حبیبالله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی روز ۱۸ اردیبهشت ۹۸ در گفتگو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، ۷۰ درصد کودکانی که در مراکز نگهداری کودکان کار و خیابانی، پذیرش میشوند را غیرایرانی دانسته و گفته: «این کودکان عمدتا فاقد مدارک هویتی هستند و حضورشان در داخل کشور غیرمجاز است».
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی نسبت به قاچاق بودن این کودکان ابراز تردید و نگرانی کرده و گفته: «ما باید بدانیم که آیا این بچه قاچاق شده و یا تحت چه شرایطی به ایران آمده است، باید پدر و مادر کودک را شناسایی کنیم که این عامل نیازمند همکاری بیشتر اداره اتباع است تا انجام شود، زیرا ممکن است کودک قاچاق شده باشد».
به گفته مسعودی فرید ۱۲۰ کودک در مراکز نگهداری کودکان کار و خیابانی سازمان بهزیستی پذیرش شدهاند، بدون اینکه معلوم باشد پدر و مادر آنها چه کسی است. او اضافه کرده: « ما هیچ رد پایی از پدر یا مادر آنان پیدا نکردهایم و یا همکاری لازم از طرف سفارتخانه کشورشان انجام نگرفته است».
مسعودی فرید تصریح کرده: «اخیرا گروهی از کشور میانمار به ایران آمده که شناسایی شدند. اگر ما سیاست مهاجرتی شفافی نداشته باشیم و بر آن اساس عمل نکنیم، میتواند مشکلات بسیاری برای کشور ایجاد کند. ممکن است، مسالهای در جامعه بینالمللی مطرح شود به عنوان مثال اینکه ایران نسبت به ورود این همه کودک به داخل کشور بیتفاوت است، در حالی که ممکن است آنان قاچاق باشند، این مورد میتواند ما را در سطح بینالمللی مواخذه کند». به گفته او تنها ۴۴ درصد کودکان پذیرش شده در مراکز بهزیستی کل کشور ایرانیاند.
در این گزارش به بررسی مقوله «قاچاق انسان» و «کار اجباری کودکان» میپردازیم و میکوشیم به این پرسش پاسخ دهیم که پرسه کودکان غیر ایرانی در خیابانهای تهران، محصول کم توجهی دولت به «قاچاق انسان» است یا «مشکلات اقامتی و هویتی»؟ و اینکه آیا ایران کشور «مقصد» قاچاق انسان است؟
تعداد کودکان کار غیرایرانی در ایران
کمتر پیش میآید از چهارراهی پرتردد عبور کنی و کودکی را مشغول تکدی گری، دست فروشی، یا پرسه در میان زبالهها برای پیدا کردن لقمه نانی نبینی، اما اگر به مراکز آماری ایران همچون سازمان آمار ایران مراجعه کنی، نمیتوان ردی از این کودکان در آمار رسمی پیدا کرد. هیچ آماری از تعداد کودکان متکدی و کودکان کار وجود ندارد. پنهان کاری در ارائه آمار نه تنها ایرانیان را از دسترسی به اطلاعات محروم کرده بلکه سازمانهای دولتی بینالمللی نیز از دسترسی به برخی آمار ایران از جمله آمار «قاچاق انسان» محروماند، بهطوریکه سازمان بینالمللی مواد مخدر و جرم وابسته به سازمان ملل متحد، در گزارش سال ۲۰۰۹ اشارهای به وضعیت قاچاق انسان در ایران به دلیل دسترسی نداشتن به آمار، نکرده است.
بنابراین تمام آماری که از سوی مدیران دولتی و فعالان نهادهای مدنی در این خصوص مطرح میشود به ظن و گمان شبیه است یا نتایج مطالعات محدودی است که روی جامعه کوچکتری از کودکان کار و خیابان انجام شده، از آن جمله میتوان به گزارش رئیس سازمان اورژانس اجتماعی اشاره کرد.
رضا جعفری رئیس اورژانس اجتماعی آماری از کودکان کار و خیابانی، در اختیار خبرگزاری ایسنا گذاشته است. آمار بدست آمده محصول کار مطالعاتی روی یک گروه محدود از کل کودکان خیابانی است که در اختیار این سازمان قرار داشته است. براساس اطلاعات ارائه شده از سوی جعفری:
۱- ۳۰/۵ درصد کودکان کار و خیابان دختر و ۶۹/۵ درصد پسر هستند.
۲- ۶۳/۷ درصد کودکان کار و خیابان افغانستانی، حدود ۴ درصد پاکستانی و ۳۶ درصد ایرانیاند. (جمع بیش از ۱۰۰ درصد میشود بنابراین آمار را باید تقریبی در نظر گرفت).
۳- ۴۹/۵ درصد کودکان کار و خیابان غیرایرانی، فاقد کارت اقامت معتبر هستند و حضورشان در ایران غیرقانونی است.
