محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات ایران در یادداشتی به تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ در روزنامه ایران نوشته است:
«در دنیای امروز همانطور که سواد برای نوشتن ضروری است؛ پهنباند هم برای رشد اقتصادی پیشنیاز است! کسی که با پهنباند مخالفت میکند؛ در حقیقت در حال مخالفت با رشد اقتصادی و معیشت مردم است.»
او در این یادداشت به مطالعات بانک جهانی و تحقیقات انجام شده در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی اشاره کرده که نشان میدهد «توسعه پهنباند یکی از عوامل تاثیرگذار بر رشد اقتصادی است.»
در این گزارش سعی میکنیم با استناد به فکتها و دادههای معتبر به این سوال پاسخ دهیم که آیا «توسعه پهنباند» تاثیری در رشد اقتصادی و معیشت مردم ایران دارد؟
بله. مطالعات نهادهای بین المللی و مستقل در سالهای اخیر نشان از این دارند که اقتصاد دنیا با سرعت فزایندهای به سوی دیجیتالی شدن گام بر میدارد، تا جایی که برخی از شرایط امروز به عنوان «انقلاب اینترنتی» در اقتصاد یاد میکنند. اینترنت پتانسیل افزایش رشد بهره وری را از طریق روشهای متمایز، اما تقویت کننده دارد، از جمله:
بانک جهانی در سال ۲۰۱۶ مطالعهای را منتشر کرد که حاکی از نقش غیر قابل انکار توسعه زیرساختهای دیجیتال از جمله پهنای باند و البته وابستگی آن به حداقلی از ضریب نفوذ اینترنت در کشورها بود. به موجب این گزارش:
۱- پهنای باند ثابت، معمولا تاثیر مثبت اقتصادی برای کشورها به همراه دارد، هرچند این نتایج گاهی از نظر آماری قابل توجه نبودند (به ویژه برای کشورهای در حال توسعه)، به نظر میرسد در اکثر موارد این تأثیر تنها پس از یک آستانه خاص نفوذ باند پهن قابل مشاهده است، ولی سطح دقیق آن همچنان نامشخص است.
۲- قبل از اینکه تأثیر اقتصادی قابل توجهی از پهنای باند ثابت مشخص شود، رسیدن به آستانه نفوذ خاصی ضروری است، مطالعهای در سال ۲۰۰۹ نشان داده بود که هرچه سطح نفوذ باند پهن بالاتر باشد، تأثیر آن به دلیل اثرات شبکه بیشتر است.
به عبارتی، توسعه اقتصاد دیجیتال در کشورها، رابطه مستقیمی دارد با میزان پهنای باند در کنار ضریب نفوذ اینترنت در آن کشور.
به عنوان مثال در کشورهایی که ضریب نفوذ اینترنت بالای ۸۰ درصد است، دکتر Béla Waldhauser سخنگوی اتحاد برای تقویت زیرساخت های دیجیتال در آلمان، در مقالهای که در سایت داتمگزین منتشر شده «ارائه دهندگان زیرساختهای دیجیتال» را «قهرمانان ناشناخته رشد اقتصادی در دنیای مدرن» مینامد. او با مقایسه تاثیر افزایش اتصالهای فیبرنوری در کشورهای مختلف نقش تقویت زیرساخت های دیجیتال در کشورهای توسعه یافته را این طور به تصویر میکشد.
به گفته او «سرمایهگذاری در اتصال باند پهن از نظر رشد اقتصادی نتیجه خوبی دارد. برای مثال، تأثیر هر اتصال فیبر نوری اضافی در اتریش منجر به کمک ۱۷۰,۰۰۰ یورو به تولید ناخالص داخلی میشود.»
تا سال ۱۳۹۲ سرعت اینترنت در ایران رسما محدودیت داشت. اختصاص «سرعت ۱۲۸ کیلوبیت» برای کاربران اینترنت تا انحصار شبکههای 3G , 4G عملا امکان شکلگیری فعالیت اقتصادی حول این فنآوری را از بین بردهبود.
