یوسف طباطبایینژاد
امام جمعه اصفهان
یوسف طباطبایینژاد: بیش از ۷۵ درصد از مردم اصفهان دغدغه دین دارند و نیازی به کنسرت ندارند
نادرست
اخیرا از امام جمعه اصفهان نقل شده: «بیش از ۷۵ درصد از مردم اصفهان دغدغه دین دارند و نیازی به کنسرت ندارند». برخی رسانهها و خبرگزاریهای ایرانی این خبر را به نقل از خبرگزاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی روی سرخط اخبار خود قرار دادند. دیرتر خبرگزاری صدا و سیما جمله «نیازی به کنسرت ندارند» را از متن خبر خود برداشت، اما آنچه به نقل از صدا و سیما در رسانهها منتشر شده بود، همچنان در دسترس است.
بنابراین برای شروع باید دید امام جمعه اصفهان دقیقا چه گفته و چه منظوری داشته است؟
سایت «شمیم ولایت» پایگاه رسمی اطلاعرسانی امام جمعه اصفهان، این جمله او را از خطبههای نمازجمعه ۱۶ تیر ۱۳۹۶ چنین نقل کرده است: «در خصوص جشنها نمیخواهیم به کارهایی که شد اعتراض یا بگوییم برگزارکنندهها مشکل دارند اما در مورد کنسرت، که طرفداریهای زیادی هم از آن میشود، به وزیر فرهنگ گفتم اگر حتی یک نمونه سود برای کشور داشته باشد جایزه دارید و نباید به خاطر یک جمعی خواسته عموم مردم را کنار گذاشت. امیرالمؤمنین (ع) خطاب به مالک اشتر گفتند خواسته عموم مردم را فدای یک جمع نکنید. با وجود حضور و زندگی ادیان مختلف در اصفهان براساس آمار ۷۵ درصد مردم آن دغدغه دینی دارند و اولویت آنان کنسرت نیست و ما نباید همه را فدای چند درصد کنیم و باید به حقوق این افراد توجه شود.»
فیلم نماز جمعه هم متن منتشر شده روی وبسایت امام جمعه اصفهان را تایید میکند، اما با توجه به مضمون صحبتهای مطرح شده و مقدمه آن در نقد برگزاری جشنواره کودک و کنسرت موسیقی، میتوان گفت مضمون خطبهها مطابق همان خبری است که در خبرگزاریها منتشر شده است. در واقع امام جمله اصفهان با طرح این گزاره که «طبق آمار ۷۵ درصد مردم اصفهان دغدغه دینی دارند» نتیجه گرفته است که از هر ۴ اصفهانی ۳ نفر نیازی به کنسرت ندارد.
برای بررسی صحت این ادعا، باید اول صحت گزاره اول را بررسی کرد و سپس دید آیا نتیجهگیری انجام شده مبنای منطقی دارد.
آیا ۷۵ درصد مردم اصفهان «دغدغه دینی» دارند؟
در اولین قدم با دفتر امام جمعه اصفهان تماس گرفتیم تا منبع ادعای او را جویا شویم که پاسخی نگرفتیم. به همین خاطر خودمان دست به کار شدیم و منابع مختلفِ رسمی را بررسی کردیم.
آمار: طرحهای رسمی آماری (حتی در حوزه فرهنگی) هیچکدام صحت چنین ادعایی را ثابت نمیکنند. به عنوان مثال نتايج آخرین آمارگيری از فعاليتها و رفتارهای فرهنگی خانوار در نقاط شهری صرفا به این نکته بسنده میکند در سال ۱۳۹۴، بیش از ۲۵ میلیون نفر برای چند دقیقه هم که شده قرآن و ادعیه خواندهاند. یا ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر به کنسرت موسیقی رفتهاند، اما با احتساب این آمار نمیتوان به هیچ نسبت مستقیمی رسید که نشان دهد چند درصد مردم ایران در مناطق مختلف، دغدغه دینی دارند.
