در دو هفته گذشته خبر قطعی شدن حکم اعدام امیرحسین مرادی، محمد رجبی و سعید تمجیدی، یکی از داغترین موضوعات مطرح در رسانهها و شبکههای اجتماعی بود. خوشبختانه بعد از فراگیر شدن مخالفت با اعدام این سه نفر که باعث شد «#اعدام_نکنید» ترند جهانی شد، حکم اعدام این سه نفر به طور موقت متوقف شده و پرونده در مرحله «اعاده دادرسی» قرار گرفته است.
اما چه چیزهایی درباره این پرونده میدانیم؟ چه بخشهایی مبهم است؟ تناقضها میان روایتهای رسمی و غیررسمی چیست؟ چه اخبار جعلی در این باره دست به دست چرخیدهاند؟ چه اطلاعات نادرست و تاییدنشدهای درباره این پرونده وجود دارد؟
این مطلب به دنبال پاسخ به بخشی از این سوالها است.
روایت رسمی درباره پرونده این سه جوان چیست؟
پیش از بررسی واقعیتها و شواهد درباره پرونده، باید به این نکته توجه کرد که تاکنون محتویات این پرونده در دسترس عموم نبوده است. بنابراین ناچاریم بر اساس احکام صادره، اظهارات رسمی و همچنین اظهارنظر وکلای این متهمان، دادههای موجود را بررسی کنیم.
بر اساس اعلام مقامات قضایی، این بازداشتشدگان سوم اسفند ۱۳۹۸ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به اتهامهایی از جمله «مشارکت در تخریب و تحریق به قصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران» و «محاربه» به اعدام محکوم شده بودند. آنها همچنین در این دادگاه به اتهام «سرقت مسلحانه مقرون به آزار در شب» به تحمل زندان و شلاق محکوم شدهاند.
غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه نیز روز ۲۴ تیر اعلام کرد: «دو نفر از آنها در یک صحنه سرقت مسلحانه دستگیر شدند که به دنبال ربودن اموال یک خانم بودند و بعد از دستگیری در گوشی موبایل این افراد صحنههایی که بانک، اماکن عمومی و اتوبوس ها را آتش میزنند مشاهده و مشخص شد با جسارت از اعمال مجرمانه خود فیلمبرداری و برای خبرگزاریهای خارج از کشور ارسال میکردند.»
روز یکشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۹، وکلای این سه نفر در اطلاعیهای اعلام کردند «خوشبختانه این درخواست [اعاده دادرسی] توسط رئیس دیوان عالی کشور پذیرفته شده و پرونده جهت بررسی مجدد به یکی از شعب دیوان عالی ارجاع شده است و با توجه به موازین قانونی و رویه جاری قضایی در حال حاضر اجرای حکم اعدام موکلین تا زمان تعیین تکلیف نهایی قضایی در این پرونده، متوقف میباشد.»
اتهام رسمی این سه نفر چیست؟
آقای اسماعیلی روز شامگاه هفتم تیر ۱۳۹۹ نیز در برنامه «نگاه یک» تلویزیون ایران گفته است:
«این افراد هم در زمینه اغتشاشات بودند، در آتش زدن پمپ بنزین، ماشین شهرداری و تخریب بانک و آتش زدن آن و در به یغما بردن ثروت مردم جنایتهایی را انجام داده بودند. بعدا که ورود پیدا کردیم متوجه شدیم که اینها پرونده سرقت مسلحانه با سلاح سرد و ارتباطاتی با خارج از کشور دارند و از جنایتهای خود فیلم تهیه کردند و به خارج از کشور فرستادند. یکی از اینها در سفری که قبلا به خارج از کشور داشته در آلمان ارتباط با جریان نفاق پیدا میکند و در کمپ منافقین حاضر شده و از آنها خط مشی گرفته است.»
آیا حکم اعدام به دلیل اعتراضات آبان ۱۳۹۸ صادر شده؟
به نظر میرسد بله. ما متن حکم دادگاه و تاییدیه دیوان عالی را ندیدهایم. اما بر اساس گزارشهایی که منتشر شده گفته شده این حکم به اتهام «مشارکت در تخریب و تحریق به قصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران» صادر شده است.
ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران (هرانا)، در گزارشی به تاریخ دوم اسفند ۱۳۹۸ به نقل از وکلای پرونده نوشت:
«بر اساس این حکم که توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی صادر شده است، امیر حسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی هر کدام از بابت اتهام “مشارکت در تخریب و تحریق به قصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران” به اعدام محکوم شدهاند.
امیرحسین مرادی علاوه بر این از بابت اتهام “مشارکت در سرقت مسلحانه مقرون به آزار در شب” به ۱۵ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و از بابت اتهام “خروج غیرقانونی از کشور” به ۱ سال حبس محکوم شده است. سعید تمجیدی و محمد رجبی نیز از بابت اتهام “مشارکت در سرقت مسلحانه مقرون به آزار در شب” هر یک به ۱۰ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و از بابت اتهام “خروج غیرقانونی از کشور” هر یک به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شدهاند.
دادگاه در خصوص اتهام سرقت مقرون به آزار به گرفتن دوربین از دست ماموران در جریان اعتراضات آبان ماه در محله ستارخان تهران توسط این شهروندان استناد کرده است.
آیا سندی از «مشارکت در تخریب و تحریق به قصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران» منتشر شده است؟
خیر. تا این لحظه هیچ سندی از سوی مقامهای رسمی ارائه نشده است. سخنگوی قوه قضائيه روز ۳۱ تیر ماه ۱۳۹۹ تاکید کرد هیچ مستندی در این باره منتشر نشده و گفت: «رویه ما بر این است که مستندات را بعد از قطعیت کامل دادنامه ارائه میکنیم.»
البته مقامهای قضایی، رسانههای رسمی گفتهاند اسناد محکمی در تایید اتهام «محاربه» که منجر به صدور حکم اعدام شده وجود دارد، اما به گفته وکلای پرونده «جز اقاریر که در جلسه دادگاه نیز متهمان آنها را تکذیب کردهاند، سند و مدرکی دال بر خرابکاری یا اغتشاش آنها وجود ندارد».
با این همه تا کنون برخی رسانهها در داخل ایران مطالبی را در قالب اعترافات، فیلم و… در اینباره منتشر کردهاند. اگرچه این تصاویر و ادعاها به عنوان «سند رسمی» شناخته نمیشود، اما از سوی رسانههای رسمی منتشر شدهاند. در سوالهای بعدی توضیح خواهیم داد که چرا این اعترافات بیاعتبار است.
ماجرای فیلم ساختگی سرقت مسلحانه و زورگیری چیست؟
اما برخی منابع خبری به نقل از منابع آگاه مطالبی را منتشر کردهاند. همچنین پایگاه خبری دانا، فیلمی منتشر کرده که بررسیهای ارشاد علیجانی روزنامهنگار فرانس۲۴ ثابت میکند که این فیلم ساختگی است و تصاویر نشان داده شده در آن ارتباطی با این سه جوان ندارد. این فیلم از روی سایت دانا حذف شده، اما در شبکههای اجتماعی همچنان در دسترس است.
یک «گزارش» به عنوان «مدرک» سرقت مسلحانه امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی منتشر شده فیک است.من تا الان ۲ ویدیو را پیدا کردم. ویدیویی که در ثانیه ۱۰ و ۴۹ به کار رفته در سال ۲۰۱۲ به عنوان سرقت از یک پمپ بنزین منتشر شده زمانی که ۱۸ و ۲۰ ساله بودندhttps://t.co/qWLmq4bvM9 pic.twitter.com/iOWqwMGASb
— ERSHAD ALIJANI (@ErshadAlijani) July 16, 2020
چه اتهامهای جعلی دیگری به این سه نفر نسبت داده شده است؟
مجموعه متنوعی از اتهامهای گوناگون به این سه نفر در شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها نسبت داده شده است. از بمبگذاری و تیراندازی گرفته تا زورگیری و…
به عنوان مثال میتوان به اظهارات «شاخدار» یک روحانی اشاره کرد که حتی مدعی است این سه نفر، چند نفر را کشتهاند، با سلاح گرم رعب و وحشت ایجاد کردهاند و اسناد اینها موجود است! کمپین «ما شهروندان دیجیتال» این اظهارات را «مغالطه پهلوان پنبه» توصیف کرده است.
