قاسم لاشکی
نماینده نوشهر و چالوس در مجلس
جمعیت بیسوادان در کشور به ۸ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر رسیده و این تعداد افراد بیسواد بالای ۶ سال تا پایان سن تحصیل در جامعه است.
نیمهدرست
قاسم احمدی لاشکی نماینده چالوس و نوشهر و نایب رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، جمعه ۲۰ مهر ۱۳۹۷ در گفتوگو با خبرگزاری خانه ملت، گفته است:
امروز بسیاری از افراد به دلیل مشکلات اقتصادی و فرهنگی از تحصیل بازمانده و عملا راهی مدارس نمیشوند به همین دلیل نرخ بیسوادان در کشور به ۸ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر رسیده است، این تعداد بیسواد افراد بالای ۶ سال تا پایان سن تحصیل در جامعه هستند.
او با انتقاد از وجود ۲۳ نوع مدرسه در کشور، آن را عامل و خطری برای گسترش بیسوادی دانسته و اضافه کرده: «بسیاری از بیسوادان در نقاط عشایری و روستایی به سر میبرند و باید کمک پدر و خانواده برای کار باشند، چرا که فشار اقتصادی بر آن خانواده تحمیل شده، بنابراین علل گسترش بیسوادی در کشور متعدد است و نمیتوان یک یا دو دلیل را عامل آن دانست».
آیا این آمار درست و دقیق است؟ جمعیت بیسواد در ایران چقدر است؟ چقدر از این جمعیت را افراد بازمانده از تحصیل تشکیل میدهند؟ فکتنامه تلاش میکند تا پاسخ دقیق این سوالها را با استفاده از آمارها منابع رسمی کشور پیدا کند.
بیسواد کیست؟
خواندن، نوشتن و حساب پیش از این معیار سواد بود. یعنی بطور سنتی این سه مهارت، افراد را واجد صفت باسوادی میکرد ولی سالهاست یونسکو این تعریف را توسعه داده و برای باسوادی افراد نیاز به مهارتهای بیشتری را در نظر میگیرد؛ مهارتهای همچون ارتباطات، کامپیوتر، خلاقیت، درک مطلب، تجزیه و تحلیل و زبان بین المللی، لازمه باسوادی است. اما همچنان در آمارها مبنای تعریف بیسوادی همان معیارهای سنتی یعنی خواندن، نوشتن و حساب است به همین دلیل در ارائه آمار بیسوادی تنها به مواردی اشاره میشود که کودکی از تحصیل بازمانده و به مدرسه نرفته است. یعنی صرف مدرسه رفتن و فراگیری مهارتهای اولیه دانش آموزی، معیار باسوادی تلقی میشود.
با این حال نایب رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات، در متن مصاحبه به «پایان سن تحصیل» اشاره میکند. کسانی که در فاصله سنی ۶ تا ۱۹ سالگی به دلیلی در نظام آموزشی ثبت نام نشده و از تحصیل بازماندهاند. اما آیا این آمار درست است؟
آمار رسمی ایران چه میگوید؟
براساس آخرین سرشماری در ایران که در سال ۱۳۹۵ انجام شد کل جمعیت بیسواد ایران ۸ میلیون و ۷۸۹ هزار و ۵۵۳ نفر است. و کل جمعیت افرادی بیسوادی که در سن تحصیل مدرسه (۶ تا ۱۹ سال) قرار دارند ۴۳۱ هزار و ۵۱۳ نفر است. این آمار نشان میدهد، کمتر از نیم میلیون کودک و نوجوان بازمانده از تحصیل در ایران وجود دارد.
البته این آمار مربوط سال ۱۳۹۵ است که احتمالا در دو سال گذشته اندکی تغییر کرده است. همچنین در در این سرشماری تعداد ۴۴ هزار نفر نفر در خصوص سواد یا بیسوادی خود اظهارنظر نکردهاند که این تعداد آنها نمیتواند تفاوت معناداری در آمار موجود ایجاد کند.
نمودار جامعه بیسواد ایران به تفکیک جنسبت و سن
نمودار سنی بیسوادی نشان میدهد، نرخ بیسوادی در جمعیت افراد ۶ تا ۹ سال بیسواد، بیش از ۳ برابر جمعیت ۱۰ تا ۱۴ سال است. این البته به معنی افزایش بیسوادی در میان کودکان ۶ تا ۹ ساله نیست. مقایسه داههای سرشماری سالهای ۹۵ و ۹۰ نشان میدهد، در سال ۹۵، جمعیت بیسواد ۶ تا ۹ سال تقریبا ۱۱۷ هزار نفر کاهش پیدا کرده است.
