یحیی رحیمصفوی
دستیار و مشاور عالی رهبری ایران
بر اساس مطالعات آمریکاییها تا سال ۲۰۳۰ «آلسعود» وجود نخواهد داشت
نادرست
یحیی رحیمصفوی، دستیار و مشاور عالی رهبر جمهوری اسلامی ایران، اخیرا در همایش بسیجیان مرکز مقاومت بسیج سازمان اوقاف و امور خیریه گفته است:
«بر اساس گزارش مطالعاتی که چند سال قبل توسط امریکا با عنوان جهان تا سال ۲۰۳۰ منتشر شد تا سال ۲۰۳۰ رژیمی با عنوان آل سعود در خاورمیانه وجود نخواهد داشت و در این گزارش احتمال تجزیه عربستان را هم دادهاند». او در ادامه گفته است: «همه ما مسلمین نسبت به تمامیت سرزمین حجاز و دفاع از مکه و مدینه متفقالقول هستیم، لیکن این آمریکاییها و صهیونیستها هستند که میخواهند حاکمان سعودی را با اعمال مستبدانه خودشان و با ظلم و تجاوز و توطئه خودشان به سمت نابودی بکشانند.»
در جستوجو درباره سابقه این خبر به چند اظهار نظر مشابه از این مقام نظامی، امنیتی رسیدیم. از جمله پیشتر در سال ۱۳۹۴ هم آقای رحیمصفوی ادعای مشابهی را تکرار کرده و گفته بود: «آنها سال قبل جزوهای به نام جهان در سال ۲۰۳۰ منتشر کردند و در آن جزوه از حذف آلسعود تا سال ۲۰۳۰ خبر دادند و آوردهاند که ایران نیز به قدرت برتر منطقه تبدیل خواهد شد و فعالیت هستهای خود را نیز ادامه میدهد».
بررسی ادعا
پیش از هر چیز تلاش کردیم تا از خود آقای رحیمصفوی درباره منبع مورد نظر سوال کنیم. از سایت رسمی او در این باره پرسیدیم. با دفتر رهبری جمهوری اسلامی نیز تماس گرفتیم، اما تماسهای ما بینتیجه ماند و به سوال ما درباره ادعای مطرح شده پاسخ داده نشد.
برای همین خود دست به کار شدیم تا ببینیم در میان گزارشهای معتبر رسمی در ایالات متحده آمریکا، کدام یک به ترسیم وضعیت «جهان تا سال ۲۰۳۰» پرداخته و در دل آن گزارش آیا اشارهای به سقوط نظام کنونی حاکم در عربستان سعودی و تجزیه احتمالی این کشور شده است؟
معتبرترین سند رسمی در این زمینه، گزارشی است که شورای ملی اطلاعات آمریکا (NIC) در دسامبر سال ۲۰۱۲ (آذر یا دی ۱۳۹۱) با عنوان اصلی «جهانهای جایگزین» (عنوان: روندهای جهانی ۲۰۳۰) منتشر کرده است.
این گزارش تحلیلی تلاش کرده بر اساس وضعیت اقتصادی و سیاسی جهان در پایان نخستین دهه هزاره سوم میلادی، چشماندازی از وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جهان در سال ۲۰۳۰ ارائه دهد.
«خاورمیانه» و «خلیج فارس» جز واژههای پربسامد این گزارش به حساب میآیند. بیش از همه کشورهای منطقه نام ایران با (۴۶ دفعه تکرار) در این گزارش مطرح شده است. به مراتب بیش از و عربستان سعودی که در این گزارش ۲۳ بار به نام کشور یا رژیم حاکم بر آن اشاره شده است. جالب اینجاست که به جز یکی دو مرتبهای که نام این کشور بزرگ عربی در کنار تولیدکنندگان بزرگ انرژی جهان به میان آمده، در عمده موارد نام این کشور در کنار نام ایران و در زمینه رقابتهای منطقهای و تنشهای مذهبی و سیاسی و منطقهای دو کشور مطرح شده است.
با این همه در جریان جستوجو برای یافتن مطلبی که موید ادعای آقای رحیمصفوی باشد، به دو پارگراف برخوردیم که به چالشها و امکان تغییر در وضعیت سیاسی عربستان پرداخته است.
در مورد اول در صفحه ۷۰ این گزارش نوشته شده:
«در سال ۲۰۳۰ خاورمیانه جای بسیار متفاوتی خواهد بود. جایی که در آن هم احتمال توسعه و رشد وجود دارد و هم احتمال درگیریهای منطقهای. از نظر جمعیتشناختی، نیروی جوانی که محرک بهار عربی بود، به تدریج به یک جامعه پیر تبدیل میشود. تحت تاثیر فناوریها و انرژیهای نوین و کاهش تاثیر نفت، اقتصاد منطقه باید تغییر کند و شکل تازهای به خود بگیرد.
