متنی کرده که مدعی است به «عبرانی قدیم» نوشته شده است:
او همچنین دستورالعمل دقیقی هم برای ترجمه لوح دارد که نکات جالب توجه زیادی دارد. آن طور که نویسنده مدعی است، ساختار زبان عبرانی قدیم شبیه ساختار زبان عربی است. مثلا نظام نقطهگذاری برای حروف دقیقا مشابه حروف عربی و فارسی است. «ب» یک نقطه دارد، و «پ» و «ث» سه نقطه. فرق «ط» و «ظ» فقط در یک نقطه است. یا مثلا در زبان عبرانی قدیم دست مانند فارسی و عربی، سه حرف برای تلفظ «ث»، «س»، «ص» وجود داشته یا «ه» یا «ح» با هم فرق داشتهاند. نکته جالب اینکه این طور که ادعا شده در زبان عبرانی قدیم «حسن» و «حسین» را دقیقا با «ح» و نه «ه» مینوشتهاند.
این ابهامات اصالت ادعای مطرح شده زیر سوال میبرند، با این همه ما برای اطمینان بیشتر سراغ یکی از بهترین متخصصان در این زمینه رفتیم و از او درباره اصالت تصویری که «متن کتیبه سلیمان» معرفی شده سوال کردیم.
نظر کارشناس
به توصیه دو پژوهشگر ایرانی و هلندی زبانهای باستانی (که هر دو جعلی بودن این متن را تایید کردند)، با کریستوفر رولستون (Christopher Rollston)، استاد زبانهای سامی دانشگاه جورج واشنگتن تماس گرفتیم و نظرش را درباره اصالت این «لوح سلیمان» جویا شدیم. یکی از حوزههای تخصص پروفسور رولستون متون جعلی باستانی است. او در پاسخ برای ما نوشت:
من با دقت این متن را بررسی کردم. بدون شک این متن به زبان و خط عبری باستانی نوشته نشده است. بدین معنی که نه عبری قدیم عصر آهن است و نه خط عبری دورههای پارسی، هلنی یا رومی. این متن نه به زبان فنیقی نوشته شده، نه آرامی، نه به فلسطینی باستانی، نه به زبان موابی، نه عمونی و نه به زبان ادومی. در واقع این متن اصلا باستانی نیست. یک جعل مدرن خام و نپخته است.
کتیبه دوم، توسل نوح به آل عبا
ادعای مشابه دیگری در برخی رسانهها (مثل تسنیم) و شبکههای اجتماعی در مورد کتیبه نوح وجود دارد به این مضمون که تخته پارهای از کشتی نوح پیدا شده که روی آن چیزی نوشته که باستانشناسان و خطشناسان چینی و روسی آن را رمزگشایی کرده و فهمیدهاند متن کتیبه این است:
ای خدای من و ای یاور من، به رحمت و کرمت مرا یاری کن و به پاس خاطر این نفوس مقدّسه:
مُحمّد
إیلیا (علیّ)
شَبَر (حَسَن)
شُبَیْر (حُسَین)
فاطِمَه
آنان که همه بزرگان و گرامیاند
جهان به برکت آنها برپاست،
به احترام نام آنها مرا یاری کن؛ تنها تویی که میتوانی مرا به راه راست هدایت کنی
این داستان هم عینا در کتاب علی و پیامبران (صفحات ۳۵ تا ۴۲ کتاب چاپ ۱۳۷۰ مرکز چاپ و نشر بنیاد بعثت) آمده است.
این ادعا نیز مثل کتیبه سلیمان جعلی، بیاساس و ساخته و پرداخته ذهن کسی در دوران معاصر است. درباره این تصویر هم از پروفسور رولستون پرسیدیم، او جعلی بودن آن و ساختگی بودن نوشتههای آن را تایید کرد و در واکنش به آن گفت: عجب جعل مدرن بیکیفیتی!
جمعبندی
تا اینجای کار آنچه مشخص است، منبع قصه لوح سلیمان و کتیبه نوح و توسل پیامبران یهود به آل عبا، کتابی به نام «علی و پیامبران» است.آن طور که مترجم آن آیتالله سیدمحمد مختاری سبزواری در سال ۱۳۵۳ نوشته، از رساله کوچک عربی به نام ایلیا ترجمه شده که نوشته فردی به نام سید محمود سیالکوتی است.حتی مترجم هم اطلاعات چندانی درباره او ندارد. او از قضا همنام یکی از علمای نسبتا معروف هندی به نام «عبدالحکیم سیالکوتی» است که ۳۰۰ سال پیش از تاریخ این قصه، مقارن عصر شاهجهان زندگی میکرده است. حتی آقای مختاریسبزواری هم نمیشناسد و هیچ اثری از او نیست. رساله هم به طور اتفاقی دست مترجم رسیده و او بدون تحقیق درباره اصالت ادعاهای عجیب مطرح شده در آن، به فارسی ترجمهاش کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
این کتاب مرجع ادعایی عجیب و غریب بر خلاف طبیعت و منطق زمان است. اما نویسنده اصرار دارد برای آنکه فکتهایی ارائه کند که منطقی به نظر برسند. نویسنده برای قانع کردن خوانندگان منابعی را معرفی میکند که موجود نیستند و از مجلاتی در بریتانیا یا پاکستان یاد میکند که مطالبی در تایید داستان مطرح کردهاند، در حالی که این منابع مطلقا وجود ندارند.