کودکان مهاجر، چگونه به صورت غیرقانونی وارد ایران شدهاند؟
این دادهها نشان میدهند، نیمی از کودکان کار و خیابان به صورت غیرقانونی در ایران به سر میبرند. این کودکان از کجا و چگونه به ایران آمده اند؟
همیشه تصور عموم بر این بوده که موقعیت جغرافیایی، ایران را به کشوری گذرگاه برای قاچاق انسان از شرق آسیا به اروپا تبدیل کرده، یعنی فرض عامه بر این بود که ایران نه کشور مبداء قاچاق انسان بلکه کشور گذرگاه میتوانست باشد. وجود مرزهای خاکی گسترده با کشورهای بی ثباتی همچون افغانستان و پاکستان از شرق و مرزهای گسترده خاکی با ترکیه و کردستان و عراق از غرب، باندهای قاچاق انسان را بر این داشته تا قربانیان را از طریق این مرزها به اروپا اعزام کنند، اما گزارشهای بینالمللی حاکی از این است که ایران «کشور مبداء» در قاچاق انسان است. اطلس جهانی در رتبه بندی بدترین کشورهای مبداء قاچاق انسان، رتبه سوم را به ایران داده و مدعی است، ایران از جمله کشورهایی است که بسیاری از دختران جوان آن قربانی قاچاق انسان میشوند.
با آماری که اخیرا از سوی حبیبالله مسعودی فرید معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی در اختیار خبرگزاری ایلنا قرار گرفته، نشان میدهد ایران علاوه بر اینکه کشور گذرگاه و کشور مبداء قاچاق انسان است، در ردیف کشورهای مقصد قاچاق انسان نیز قرار گرفته و یا در حال تبدیل شدن به کشور مقصد است، از این رو تعدادی از باندهای قاچاق انسان، قربانیان شان را به مقصد ایران و شهر تهران، از مرزها عبور میدهند.
اکثریت مطلق این کودکان کار و خیابان ایران، آن گونه که در گزارش رئیس سازمان اورژانس اجتماعی آمده شهروندان افغانستانی هستند. افغانها حضوری طولانی مدت در ایران دارند و بسیاری از آنها فاقد کارت اقامت معتبر و قانونی هستند پس، کودکان آنها نیز حضورشان در ایران غیرقانونی محسوب میشود. برخی از آنها نیز محصول ازدواج با زنان ایرانی هستند ولی به دلیل قوانین ایران، از داشتن شناسنامه ایرانی محروماند. کمیسیون حقوق بشر افغانستان نیز در گزارشی از افزایش ده درصدی قاچاق کودکان کار افغانستانی به ایران خبر داده است. اما وجود کودکان کار و خیابان میانماری در تهران، پدیدهای کاملا جدید است که نشان میدهد روند قاچاق انسان به مقصد ایران وجهی تازه یافته است.
قانون مبارزه با قاچاق انسان و سکوت شورای نگهبان
روند تبدیل شدن ایران به کشور مقصد قاچاق انسان در حالی در شرف وقوع است که مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۳ قانون مبارزه با قاچاق انسان را تصویب کرد. شورای نگهبان در موعد قانونی درباره این قانون هیچ اظهارنظری نکرد بنابراین غلامعلی حدادعادل رئیس وقت مجلس شورای اسلامی این قانون را برای اجرا به دولت ابلاغ کرد.
بنابراین با وجود تصویب قانون و ابلاغ آن به دولت به نظر میرسد، مشکل در بی توجهی یا کمتوجهی به این قانون و جدی گرفته نشدن مساله قاچاق انسان در ایران است چرا که علاوه بر قانون مبارزه با قاچاق انسان، ایران در سال ۱۳۷۸ به «کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک» نیز پیوسته است.
ماده ۷۹ قانون کار ایران نیز، کار کودکان زیر ۱۵ سال را به طور کلی غیرقانونی اعلام کرده و مقرر کرده کسی که این کودکان را به کار بگیرد، مجرم محسوب میشود. با این حال کم نیستند کودکانی که به طور آشکارا و نهان به کار واداشته شدهاند.
جمع بندی
پرسه کودکان قاچاق در خیابانهای تهران دیگر از یک احتمال عبور کرده و به واقعهای قطعی تبدیل شده است این حقیقت را مقامهای دولتی نیز پنهان نمیکنند. معاون سازمان بهزیستی از وجود کودکان میانماری در میان کودکان کار و خیابان در شهر تهران خبر داده و کمیسیون حقوق بشر افغانستان معتقد است قاچاق کودکان افغان به ایران ده درصد افزایش یافته است.
رئیس اورژانس اجتماعی معتقد است نزدیک به ۷۰ درصد کودکان کار و خیابان در شهرهای بزرگ ایران غیرایرانی هستند. اینها محدود به کودکان افغان نیستند که مشکل تابعیتی یا هویتی دارند بلکه علاوه بر اینها، بسیاری از این کودکان به طور قاچاقی وارد ایران شدهاند حالا یا از افغانستان و پاکستان یا از میانمار و دیگر کشورهایی که اطلاعات قابل استناد چندانی از آن وجود ندارد. سازمانهای آماری و مراکز معتبر، تعداد و اطلاعات مربوط به کودکان کار و خیابان را شفاف اعلام نکردهاند.