برای ارزیابی وضعیت دینداری مردم اصفهان، میتوان به پژوهشهای دورهای ملی و مقالههای دانشگاهی اشاره کرد.
پژوهشها و مقالهها و پروژههای دانشگاهی: با یک جستوجوی سردستی میتوان به نمونههای زیادی از مقالهها و پروژههای دانشگاهی دست پیدا کرد که به صورت موردی به وضعیت دینداری در یک محدوده خاص با یک جامعه آماری محدود پرداختهاند.
نتایج این پژوهشها عمدتا با هم متفاوتند، اما آنچه میان اغلب این پژوهشها مشترک است روش تحقیق است. عمده این تحقیقات بر اساس مدلهای علمی سنجش دینداری بنا شدهاند. و وضعیت دینداری جامعه مورد مطالعه را بر اساس نتایج پرسشنامههایی تعیین میکنند که بر اساس مدلی علمی «گلاک و استارک» طراحی شدهاند. این تحقیقات دین داری را در چهار بعد «مناسک» به معنی آداب و فرایض دینی، «اعتقاد» به معنی اعتقاد به اصول دین، «تجربه» احساسات و نگرشهای شخصی و اخلاقی و «آگاهی» به معنی شناخت از دین، بررسی کرده و وضعیت دینداری یک جامعه را ارزیابی میکند.
به عنوان مثال بر اساس پردازش دادهها یک تحقیق (تبیین جامعه شناختی تاثیر دینداری بر سرمایه اجتماعی درون گروهی - مطالعه موردی شهر اصفهان) سطوح دینداری به این ترتیب اندازهگیری شد: ۳/۲درصد ضعیف، ۷/۴درصد متوسط و ۵۵درصد بالا است.
یافتههای تحقیق دانشگاهی دیگری که به موضوع ارتباط دینداری و اینترنت در بین دختران و پسران ۱۹ تا ۳۰ ساله در اصفهان اختصاص دارد نشان میدهد اغلب جامعه آماری (۷۶ درصد) در دسته «دینداری زیاد» و «دینداری خیلی زیاد» قرار دارند،، ۲۱ درصد متوسط و ۳ درصد هم کم. نکته جالب اینکه در این تحقیق هیچ یک از افراد جامعه آماری در میان گروه «دینداری خیلی کم» قرار ندارد که این خود نشان دهنده محدودیت جامعه آماری است.
در بررسی این منابع باید توجه داشت این تحقیقات پراکنده (مقالهها و پروژههای دانشگاهی) نه به لحاظ فرم تحقیق و نه به لحاظ محتوای علمی، اعتبار یک پژوهش جامع را ندارد و نتایج آن اعتبار آماری ندارد.
تحقیقات ارزشها و نگرشهای ایرانیان: در پژوهشهای مرتبط به سنجش دینداری در سطح ملی نیز، عمدتا طیفی از گرایشها بر اساس وجوه مختلف دینداری مورد بررسی قرار میگیرند.
نتایج پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای جوانان ایران (۱۳۸۳)، یافتههای قابل تاملی دارد. بر اساس نتایج این تحقیقات ۸۸/۴ درصد ایرانیان خود را (در دو سطح زیاد یا تا حدودی) مذهبی میدانند. این تحقیق اما خود تاکید دارد میان پاسخهای ذهنی و رفتارهای عینی تفاوت وجود دارد. در واقع مذهبی بودن لزوما به معنی پایبندی به مناسک دینی هم نیست و مشخصههای دینی هر کدام الگوی متفاوتی دارند.