آینده خاورمیانه عمدتا به تحولات سیاسی منطقه بستگی دارد. اگر نظام جمهوری اسلامی قدرت را در ایران حفظ کند و بتواند سلاحهای هستهای به دست بیاورد، خاورمیانه با آیندهای بسیار ناپایدار مواجه خواهد شد. فروپاشی آل سعود میتواند تاثیر ویرانگری بر اقتصاد منطقه داشته باشد. ظهور یک دولت اسلامی رادیکال در مصر نیز میتواند تنشهای منطقهای را در جبهههای مختلف تشدید کند. اختلافهای قومی و مذهبی در عراق و سوریه میتواند منجر به تغییر مرزهای کنونی شود. از سوی دیگر، ظهور دولتهای معتدل و دموکراتیک در این کشورها، یا یک توافق جامع برای حل مناقشه فلسطین و اسرائیل، میتواند عواقب بسیار مثبتی داشته باشد.»
دو صفحه بعد این گزارش به طور مستقیم به این پرداخته که آیا عربستان سعودی و سایر نظامهای پادشاهی سنیمذهب، میتوانند نسبت به جنبشهای اعتراضیای که رژیمهای منطقه را تهدید میکنند، مصون باشند؟ این بخش از گزارش بیشتر به چالشهای داخلی این کشورها اشاره شده و اینکه چطور تحت فشار برای اصلاحات قرار میگیرند:
«بحران سیاسی در عربستان سعودی میتواند تاثیرات گسترده و غیرقابل پیشبینی اقتصادی و سیاسی در منطقه ایجاد کند. رقابتهای داخلی قدرت در کشورهای سنیمذهب، (رقابت میان گروههای وابسته به اخوان المسلمین، افراط گرایان، تندروهای اسلامی و سکولارها) به نفع بازیگران شیعه در منطقه خواهند بود. شرایط سیاسی در مصر ممکن است احتمالا پیچیده و به همریخته شود. دیگر پادشاهیهای سنی منطقه نیز ممکن است خود را برای اصلاحات سیاسی تحت فشار ببینند که بین اصلاحات سیاسی یا شورش عمومی یکی را انتخاب کنند. در لبنان، فلسطین، عراق و سایر مناطقی که سعودیها از نفوذ خود برای حمایت از متحدان سنی استفاده کردهاند، گروههای تحت حمایت سعودی ممکن است به شدت تضعیف شوند، و این به نفع رقبای شیعه و ایران خواهد بود».
این گزارش در موارد دیگری هم به دو کشور اشاره میکند. عمدتا نام ایران در کنار مساله هستهای مطرح شده و عمدتا نام عربستان هم در حوزه انرژی و هم رقابتهای منطقهای چند باری آورده شده، اما در بازخوانی این گزارش باید به دو نکته مهم توجه داشت:
اول، چنانکه مشخص است این گزارش به مسایل عمده، تغییرات احتمالی و چالشهای محتمل جهان در سال ۲۰۳۰ اشاره دارد و با توجه به دادهها و متغیرهای موجود شرایط احتمالی را تصویر میکنند. به عنوان مثال دو احتمال باعث شده تا نویسندگان وضعیتی مبهم و ناپایدار را برای خاورمیانه پیشبینی کنند. یکی از این متغییرها تداوم حاکمیت نظام جمهوری اسلامی در ایران و دستیابی ایران به سلاح هستهای است و دیگری فروپاشی نظام سیاسی در عربستان.