این روش یکی از تکنیکهای رایج قصهگویی است که قدمتی دیرینه دارد. نجف دریابندری در مقدمه ترجمه کتاب بیلیباتگیت آن را تکنیک «سند جعلی» میخواند که در گذشته نویسندگان برای باورپذیری قصههای عجیب و غریب از آن استفاده میکردند و مدعی میشدند فردی ناشناس متنی یا سندی را به دستشان رسانده و آنها عینا آن متن و سند را بازگو میکنند.
ادعای مطرح شده در کتاب «علی و پیامبران» هیچ مابهازایی در عالم واقع ندارد، اما به این بسنده نکردیم و در پی اعتبارسنجی تصویر ارائه شده از لوح هم برآمدیم. در نگاه اول نظام حرفگذاری الفبای «عبرانی قدیم» توجهمان را جلب کرد. شیوه نقطهگذاری آن درست مانند فارسی و عربی است، انگار که یک شخص فارسیزبان، یک خط جدید بر مبنای حروف فارسی و عربی از خود درآورده باشد. در راهنمای ترجمه متن، عینا مثل فارسی و عربی برای برخی حروف که با صدای مشابه تلفظ میشوند (مانند «ح» و «ه» و «س» و «ص» و «ث» و «ز» و «ظ» و «ض»). حتی سلیمان، حواسش بوده که حسن و حسین را با «ح» جیمی بنویسد و الله را را «ه» دوچشم.
برای اطمینان از یکی از بهترین متخصصان متون جعلی باستانی جهان هم سوال کردیم و نظر او را پرسیدیم که با قطعیت متن مذکور را «یک جعل مدرن خام و نپخته» توصیف کرد.
با این اوصاف تردیدی نیست که این ادعا «در بیتالمقدس لوح مقدسی بهنام لوح سلیمانی کشف شده که در آن به الفاظ عبرانی قدیم نام پنج تن آل عبا آمده است» و همین طور کتیبه نوح، غیر واقعی و جعلی است، آن قدر که حتی مرغ پخته را هم به خنده میاندازد. ما در فکتنامه به این جور ادعاها نشان شاخدار میدهیم.
پانوشت:
* Lord Bishop یک شخصیت نیست، بلکه لقبی سنتی است که برای اسقفها به کار برده میشده.. مثل «حضرت آیتالله». مثل این است که بگوییم « چون این خبر به حضرت آیتالله رسید...» و هیچ جایی توضیح ندهیم منظورمان چه کسی است.
** در مقدمه گفتوگویی که سایت ملاعبدالله بهابادی با سید محمد مختاری سبزواری منتشر کرده، او چنین توصیف شده است:
آیتالله سید محمد مختاری سبزواری متولد ۱۳۱۷ خورشیدی از خاندان معروف مختاریهای سبزوار است که از زمان صفویه تاکنون علمای بزرگی را به جهان تشیع تقدیم و عرضه داشتهاند. او در نجف درس فقه خوانده و فلسفه را نیز نزد شیخ عباس هاتف قوچانی فرا گرفته است. او مسلط بر چند زبان است و سالیان متمادی [دهه چهل و پنجاه] در هندوستان به تبلیغ مذهب شیعه پرداخته و مریدان بسیاری را حتی از میان اهل سنت و هندوها داشتهاند تا اینکه عاقبت توسط دولت هند از این کشور اخراج شده و برای همیشه ورودشان به هند ممنوع اعلام می شود. او هم اکنون [در زمان انتشار گفتوگو] ساکن قم است. ترجمه رساله شریفه المنن و المواهب الاحدیه، علی(ع) و پیامبران(ع)، شیعه و پایه گذاری علوم بخشی از آثار او است.
https://www.sharethefacts.co/share/74d5984f-5dab-4441-a27d-6db5d5934075
شاخدار
گفته یا آمار، به قدری نادرست و مضحک است که حتی مرغ پخته هم به خنده میافتد!
درباره نشانهای میرزاروش کار ما