از سوی دیگر شاخصهای منطقهای پژوهش «ارزشها و نگرشهای ایرانیان» مشخصهای ارزشی و نگرشی مردم ایران را در هفت بخش مجزا بررسی کرده است. بخش ششم این پژوهش به دینداری اختصاص دارد که شاخصهای دینداری را بر حسب مناطق مختلف و دستههای مختلف دستهبندی کرده است. از روی این تحقیق نمیتوان به نسبت مشخصی رسید، اما میتوان وضعیت اصفهان را به نسبت استانهای دیگر مقایسه کرد:
اصفهان از نظر اجرای مناسک دینی در بین استانهای کشور در رتبه دهم قرار دارد. مردم این استان عقبتر از ۱۲ استان خود را صاحب هویت دینی میشناسند. در میان سوالهای این تحقیق یکی بیشتر از باقی سوالها میتواند ارتباط بیشتری با موضوع مطرح شده از سوی امام جمعه اصفهان داشته باشد و آن «ممانعت از چاپ كتابهای ضد دینی» است که بر اساس این پژوهش پاسخ به این سوال به شدت به میزان تحصیلات پرسششوندگان بستگی دارد. بر اساس این تحقیق اعتقاد به ایده «ممنوعیت» در حال كاهش است و این كاهش در تمامی شهرها كموبیش به یک اندازه است.
نتیجهگیری
با مرور منابع مختلف از مجموع پژوهشهای پراکنده و همینطور طرحهای مختلف ملی و منطقهای این گزاره به دست نمیآید که طبق آمار ۷۵ درصد مردم اصفهان دغدغه مذهبی دارند.
سنجش دینداری جامعه، میتواند موضوع تحقیقات ملی و منطقهای باشد، اما نتایج این تحقیقها بیش از آنکه جامعه را به دو دسته دغدغهمند و غیردغدغهمند تقسیم کند، معمولا طیفی از نگرشها، ارزشها و رفتارهای مرتبط با دینداری را نشان میدهد. این طیفها خود مولفههایی در سنجش سرمایه اجتماعیاند و سایر تحقیقات جامعهشناسی نیز به کار میآیند.
بسته به روش تحقیق و سطح پایش دینداری، میزان دینداری مردم اصفهان در بخشهای اعتقادی، مناسکی، تجربی یا شناختی میتواند متفاوت از هم باشد. شدت هر کدام از اینها هم مثل هم نیست. مثلا با توجه به آموزش اجباری تعلیمات دینی در مدارس طبیعی است که میزان دینداری در بخش شناختی بیشتر باشد، در بخش اعتقادی یا تجربی زیاد یا در بخش مناسک و آداب دینی کم باشد
بیشتر یا کمتر از این باشد. کمااینکه در پیمایش ملی به این موضوع اشاره شده که ۸۸ درصد مردم ایران خود را (به میزان متوسط و زیاد) مذهبی میشناسند. ۸۶ درصد معتقدند هیچ عبادتی بالاتر از نماز نیست، اما فقط ۶۰درصد برای نماز خواندن اولویت قائلند.
بنابراین میتوان گفت منابع موجود و در دسترس به شکل معتبر و مستند نشان از آن ندارند که جامعه اصفهان به دو دسته ۷۵ درصدی مذهبی و غیرمذهبی تقسیمبندی میشود. در بهترین حالت و با فرض وجود منابعی که ما از آن خبر نداریم، فرض مطرح شده غیرقابل اثبات است، اما میتوان با قطعیت گفت نتیجهگیری انجام شده نتیجهگیری نادرستی است.
در مورد خاص «کنسرت موسیقی» یا موراد شبیه آن هیچ الگوی علمی وجود ندارد که نشان دهد بر اساس مذهبی بودن یا نبودن، نیازهای افراد نسبت به کنسرت و موسیقی تغییر کند. در میان احکام فقهی نیز اشارهای مستقیمی به موضوع کنسرت نشده و درباره خود موسیقی هم میان فقها اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. تحقیقات فکتنامه پیشتر در یک موضوع دیگر به اختلاف نظرهای فقهی درباره موسیقی اشارههایی دارد.
با این اوصاف و با توجه به آنکه ادعای مطرح شده در خصوص مذهبی بودن ۷۵ درصد مردم اصفهان مبنای معتبری ندارد و نتیجهگیری آن نیز درست به نظر نمیرسد. به همین دلیل فکتنامه آن را در فهرست ادعاهای نادرست قرار میدهد.