مغالطهگری و تحریف واقعیت برای دفاع از اعدام معترضان آبان ۹۸
— ما شهروندان دیجیتال (@digishahrvand) July 18, 2020
این شهروند دیجیتال برای مخالفت با کسانی که از هشتگ «اعدام نکنید» استفاده کردهاند، از مغالطه «پهلوان پنبه» استفاده میکند./۱#مغالطه #اعدام_نکنید pic.twitter.com/HOpIcvN38M
یا یک نمونه دیگر میتوان به پست اینستاگرامی بهنوش بختیاری، بازیگر تلویزیون اشاره کرد. او نوشته بود:
«همش ده دوازده نفرو به گلوله بستن کاری نکردن… حتما باید به سزای عمل کثیفشون برسن… چرا نرسن؟؟؟؟ هموطنم اگر کسی بچه خودت رو اذیت کنه فقط چه حسی داری؟؟ عزیر مردم جگرگوشه مردم رو زدن نابود کردن»
این پست در حال حاضر از صفحه خانم بختیاری حذف شده، اما تصویر آن همچنان در برخی سایتها در دسترس است.
این اتهامات مطلقا بیاساس است. حتی مقامهای قضایی هم به رغم آنکه اظهارنظرهای متناقضی درباره این پرونده کردهاند، هرگز صحبت از قتل یا استفاده از سلاح گرم را به میان نیاوردهاند.
ماجرای اعترافات امیرحسین مرادی چیست؟
تاکنون دو فیلم اعترافات از امیرحسین مرادی پخش شده است. یک بار در دی ماه ۱۳۹۸ در تلویزیون ایران، فیلم کوتاهی از امیرحسین مرادی به همراه چند نفر دیگر پخش میشود. این اعترافات بخشی از گزارشی است که آمنهسادات ذبیحپور تحت عنوان «واقعیت ماجرا...» ساخته است. او امیرحسین مرادی را فردی معرفی میکند که « به همراه دو تن از دوستان خود در فلکه صادقیه و ستارخان اقدام به تخریب و آتش زدن کرده است». آقای مرادی در این فیلم میگوید:
«من شوکر داشتم، محمد و سعید هم چاقو داشتند. پیاده شدیم از ماشین رسیدیم شهرداری ناحیه دو ستارخان، آنجا شلوغ بود. مردم سطل آشغال را برگردانده بودند. ما هم بغل خیابان درختهای را در آوردیم و در خیابان آتش زدیم... موسسه مالی ملل و بانک مهر اقتصاد را...»
اعتراف دوم فیلمی است که خبرگزاری فارس روز اول مرداد ۱۳۹۹ اعترافاتی را از امیرحسین مرادی منتشر کرده است. این فیلم در وبسایت خبرگزاری فارس در دسترس نیست، اما متن آن هنوز روی سایت است. فیلم زیر به واسطه از سایت دانا دانلود شده است.
تاریخ اعترافات و شرایط اعترافگیری مشخص نیست، اما آنچه در این فیلم و فیلم قبلی درباره نقش او در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ گفته شده، در تناقض با متنی است که امیرحسین مرادی در تاریخ ۲۲ تیر ۱۳۹۹ خطاب به ابراهیم رئیسی نوشته است.
او صراحتا، در نامهای که وکیل او در اینستاگرام منتشر کرده میگوید:
«غالب اتهاماتی که به من منتسب گردید فاقد هر گونه مستندی است… در خصوص فیلمهای داخل تلفن همراه اینجانب که خواهشمندم شخصا ملاحظه بفرمایید صرفا از حوادث آن شب و صحنه آتش گرفتن بانک و خودروی شهرداری فیلم اخذ شده است و اینجانب هیچ فعل یا ترک فعلی در این خصوص انجام ندادهایم.»
/
علاوه بر این، مصطفی نیلی یکی از وکلای این پرونده نیز روز ۲۱ تیر ۱۳۹۹ به روزنامه شرق گفته است: «هر سه نفر تاکید دارند هرگز اقدامی در جهت خرابکاری، آتشزدن یا اغتشاش انجام ندادهاند و مانند سایر مردم فقط معترض به گرانیها بودهاند.»
با این حساب آنچه به عنوان اعترافات پخش شده هم از سوی متهمان و هم از سوی وکلا رد شده است.
