رضا امیرخانی
نویسنده و منتقد ادبی
جمعیت فارسیزبانان دنیا امروز میتوانست یک میلیارد نفر باشد.
نادرست
آیا واقعا جمعیت فارسیزبانان جهان میتوانست یک میلیارد نفر باشد؟ این ادعا را مورد بررسی قرار دادیم تا به تصویر واقعبینانهای از این موضوع دست یابد.
در مرحله اول تلاش کردیم تا با رضا امیرخانی تماس بگیریم و از او بپرسیم منبع گفتهاش و منظور دقیقش از طرح این موضوع چه بوده است.
آقای امیرخانی در پاسخ به سوال ما به ایرادهایی در تنظیم مطلب و فهم ناصحیح خبرنگار از سخنرانیاش اشاره کرد و در مقام توضیح به فکتنامه گفت:
صحبت من این بود که در ایران قدیم زبان رسمی و زبان دیوانی بخش عمدهای از شبه قاره، زبان فارسی بوده، حتی مثال زدم که سرود ملی پاکستان پر از لغات فارسی بود ولی به مرور دایره فارسیزبانان کوچکتر شد. در واقع من در پی یک قیاس بین وسعت جمعیتی فارسی زبانان قدیم و فعلی بودم وگرنه واقفم که حتی در آن زمان هم کل این جغرافیا به فارسی صحبت نمی کرده و روی عدد مشخصی تاکید نداشتم.
فکتنامه با تاکید بر اینکه در این گزارش قصد ندارد با انگشت گذاشتن روی یک عدد، مچگیری کند و محتوای کلی گفته امیرخانی را زیر سوال ببرد. اما صرفا به خاطر جلوگیری از تبدیل شدن این عدد به یک فکت این گفته را درستیسنجی میکنیم تا به این بهانه ببینیم که ظرفیت جغرافیایی زبان فارسی در ۱۵۰ سال گذشته چقدر بوده است؟
مرز جغرافیایی جامعه فارسی زبان در گذر زمان
توضیحات آقای امیرخانی در ابتدای کار مشخص میکند که عدد یک میلیارد بیش از آنکه صحبت از یک واقعیت عددی باشد، ارجاع ذهن مخاطب به خطری است که دامنگیر زبان فارسی شده است. اما اهمیت موضوع سبب شد که نگاهی موشکافانهتر به وضعیت زبان فارسی در قدیم و جدید و سنجش موقعیت آن داشته باشیم. به همین دلیل با نگاهی به مرز جغرافیایی جامعه فارسیزبانان در گذر زمان، کوشیدیم تصویری از گستردگی جغرافیایی زبان فارسی و ظرفیت آن ارائه کنیم.
براساس اسناد اطلس جهانی، ایران قدیم شامل قفقاز، بینالنهرین، آناتولی شرقی و آسیای مرکزی بوده است یعنی مرزهای فلات ایران از قفقاز تا بین النهرین را شامل میشده است. اطلس جهانی در گزارشی در این خصوص مینویسد این مناطق براساس قوانین دولت مرکزی ایران اداره میشده و مردمان آن متاثر از فرهنگ ایرانی بودهاند. تسلط حکومت ایران بر این مناطق، روابطشان با ایرانیان، و کوچ جمعی و انتخاب محل زندگی در این مناطق، سبب شده بوده که مردم این مناطق از فرهنگ ایران تاثیر پذیرفته باشند. اما هیچ کجای این گزارش نشانهای از اینکه مردم این مناطق فارسی صحبت میکردند، وجود ندارد. یعنی آنها به زبان خودشان صحبت میکردند ولی تحت تاثیر فرهنگ و قوانین حکومت ایران بودهاند.
امپراتوری ایران
نگاهی به نقشه امپراتوری ایران نشان میدهد که ایران قدیم از مرز هند تا بخشهایی از ترکیه و آذربایجان امروزی و حتی بخشهایی از شمال آفریقا گسترده بوده ولی بیشتر این مناطق هیچ وقت به زبان پارسی باستان صحبت نمیکردهاند.