بعد از سال ۱۳۹۲ با افزایش سرعت و تسهیل دسترسی عمومی به اینترنت و شکستن انحصار شبکههای 3G-4G،اقتصاد ایران با موجی از فعالیتهای اینترنت محور مواجه شد. برخی کسب و کارهای اینترنتی و استارتاپها در ایران رونق گرفت. اما آیا ابزاری برای اندازهگیری این رونق اقتصادی وجود دارد؟
به گفته مقامهای وزارت ارتباطات سهم کل اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص داخلی در سال ۱۳۹۸ حدود ۶/۵ درصد بوده است. این نسبت ظاهرا با همکاری مرکز آمار و دفتر بررسیهای اقتصادی وزارت ارتباطات انجام شده است. ما نه در سایت مرکز آمار و نه در سایت وزارت ارتباطات گزارش تفصیلی آمارگیری را پیدا نکردیم و نمیتوانیم به طور مستقل درست بودن یا نبودن آن را تایید کنیم.
در آمارهای بینالمللی هم برآوردی از سهم فناوری اطلاعات از اقتصاد ایران وجود ندارد. آخرین گزارش اقتصاد دیجیتالی آنکتاد (UNCTAD یا کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد) که مربوط به سال ۲۰۱۹ است اشارهای به وضعیت ایران نشده اما در جدولی که در صفحه ۷۴ و ۷۵ این گزارش آمده سهم فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) از تولید ناخالص داخلی برخی کشورها در سال ۲۰۱۷ بین یک تا ۱۶ درصد محاسبه شده است. میانه این نرخ در کشورهایی که داده آنها موجود است، ۳/۸ درصد است.
این آمار مربوط به حدود ۴ سال پیش است. با توجه به تنوع کشورها و همین طور سرعت رشد سهم فناوری اطلاعات از اقتصاد، میتوان حدس زد که سهم فناوری اطلاعات از اقتصاد ایران چیزی بین ۴ تا ۶/۵ درصدی باشد که مرکز آمار و وزارت ارتباطات محاسبه کرده است.
این نسبت بزرگ و قابل توجهی است. برای اینکه مقیاسی از بزرگی آن داشته باشیم کافی است به این اشاره کنیم که طبق دادههای بانک مرکزی در سال ۱۳۹۶ (در شرایط نسبتا عادی اقتصادی) سهم گروه کشاورزی از کل تولید ناخالص داخلی ۶/۵۷ درصد و سهم بخش ساختمان ۴/۴ درصد بوده است.
با این اوصاف حتی اگر نتوان به طور دقیق گفت سهم فناوری اطلاعات از اقتصاد ایران چقدر است، میتوان با اطمینان نسبی گفت که این سهم چشمگیر و قابل توجه است.
توسعه زیرساختهای دیجیتال، از جمله افزایش پهنای باند قطعا در رشد اقتصادی و افزایش تولید نقش موثری دارد، اما این همه ماجرا نیست.
برای پاسخ دادن به این سوال کافی است به مورد «اینستاگرام» اشاره کنیم. یکی از محبوبترین پلتفرمهای شبکههای اجتماعی در سراسر دنیا که در ایران نیز رونق زیادی دارد.
دقیقا معلوم نیست حجم گردش مالی کسب و کارهای اینستاگرامی در ایران چقدر است. تا کنون هیچ برآورد رسمی در این باره انجام نشده، اما برخی برآوردهای غیر رسمی حکایت از آن دارند که ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار کسب و کار ایرانی در این شبکه اجتماعی فعال هستند. رئیس کمیسیون کسب و کارهای دانش بنیان اتاق بازرگانی ایران را بر عهده دارد مهرماه امسال در گفتوگو با ایلنا مدعی شده بود که از «حدود ۲۴ میلیون کاربر اینستاگرام» در ایران «۳۷٪ از آنها حداقل یک بار روی اینستا خرید و فروش انجام دادهاند، و این بازاری افزون بر ۵ هزار میلیارد تومان در سال است.»
با این همه مدتها است که بحث فیلتر شدن اینستاگرام در سطوح بالای تصمیمگیری ایران در جریان است. فکتنامه اخیرا در یک گزارش درستیسنجی درباره یک ادعای سخنگوی قوه قضائیه به شواهدی استناد کرده بود که نشان میداد قوه قضائیه طی دو سال گذشته به طور فعال پیگیر مسدود کردن اینستاگرام بوده است.