به دلیل سابقه اعترافات اجباریِ خلاف واقع در جمهوری اسلامی ایران، آنچه تحت عنوان اعترافات به نمایش درآمده، بدون وجود یک فکت کمکی ارزش و اعتباری ندارد. در این مورد خاص نهتنها فکت کمکی اعترافات را تایید نمیکند، بلکه اظهارات کتبی متهم و گفته وکلای متهمان خلاف آن را نشان میدهد.
آیا این سه تن با خارج از کشور ارتباط داشتند و در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ میدانداری میکردند؟
این اتهام در تاریخ ۲۲ بهمن ۱۳۹۸، زمانی که سخنگوی قوه قضائیه برای اولین بار از محاکمه این سه تن خبر داد، مدعی شد:
«در بررسی سوابق یکی از آنها که مشهور به امیر آلمانی است معلوم شد که سابقه خروج غیرقانونی از کشور به کشورهای مختلف دارد و مدتی در کمپ پناهندگان در آلمان بوده است و در کمپ پناهندگان آلمان با عناصر وابسته به گروهک نفاق، ملاقاتها و همکاریهایی داشته است. این فرد و این تیم در حوادث آبان ماه میدان داری و این اغتشاشات را سردمداری میکنند و این جنایاتی که مردم شاهد بودند را رقم زدند.»
تاکنون هیچ سندی به طور عمومی در تایید این ادعا منتشر نشده است. اما در متن نامه امیرحسین مرادی هر دو ادعاهای سخنگوی قوه قضائیه رد شدهاند.
آیا میان روایتهای رسمی تناقض وجود دارد؟
بله. میتوان به دو روایت متناقض غلامحسین اسماعیلی، از بازداشت این سه نفر اشاره کرد.
در اولین روایت رسمی، به تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۹ سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد:
«این باند، بانک و پمپ بنزین آتش زدند و از اقدامات خلافکارانهشان فیلمبرداری و برای شبکههای خارجی ارسال کردند و بعد از احساس خطر از کشور خارج شده و به ترکیه رفتند که با پیگیریهای مجدانه از ترکیه برگشتند و بازداشت شدند.»
اما آخرین روایت سخنگوی قوه قضائیه متفاوت از روایت پیشین او است. او روز ۲۴ تیر ۱۳۹۹ مدعی شد:
«دو نفر از این افراد در یک صحنه سرقت مسلحانه دستگیر شدند. رفته بودند برای ربودن اموال یکی از خانمها مراجعه کردهبودن با تهدید سلاح سرد میخواستند اموال این خواهر را بربایند که خدا کمک کرد برخی از بستگان ایشان رسیدند و کمک کردند و باعث دستگیری این افراد شدند. بعد از دستگیری در گوشی موبایل خود این افراد صحنه آتش زدن بانک و اماکن عمومی و اتوبوس شهرداری و اقدامات خرابکارانه آنها پیدا شد. آنها با جسارت از اعمال مجرمانهشان فیلمبرداری کردند و برای خبرگزاریهای خارج از کشور ارسال کردند. این افراد اراذل و اوباشی بودند که در اعتراضات دست به جنایت زدند و خودشان بهترین مستندات را از اعمال مجرمانه تهیه کردند.»
چنانکه پیدا است روایت دوم بر خلاف روایت پیشین سخنگوی قوه قضائیه است. در حالی که پیشتر صحبت از بازگرداندن همه متهمان از ترکیه به ایران بود، این بار سخنگوی قوه قضائیه از بازداشت دو نفر در حین سرقت صحبت میکند. این در حالی است که هر دو این روایات در تناقض کامل با آنچه به عنوان «اعترافات» منتشر شده در رسانههای رسمی ایران است. در این اعترافات امیرحسین مرادی میگوید «پلیس من را دستگیر کرد و بعد به من گفتند گوشیات را باز کن».
همچنین گفتههای سخنگوی قوه قضائیه با روایتهای نهادهای حقوق بشری و رسانهها نیز در تناقض است.