به مرور زمان مرزهای جغرافیایی ایران کوچک و کوچکتر شده و در این کوچکسازی، جمعیت فارسیزبان فلات ایران کاهش یافته، به این معنا که بخشهایی که جدا شدهاند عموما به زبانی غیر از فارسی صحبت میکردند. مثل بخشهایی از آسیای میانه و آذربایجان و مناطق عرب نشین بین النهرین.
ایران در دوره صفویه
نگاهی به نقشه ایران در دوره صفویه نشان میدهد که بسیاری از مناطق میان امپراتوری ایران و امپراتوری عثمانی از غرب و با ازبکها از شرق مشترک بوده و تا حدودی مرز جغرافیایی ایران کوچک شده بوده است.
ایران بعد از ۱۹۰۰
از سال ۱۹۰۰ به بعد تقریبا مرز جغرافیایی ایران به شکل فعلی باقی مانده جز بخشهایی که در شمال غربی از دست رفته و به جمهوری آذربایجان فعلی تبدیل شده و بخشی که به عنوان بحرین از دل خلیج فارس جدا شده است. حتی در این مرز جغرافیایی نیز به رغم آنکه زبان فارسی همیشه زبان غالب بوده ولی پوشش دهنده کل جمعیت این فلات نبوده است.
جمعیت امروز منطقه
براساس آمار جمعیتی سال ۲۰۱۶ سازمان ملل متحد، کل جمعیت کشورهای پاکستان، ایران، ترکیه، عراق، ازبکستان، افغانستان، سوریه، قزاقستان، امارات، آذربایجان، اردن، تاجیکستان، لبنان، ترکمنستان، عمان، کویت، قطر و بحرین که ممکن است روزی کل یا گوشهای از آن داخل مرزهای ایران قرار میگرفته، حدود ۵۴۸ میلیون نفر است.
فکتنامه به هیچ سندی دال بر فارسی صحبت کردن کل منطقه تحت نفوذ امپراتوری ایران دست پیدا نکرده است. حتی کل جمعیت ایران امروز به فارسی صحبت نمیکنند و هنوز افرادی در داخل ایران که به زبانی غیر از فارسی صحبت میکنند و حتی به زبان فارسی آشنا نیستند.
برآوردهای سایت Ethnologue حکایت از آن دارد که از حدود ۸۰ میلیون ایرانی، گستره زبان فارسیزبانان ایرانی بیش از ۵۲ میلیون نفر است. ایرانیانی که در مناطق مختلف به زبان ترکی آذربایجانی صحبت میکنند، ۱۳/۸ میلیون نفر و گستره زبان کردی کمتر از ۶ میلیون نفر است.
چرا زبان فارسی رو به افول است؟
محمدرضا دربندی، معاون امور بینالملل بنیاد سعدی با اشاره به مشکلات دپارتمانهای زبان فارسی در دنیا و به تعطیلی منجر شدن برخی از آنها، می گوید: «علت اصلی این عدم تمایل (به زبان فارسی)، نبود شغل است. هر دانشجویی که بخواهد رشتهای را انتخاب کرده و برای تحصیل آن هزینه کند، ابتدا بررسی میکند که آیا امکان شغل برای این رشته وجود دارد یا نه؟» او معتقد است: «رویکرد کاربردی، اقتصادی و علمی داشتن به زبان یکی از راههایی است که میتواند فارسی را از وضعیت فعلی نجات داد.» به عبارت دیگر او معتقد است زبان فارسی چون امروزه نه زبان علم است و نه زبان اقتصاد و تجارت، پس رو به افول است و جایگاهی در دنیای امروز ندارد.