با تقسیم جمعیت بیسواد ۶ تا ۹ سال به کل جمعیت این مقطع سنی (۵ میلیون و ۸۴ هزار نفر)، نرخ بیسوادی در میان کودکان ۶ تا ۹ سال در سال ۱۳۹۵، ۴.۸ درصد محاسبه میشود. این در حالی است که دادههای جدول «جمعیت ٦ ساله و بیشتر،تعداد باسوادان و نرخ باسوادی بر حسب جنس و سن» در سایت مرکز آمار ایران، نشان میدهد، نرخ بیسوادی کودکان در این مقطع سنی در در سال ۱۳۹۰، برابر ۸.۱ درصد بوده است. در سال ۱۳۸۵ آمار بیسوادی در کودکان ۶ تا ۹ این نرخ ۷.۹درصد و در سال ۱۳۷۵ ۷.۷ درصد بوده است.
همچنین مقایسه آمارها نشان میدهد که آمار بازماندگان از تحصیل در سال ۹۵ بهبود قابل ملاحظهای نسبت به سال ۹۰ پیدا کرده و جمعیت ۶۸۵ هزار نفری بیسوادان ۶ تا ۱۹ سال به ۴۳۱ هزار نفر رسیده است.
متوسط سالهای تحصیلی ایرانیان پایین تر از اعراب، آذربایجان و ارمنستان
جمعیت بیسواد ایران، رقمی حدود ۸ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر را شامل میشود. این رقم سبب شده تا معدل سالهای تحصیلی ایرانیان تحت تاثیر قرار گرفته و پایین تر از معدل سالهای تحصیلی برخی از کشورهای عرب همسایه قرار گیرد. بر اساس آمار منتشره توسط مرکز آمار ایران، حداقل شاخص متوسط سالهای تحصیلی برای جمعیت ٢٥ ساله و بیشتر کشور بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ١٣٩٥ برای کل جمعیت ٨.٦ سال، برای مردان ٩.١ و برای زنان ٨.۰ سال بوده است. براساس آمارهای یونسکو در سال ۲۰۱۳، در میان همسایگان ایران، متوسط سالهای تحصیل در آذربایجان ۱۱.۲ سال، ارمنستان ۱۰.۸ سال، عربستان ۹.۲ سال، قطر ۸.۷ سال، امارات ۸.۷ سال، ترکیه۸.۷ سال، کویت ۶.۸ سال، عراق ۶.۷ سال، پاکستان ۶.۱ سال و افغانستان ۵.۱ سال است.
تحلیل وضعیت کودکان بازمانده از تحصیل
قاسم احمدی لاشکی در تشریح دلایل بازماندن کودکان از مدرسه در ایران، به وضعیت بد معیشتی و اجبار کودکان به کار برای تامین مخارج خانواده اشاره کرده است. البته تحقیقات دیگری هم هست که نشان میدهد چه عواملی باعث بازماندگی از تحصیل در میان کودکان میشود. از جمله این دلایل میتوان به آمارهایی اشاره کرد که احمد میدری معاون وزیر کار در خرداد ۱۳۹۶ و در نشست علمی "شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل در ایران" به آن اشاره کرد.
بر این اساس ۱۳۶ هزار کودک بازمانده از تحصیل در محدوده سنی ۱۰ تا ۱۲ سال شناسایی شدهاند که از طریق اطلاعات شماره تماس ثبت شده برای یارانهها با خانواده این کودکان تماس گرفته شده و اطلاعات ۹۲ هزار و ۳۹۳ کودک جمعآوری شده است.
تحلیل اطلاعات جمعآوری شده نشان میدهد، به ترتیب عوامل فقر، معلولیت، سکونت خانواده در خارج از کشور و دوری مدرسه مهمترین عوامل بازماندنگی از تحصیل در میان کودکان ایرانی بوده است.
به گفته معاون وزیر کار، ۴ استان سیستان و بلوچستان، خوزستان، تهران و کرمان به ترتیب بیشترین کودک بازمانده از تحصیل را دارند. در این میان سهم مناطق شهری بیش از مناطق روستایی در برخورداری از کودکان بازمانده از تحصیل است.