روایت نهادهای حقوق بشری از بازداشت این سه نفر چیست؟
اما هرانا، ارگان خبری فعالان حقوق بشر ایران روایت دیگری دارد. در گزارشی که به تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ نوشته شده آمده است که «امیرحسین مرادی در تاریخ ۲۸ آبان ۹۸ از طریق فیلم دوربینهای مداربسته شناسایی و توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.» در ادامه این گزارش گفته شده فردای روز دستگیری امیرحسین، محمد رجبی و سعید تمجیدی به ترکیه فرار میکنند. این دو در آنتالیا توسط پلیس بازداشت میشوند، اما پس از یک ارائه درخواست پناهندگی و به رغم مصاحبه با نماینده سازمان ملل در تاریخ ۷ دی ۱۳۹۸ به ایران تحویل داده میشوند.
ماجرای بازگرداندن این سه جوان از ترکیه چیست؟
تقریبا همه منابع خبری به بازگرداندن این سه جوان از ترکیه اشاره کردهاند. سایت بیبیسی فارسی به نقل از عفو بینالملل نوشته است: «بعد از بازداشت امیرحسین مرادی، دو نفر دیگر یعنی سعید تمجیدی و محمد رجبی به ترکیه فرار کرده بودند، اما ماموران پلیس در ترکیه آنها را به ایران تحویل دادهاند.»
سایت ایرانوایر هم در گزارشی به تاریخ هفتم تیر ۱۳۹۹ روایتی تازه از این ماجرا ارائه میکند. این روایت به جز در بخش مربوط به بازداشت امیرحسین مرادی شبیه روایت هرانا است. در این گزارش گفته شده:
«چند روز پس از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ امیرحسین مرادی به علت درگیری یعنی بهعنوان متهم جرایم عادی دستگیر میشود. ماموران در پی بازرسی گوشی همراه او متوجه میشوند که فیلمهایی از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ در محتویات موبایلش وجود دارد و او را متهم به مشارکت در اعتراضات آبان میکنند. امیرحسین پس از بازداشت طی تماس تلفنی از داخل زندان به محمد رجبی و سعید تمجیدی خبر میدهد که پرونده آنها سیاسی شده و قرار است به خاطر حوادث آبان محاکمه شوند. او به دوستان خود میگوید که ماموران به دنبال آن دو نفر هستند و بهتر است که از ایران خارج شوند.»
این دو بعد از دیدار حسن روحانی از ترکیه به همراه گروه دیگری از بازداشتشدگان به ایران بازگردانده میشوند.
دلیل دستگیری این سه جوان چه بوده است؟
در مورد دلیل بازداشت اولیه امیرحسین مرادی روایتهای مختلفی وجود دارد، اما با اطمینان نسبی میتوان گفت بازداشت سعید تمجیدی و محمد رجبی مربوط به اعتراضات آبان ماه بوده است. این دو از ترکیه بازگردانده شده و به دلیل اعتراضات آبان ماه تحت تعقیب قرار گرفتهاند.
سایت هرانا در گزارش دهم اسفند گفته امیرحسین مرادی، بعد از شناسایی با دوربینهای مداربسته بازداشت شده، اما در بقیه روایتها گفته شده او به جرم دیگری بازداشت شده است.
سخنگوی قوه قضائیه از دستگیری در «صحنه سرقت مسلحانه با سلاح سرد» گفته است البته او در این اظهارات خود مدعی شده دو نفر از سه متهم به خانه زنی رفته بودند تا اموال او را سرقت کند و در همانجا بازداشت میشوند. سایت ایرانوایر نیز از دستگیری او در یک «درگیری» گزارش داده است.
در متن نامهای که آقای مرادی به رئیس قوه قضائیه نوشته شده به رضایت شاکی خصوصی به نام «نیلوفر سبحانی» اشاره شده است. همچنین در صفحه سوم این متن آمده است که
«در تمام این پرونده نیمی از اظهارات مربوط به شاکیهای است که اعلام رضایت نموده و شایسته بود با توجه به شرایط پرونده و اینکه همان شب گوشی به وی مسترد گردیده است قرار موقوفی تعقیب صادر میشد»
این نامه نشان میدهد احتمالا بازداشت اولیه امیرحسین مرادی داستان دیگری داشته که با روایتهایی است که تاکنون سخنگوی قوه قضائیه و سایر رسانهها درباره آن گفتهاند، تفاوتهای جزئی یا کلی دارد.