مجمع بین المللی اقتصاد (داووس)، پنج عامل قدرت بخش یک زبان را اینگونه برشمرده است:
۱- دایره جغرافیایی و امکانی که برای سفر ایجاد می کند،
۲- اقتصاد،
۳- ارتباطات و قدرتی که برای مکالمه ایجاد می کند،
۴- دانش و رسانه
۵- دیپلماسی و روابط بین الملل
با نگاهی به پنج عامل فوق میتوان نتیجه گرفت با دانستن زبان فارسی جز به افغانستان و تاجیکستان نمیتوان سفر کرده و آسوده سخن گفت. فارغ از نفت، کشورهای فارسی زبان نقش تاثیرگذار و سهم چندانی در اقتصاد جهانی ندارند. بر اساس دادههای صندوق بینالمللی پول ایران با ۴۳۰، افغانستان با ۲۰ و تاجیکستان با ۷ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی روی هم حدود نیمدرصد کل تولید ناخالص داخلی دنیا، کمتر از ۱۵ درصد خاورمیانه و شمال آفریقا است برای مقایسه حجم اقتصاد ترکیه (۷۱۳ میلیارد دلار) را تشکیل میدهند) بیش از ۶۰درصد بزرگتر از کشورهای فارسیزبان است.
از سوی دیگر در علم جایگاهی ویژه نداریم، از داشتن رسانه بین المللی با نفوذ مناسب محرومیم، تنها عاملی که ممکن است زبان فارسی را کمی قدرت بخشد، نقشی است که در روابط بینالملل و دیپلماسی به دلیل موقعیت سوقالجیشی و قدرت نفوذی که در منطقه داریم باشد. در واقع از پنج عامل اصلی تنها در یکی، دیپلماسی و روابط بین الملل، وضعیت میانهای داریم.
شورای فرهنگی بریتانیا، در گزارشی با عنوان «زبان برای آینده» به بررسی اهمیت دانستن زبانهای خارجی برای انگلستان پرداخته و زبان فارسی و کشور ایران را در ردیف پانزدهم قرار داده است. در این گزارش میزان داد و ستد و حجم مبادلات اقتصادی و روابط سیاسی مد نظر قرار گرفته و از ایران به عنوان کشوری که بازار بزرگی محسوب میشود نام برده است. در واقع اهمیت زبان فارسی و ایران در این گزارش به جمعیت ایران و توانمندی آن برای تبدیل شدن به بازاری برای انگلستان، مورد توجه قرار گرفته است.
جدول زبانهای دنیا به ترتیب میزان اهمیت برای انگلستان، منبع شورای فرهنگی بریتانیا
جمع بندی
با مروری بر جمعیت امروزی ساکن در مرز جغرافیایی ۲۰۰ سال پیش ایران، به این جمعبندی رسیده که حتی اگر قدرت نفوذ حکومت ایران بر این مناطق حفظ میشد و همه ساکنان این مناطق به زبان فارسی صحبت میکردند، باز جمعیت هم فارسی زبان دنیا نمیتوانست بیشتر از ۵۴۸ میلیون نفر باشد.
اگر این واقعیت را بپذیریم که هیچگاه تمام ایرانیان و ساکنان فلات ایران در دورههای مختلف تاریخی به فارسی صحبت نمیکردهاند، این جمعیت به مراتب کمتر از این خواهد شد.
ما همچنین با تطبیق پارامترهای قدرت زبان از نگاه مجمع بین المللی اقتصاد (داووس) با زبان فارسی به این جمع بندی رسیده که زبان فارسی به سه دلیل (دایره محدود جغرافیایی محدود و ضعف ارتباطات؛ نقش ضعیف در اقتصاد؛ و نداشتن پایگاه قوی در علم و رسانه) نمیتوانسته وضعیت بهتری از آنچه امروز است، داشته باشد. قدرت زبان به نقشی است که در علم، اقتصاد، رسانه، ارتباطات ایجاد میکند. زبان فارسی فارغ از قدرت تاریخی، به دلیل نقشی که ایران در دیپلماسی و روابط بین الملل خصوصا در منطقه دارد، تا حدودی خود را سرپا نگه داشته است.
از این رو فکت نامه به گفته رضا امیرخانی با این مضمون که «جمعیت فارسیزبانان دنیا امروز میتوانست یک میلیارد نفر باشد» (با تاکید بر اینکه خود او پیشتر به نادرستی آن تاکید و آن را تصحیح کرده)، نشان نادرست میدهد.
https://www.sharethefacts.co/share/54151d73-7445-4cfd-baff-419ac3bbd4f8