کودکان بیشناسنامه و بازمانده از تحصیل
نداشتن شناسنامه و هویت، یکی از مواردی است که طی سالهای گذشته سبب محرومیت شماری از کودکان ساکن ایران از تحصیل شده بود. این کودکان که عموما فرزندان اتباع خارجی ساکن ایران (اکثرا افعانستانی) هستند، فاقد شناسنامه و برگه هویتیاند. به همین دلیل از حقوق خود از جمله حق تحصیل محروم ماندهاند. آمار دقیقی از این کودکان در دست نیست. انجمن حمایت از حقوق کودکان در سال ۹۵ تعداد این کودکان را حدود ۴۰۰ هزار کودک برآورد کرده و مدعی شده که اینها جملگی از مدرسه رفتن محروم ماندهاند.
این مشکل البته با دستور رهبر ایران و صدور بخشنامهای از سوی دولت حسن روحانی برطرف شد و مدارس مکلف شدند بدون توجه به برگه هویتی کودکان و تنها با دریافت کارت تحصیلی کودکان، نسبت به ثبت نام آنها اقدام کند. اطلاعات بیشتر در این خصوص را در این گزارش میتوانید بخوانید.
جمعبندی
قاسم احمدی لاشکی نماینده چالوس و نوشهر و نایب رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، جمعه ۲۰ مهر ۱۳۹۷ در گفتوگو با خبرگزاری خانه ملت، نرخ بیسوادی کودکان در کشور را ۸ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر عنوان کرده و گفته: «این تعداد بیسواد افراد بالای 6 سال تا پایان سن تحصیل در جامعه هستند.»
وی فقر را مهمترین عامل محرومیت کودکان از تحصیل دانسته و گفته بسیاری از کودکان خصوصا در جوامع عشایری باید با کار کردن به خانواده کمک کنند.
بررسیهای فکتنامه نشان عدد گفته شده، آمار کل جامعه بیسواد ایران در سال ۱۳۹۵ است نه آمار افراد بازمانده از تحصیل.
بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران، تعداد افراد ۶ تا ۱۹ سالهای که در سال ۹۵، بیسواد بودهاند۴۳۱ هزار نفر بوده است. نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵، نشان میدهد که میزان بیسوادی در سن تحصیل (۶ تا ۱۹ سال) و به خصوص در میان کودکان ۶ تا ۹ سال، در سالهای اخیر کاهش قابل ملاحظهای پیدا کرده است.
تردیدی نیست در آمارهای رسمی عددی به بزرگی ۸ میلیون ۸۰۰ هزار بیسواد وجود دارد، اما این عدد نه جمعیت «بیسواد مشمول سن تحصیل»، بلکه جمعیت کل بیسوادان ایران از ۶ تا ۱۰۰ ساله است. آمارهای رسمی نشان میدهد، جمعیت بیسواد در محدوده سنی ۶ تا ۱۹ سال، کمتر از ۵ درصد کل جمعیت بیسواد در ایران است.
ممکن است خطای لفظی در هنگام ارایه آمار یا اشتباه در تنظیم خبر، باعث اشتباه نایبرییس کمیسیون آموزش مجلس شده باشد، اما به هر حال آنچه مسلم است نیمه اول جمله آقای احمدی لاشکی یعنی این جمله که «جمعیت بیسوادان در کشور به ۸ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر رسیده» درست، و نیمه دوم جمله «این تعداد افراد بیسواد بالای ۶ سال تا پایان سن تحصیل در جامعه است» مطلقا نادرست است.
به همین دلیل فکتنامه گفته قاسم احمدی لاشکی را نیمهدرست ارزیابی میکند و جمله او را این طور اصلاح میکند که «جمعیت بیسواد ایران به ۸ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر رسیده که ۴۳۱ هزار نفر از آنها در سن تحصیل قرار دارند».
https://www.sharethefacts.co/share/66b384d2-1791-41ce-84b4-06a12b250a3a
نیمهدرست
گفته یا آمار، واقعیت دارد اما توضیح یا اطلاعات بیشتری نیاز است و در برخی موارد ممکن است جزئیاتی مهم، ذکر نشده باشد.
درباره نشانهای میرزاروش کار ما