دوم، شورای ملی اطلاعات آمریکا (NIC) در این گزارش وضعیت جهان را در سال ۲۰۳۰، بر اساس دادههایی ترسیم کرده که به ذات متغییرند. قاعدتا تغییر وضعیت متغیرها تصویر ارائه شده را عوض میکنند. به عنوان مثال در همین بخشی که در بالا نقل نقل شد، میتوان نشانههای عمدهای از تغییر وضعیت متغییرها دید. در واقع به نسبت ۵ سال پیش، هم ابعاد بحران هستهای ایران عوض شده و هم سرنوشت «بهار عربی» به نسبت ۵ سال پیش تغییر کرده است. وضعیت حال حاضر در مصر به کلی متفاوت از آن چیزی است که در این گزارش مطرح شده و عملا نگرانی چندانی از روی کار آمدن تندروهای اسلامگرا دیده نمیشود. نشانهای از توافق جامع میان فلسطین و اسراییل به چشم نمیخورد ضمن آنکه با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا استراتژی ایالات متحده در قبال صلح خاورمیانه دستخوش تغییرات مهمی شده است. همچنین به رغم تشدید جنگ داخلی در عراق و سوریه ، هنوز نشانه مهمی از تغییر مرزهای کنونی دیده نمیشود و…
جمعبندی
یحیی رحیمصفوی، مشاور عالی رهبر ایران مدعی است بر اساس مطالعات آمریکاییها تا سال ۲۰۳۰ کار «آلسعود» تمام خواهد شد. او البته به طور مشخص نشانی منبع خود را اعلام نمیکند، اما بررسیهای ما نشان میدهد که نزدیکترین و معتبرترین چیزی که میتوان آن را منبع احتمالی مورد اشاره در نظر گرفت، گزارش شورای ملی اطلاعات آمریکا (NIC)، تحت عنوان «جهانهای جایگزین» است که در دسامبر ۲۰۱۲ منتشر شده.
بر اساس مشاهدات ما هیچ کجای این گزارش به صراحت گفته نشده «تا سال ۲۰۳۰ رژیمی با عنوان آل سعود در خاورمیانه وجود نخواهد داشت». در این گزارش به چالشها و احتمالات و متغییرهایی اشاره شده که ممکن است وضعیت جهان را تا سال ۲۰۳۰ تحت تاثیر قرار دهد.
تنها در یک پارگراف از این گزارشِ ۱۳۷ صفحهای که به مخاطرت مبهم و ناپایدار خاورمیانه میپردازد به احتمال فروپاشی نظام سیاسی در عربستان هم اشاره شده است، چنانکه در همان سطر تداوم نظام جمهوری اسلامی نیز در ایران نیز با قید «اگر» همراه است.
آقای رحیمصفوی همچنین با اشاره به «مطالعات آمریکاییها» گفته است «این آمریکاییها و صهیونیستها هستند که میخواهند حاکمان سعودی را با اعمال مستبدانه خودشان و با ظلم و تجاوز و توطئه خودشان به سمت نابودی بکشانند». از این گفته چنین استنباط میشود که دولت آمریکا ضمن ترسیم چشمانداز احتمالی ۲۰۳۰، به دنبال پیادهسازی آن نیز هست، که با توجه به ساختار گزارش نمیتواند ادعای درستی باشد. به عنوان مثال با این استدلال باید گفت آمریکا همزمان در حال پیگیری پروژه دیگری برای عقب ماندن از چین در زمینه اقتصادی است که حتی بر اساس تئوری توطئه نیز ادعایی خندهدار به نظر میرسد.
این گزارش بیش از آنچه در مقام پیشبینی آینده باشد، در مقام ترسیم چشماندازهای احتمالی بر اساس تجزیه و تحلیل دادههای موجود در سال ۲۰۱۲ است و نمیتوان برای گزارههای مطرح شده در آن اعتبار پیشبینی مطلق قائل شد، چنانکه با گذشت ۵ سال بسیاری از متغییرهای منطقه خاورمیانه دگرگون شدهاند. با فروکش کردن تب بهار عربی، و همینطور بعد از توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی، بسیاری از دادههای مربوط به خاورمیانه این گزارش خاورمیانه اعتبارشان از دست دادهاند و مسایل تازهای جانشین مسایل سال ۲۰۱۲ شدهاند که چشمانداز ۲۰ سال آینده منطقه را متفاوت از چشمانداز ۵ سال پیش میکند.
در واقع آنچه از سوی مشاور عالی رهبر ایران به عنوان یک منبع در نظر گرفته شده یک گزارش قدیمی است مربوط به زمانی که در خاورمیانه حتی خبری از داعش نبوده است. قاعدتا استناد به نتایج این گزارش امروز اعتبار چندانی ندارد، ضمن اینکه احتمال فروپاشی سیاسی عربستان سعودی، نه یک سرفصل مهم، بلکه تنها یک اشاره کوچک به وضعیتهای محتمل در خاورمیانه است.
با این اوصاف فکتنامه، این ادعای یحیی رحیمصفوی را که «طبق پیشبینی آمریکاییها تا سال ۲۰۳۰ رژیمی به نام آل سعود وجود نخواهد داشت» و «آمریکاییها دنبال سقوط نظام سعودیاند»، ادعایی مخدوش و نادرست ارزیابی میکند.
https://www.sharethefacts.co/share/a429ac5c-dcce-4d66-bc86-0ebb0b1c67a3