اسماعیلی: «قوه قضاییه در دوران رئیسی هیچ پیامرسانی را مسدود نکرده و به دنبال مسدودسازی فضای مجازی نیست.»
— FactNameh | فکتنامه (@factnameh) January 30, 2021
این طور نیست. شواهدی وجود دارد که ثابت میکند #قوه_قضائیه در این مدت پیگیر ایجاد محدودیت و #فیلتر کردن شبکههای اجتماعی و پیامرسانها بوده است👇https://t.co/02AY4u6Ywl pic.twitter.com/SntHu9hNt0
پیش از اینستاگرام همین وضعیت در مورد تلگرام هم وجود داشت. برخی گزارشها حکایت از آن دارند که بر اساس اعلام مرکز رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد حدود ۹ هزار کسبوکار تلگرامی در پی فیلتر شدن این پیامرسان دچار مشکل شدند
برخی کارشناسان ضرر و زیان فیلترینگ تلگرام را تا «میلیاردها دلار» برآورد میکنند که البته نمیتوان این براوردها را بدون وجود دادههای قابل استناد تایید یا رد کرد.
شفافیت، دسترسی آزاد به اطلاعات و امکان ارتباط بی واسطه با بازارهای جهانی از مهمترین مزایای اقتصاد دیجیتال به شمار میروند که در جمهوری اسلامی ایران به واسطه فیلترینگ هدفمند و تلاش برای اخلال در دسترسی عموم به اینترنت جهانی توسط دولتها، این فرصت به یک تهدید تبدیل شده است. سرمایهگذاریهای عظیم دولت در پروژههایی همچون اینترنت ملی و سیاستگذاری های غلط در حوزه محدودسازی اپلیکیشنهای مورد وثوق مردم و تلاش برای هدایت کاربران به سمت نمونههای داخلی اما ناامن، عملا باعث اخلال در اقتصاد دیجیتال کشور شده و میشود.
با گسترش تحریمهای بین المللی دسترسی شهروندان و تولید کنندگان ایرانی به بازارهای جهانی عملا غیر ممکن شده است، چرا که نه امکانی برای تبادل مالی و خرید و فروش کالا و خدمات با ارزهای بین المللی وجود دارد و نه حتی امکان ارسال و دریافت سفارشها. به عبارتی اقتصاد نحیف دیجیتال ایران که کمتر از یک دهه از عمرش میگذرد هیچ گونه ارتباطی با غولهای اقتصادی دینای دیجیتال همچون آمازون، Ebay، گوگل و … ندارد.
مجله Harvard Business Review در دسامبر ۲۰۲۰ در گزارشی از یک سو ایران را از جمله کشورهایی معرفی کرد که به سرعت در حال دیجیتالی شدن هستند و در صورت ادامه روند موجود باید منتظر شکوفایی اقتصادی قابل توجهی باشند و از سویی دیگر متذکر شد که ایران، چین، روسیه و عربستان سعودی گرچه مشغول سرمایهگذاری دولتی گسترده در این عرصه هستند اما با سیاستگذاریهای محلی و ایجاد مانع در مسیر گردش آزاد اطلاعات عملا امکان دسترسی به اطلاعات را کمتر میکنند، اتفاقی که نه تنها مانع رشد اقتصادی میشود، بلکه اغلب با افزایش هزینهها برای مشاغل دیجیتال از امکان رقابت در خود کشورها میکاهد و رانت خواری در میان بازیگران داخلی را افزایش میدهد.
به عبارتی ادعای آذری جهرمی که گفته بود پهنای باند ارتباط مستقیمی با معیشت مردم دارد درست است اگر با دسترسی کاربران به اینترنت و بازارهای جهانی با فیلترینگ و اینترنت ملی و تحریمها محدود نشده باشد. در غیر این صورت، منفعت اقتصادی بهبود زیر ساختهای دیجیتال، عاید جریانهای وابسته به قدرت میشود تا مردم.